روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی به نقل از ایرنا، سکوت سنگین خانههایی که روزی پُر از خنده و زندگی بود، حالا به میدان نبرد سالمندان با تنهایی تبدیل شده است. آنها که زمانی صبحها با هیاهوی فرزندان از خواب بیدار میشدند، حالا با دیوارهای خالی و ساعتهای بیانتظار دست و پنجه نرم میکنند اما این جنگ پایان ندارد؛ برخی با اشک و حسرت تسلیم میشوند، برخی دیگر با تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی سنگر جدیدی میسازند.
اگر تا پیش از این، کشورهای غربی و اروپایی با مشکل تغییر هرم سنی جمعیت به سمت سالمندی رو به رو بودند، امروزه بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز به دلیل بهبود وضعیت تغذیه و افزایش امکانات بهداشتی و درمانی با مساله سالمندی جمعیت مواجهه هستند. به طوری که برآوردهای سازمان ملل در سال ۲۰۲۰ حاکی از آن است که جمعیت سالمندان ۶۵ ساله به بالا در جهان ۷۲۷ میلیون نفر است که این تعداد در سال ۲۰۵۰ دو برابر خواهد شد و جمعیت سالمندان به بیش از ۱.۵ میلیارد نفر خواهد رسید. در ایران نیز با توجه به شاخصها و ابزارهای آماری و جمعیتشناسی روند سالمندشدن جمعیت آغاز شده است.
اگرچه افزایش تعداد سالمندان به عنوان یک پیشرفت و دستاورد برای کشورها محسوب میشود اما باید توجه داشت که این جمعیت با مسائل و مشکلات بسیاری روبهرو است که یکی از مهمترین آنها موضوع تنهایی سالمندان و دوری فرزندان از آنها و پیامدهای حاصل از آن است. اگر در گذشته خانوادهها به شکل گسترده بودند و فرزندان پس از ازدواج با والدین سالمند خود زندگی میکردند و عصای دست پیری آنها بودند، امروزه تغییر و تحول جوامع، مشکلات اقتصادی و اشتغال زنان و مردان سبب شده دیگر فرزندان در کنار والدین سالمند خود نباشند و آنها این دوره را در تنهایی به سر ببرند اما اینکه سالمندان چه نگرش و ادراکی نسبت به دوره سالمندی و تنهایی ناشی از آن دارند، سبب شد که پژوهشگر ایرنا با یک بررسی میدانی به سراغ سالمندان از طیفهای مختلف رفته و این موضوع را واکاوی کند که در ادامه میخوانیم:
سالمندان چه ادراکی از تنهایی دارند؟
برخی از والدین سالمند ازدواج و ترک فرزندان و تنهایی ناشی از آن را به منزله چرخهای از زندگی میپندارند که باید سپری شود و چنین نگرشی به زندگی و قانون طبیعت باعث پذیرش تنهایی در میان آنها میشود. برای مثال مهدی ۶۵ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا در این باره میگوید: در طول تاریخ بشر همین روال بوده. همانطور که ما در خانه پدری بودیم و پس از ازدواج آنجا را ترک کردیم حالا نوبت به فرزندان ما رسیده است و ما باید توان تحمل تنهایی را داشته باشیم. زندگی این گونه است و نمیتوان فرزندان را تا ابد پیش خود نگهداشت.
برخی نیز تنهایی ناشی از سالمندی را با کمال میل پذیرفته و این میل و علاقه آنها از 2 منبع نشات میگیرد یکی سبک زندگی پیشین آنها است که به دلیل وجود فرزندان تا مدتی متوقف شده و دیگری مسایل و مشکلاتی است که فرزندان پس از ازدواج با خود به خانه والدین سالمند خود میآورند. برای مثال علی ۶۰ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا در همین ارتباط میگوید: تنهایی خوب است زیرا تازه یاد ایام جوانی افتادهام. قبل از فرزندان تنهای بودیم الان هم تنها هستیم. مهم خودمان هستیم زیرا فرزندان تا ابد پیش ما نمیمانند.
معصومه ۶۳ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا نیز در این باره میگوید: بچههایم چه بیایند و چه نیایند ناراحت نمیشوم. اتفاقاً کارهایی که نمیتوانم با وجود آنها انجام دهم را انجام میدهم و یا به مکانها و جاهایی که مدنظرم است، میروم.
برخی از سالمندان نیز به تنهایی، نگاه منزجرانه داشته و از تنهایی به عنوان «سکوت»، «خاموشی» و «زندانی» تعبیر میکنند. این نوع از والدین به دلیل وابستگی عاطفی به فرزندانشان بیش از دیگران مستعد سندروم آشیانه خالی هستند.
سندروم آشیانه خالی به احساس افسردگی، ناراحتی و اندوهی اطلاق میشود که توسط والدین به هنگام بزرگ شدن فرزندان و ترک منزل توسط آنها اشاره میشود. برای مثال سعیده ۵۹ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا در این باره میگوید: وقتی بچه نیست خونه انگار چراغ ندارد. به نظر من تنهایی فقط برای خداست. ما نباید تنها باشیم. زهرا ۶۳ ساله نیز در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا میگوید: وقتی بچهها نیستند اصلا دوست ندارم به خانه بروم و نمیتونم غذا بخورم در حالیکه یخچال پر از مواد غذایی است. خانه بدون بچهها برای من مثل زندان میماند که باید از آن بیرون بروم.
سالمندان چگونه با تنهایی کنار میآیند؟
اگر چه تنهایی یکی از مسایل دوران سالمندی است اما باید توجه داشت که در بسیاری از موارد سالمندان به دنبال راه حل برای رفع تنهایی هستند برای مثال سالمندان با رفتن به پارک و صحبت با دوستان و یا همسایگان و یا با مشغول شدن به شغل و کاری سعی در جبران تنهایی ناشی از سالمندی هستند که در بسیاری از موارد هم این راهکارها موفقیتآمیز بوده است. برای مثال زینب ۶۵ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا میگوید: وقتی بچههایم نیستند، به خانه اقوام و خویشاوندانم میروم و یا اصلاً من به خانه فرزندانم میروم به آنها سر میزنم. چون آنها سر کار میروند و وقت نمیکنند تا بیایند. بنابراین من میروم و اگر بتوانم سعی میکنم در انجام کارهای خانه و یا نگهداری فرزندانشان به آنها کمک کنم.
همچنین امروزه به مدد فضای مجازی و اینترنت، بخشی از بازآفرینی روابط اجتماعی از طریق شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و اپلیکیشنهایی از این دست میسر شده است. مهمترین ویژگی این شبکههای اجتماعی تهیه عکس و فیلم و صحبت آنلاین با مخاطب است. این شیوه برقراری ارتباط نه تنها برای والدین و فرزندان که در یک محیط زندگی میکنند بسیار مفید است بلکه برای والدین و فرزندانی که ازهم دور هستند نیز بسیار مفید و مؤثر است. بسیاری از والدین به این دالیل از بروز محدودیت در این اپلیکیشنها و فیلترشدن آنها بسیار نگران هستند؛ زیرا به زعم آنها بهترین راه برقراری ارتباط است.
اکبر ۶۸ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا در این باره میگوید: درست است فرزندانم در انگلیس زندگی میکنند اما ما هر روز از طریق تلگرام و یا واتساپ با هم ارتباط تصویری داریم. اصلاً احساس دور بودن آنها را نمیکنم چون با کمک این برنامهها هر روز با آنها در ارتباط هستم. از فضای خانه و شهر و دانشگاه برایم فیلم ارسال میکنند.
برخی از والدین سالمند نیز به مشاغل پارهوقت و یا داوطلبانه روی آورده و از این طریق هم دوستانی پیدا میکنند و هم اینکه ساعاتی از روز را به شکل مفید و خوشایند سپری میکنند. برای مثال پری ۶۶ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا در این باره میگوید: قبلاً که فرزندانم کودک بودند سر کار میرفتم و بعد از مدتی به دلیل تحصیل و رسیدگی به درس فرزندانم، کار را رها کرد اما الان که همسرم فوت کرده و فزرندانم هم ازدواج کرده و رفتهاند، باز کار را از سر گرفتهام. الان مدیر یک سازمان مردم نهاد هستم و در آنجا فعالیت میکنم. روزهای سهشنبه هم به یکی از دوستانم که مدیر موسسه دیگری است کمک میکنم. در واقع سعی کردهام تنهایی خود را با بیرون رفتن و سر کار رفتن و کمک به مردم پر کنم.
همچنین عالیه ۵۸ ساله در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا میگوید: سعی میکنم اوقات خود را با قالیبافی پُر کنم. الان هم کارگاه قالیبافی با دوستانم داریم که هم کار میکنیم و هم در آنجا شوخی و صحبت میکنیم.
جمعبندی
یکی از مسایل مهم دوران سالمندی، تنهایی و افسردگی ناشی از آن است. از آنجایی که سالمندی دورانی است که این جمعیت نیاز به مراقبت و نگهداری خصوصاً از سوی فرزندان دارند، نبود فرزندان و در دسترس نبودن آنها میتواند در روحیه و احساسات سالمندان تاثیر سوئی بگذارد. به همین دلیل، امروزه بسیاری از کشورهایی که با مساله سالمندی جمعیت رو به رو هستند با اتخاذ سالمندی فعال سعی کردهاند با فعال نگهداشتن سالمندان از ایجاد احساس تنهایی و افسردگی این دوران جلوگیری کنند.
بنابراین یکی از اقداماتی که میتوان برای ایجاد احساس خوب در سالمندان انجام داد، مشغول نگهداشتن سالمندان در فعالیتهای پارهوقت و یا در انجام فعالیتهای داوطلبانه است. از طرفی میتوان با فراهم ساختن مکانها و فضاهایی برای دیدار سالمندان با یکدیگر و امکان گفتوگو برای آنها تا حدودی از ایجاد این حس جلوگیری کرد. هر چند این اقدام نیز نیازمند طراحی فضای شهری نظیر ایجاد شهر دوستدار سالمند است. با این حال باید دانست که با اتخاذ راهبردهای حمایتی از سوی اعضای خانواده، مراقبان سلامت و سیاستگذاران میتوان تا حدود بسیاری از مسایل و مشکلات دوران سالمندی کاست.