جستجو

سازش در ازدواج؛ کجا و چطور باید کوتاه بیاییم؟

سازش در ازدواج؛ کجا و چطور باید کوتاه بیاییم؟

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی میباشد

احتمالا شما هم بارها شنیده‌اید که می‌گویند اصل اساسی در ازدواج موفق تفاهم یا سازش است؛ چیزی‌ که باعث می‌شود زوجین تفاوت‌های یکدیگر را درک کنند. این حرف تا حدی درست است، زیرا هیچ دو نفری پیدا نمی‌شوند که در همه جوانب زندگی هم‌فکر باشند و هیچ اختلاف‌نظری بین آنها پیش نیاید. بنابراین سازش حل اختلافات را برای زوجین راحت‌تر می‌کند.

به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از سلامت نیوز، حال سؤال این است که برای اجتناب از بروز اختلاف قرار است همیشه و تحت هر شرایطی کوتاه بیاییم؟ آیا سازش همیشه و در همه‌ حال راه‌حل مناسبی است؟ در این مقاله ابتدا درباره معنای سازش، اهمیت آن در ازدواج و چگونگی دستیابی به آن صحبت می‌کنیم و سپس خواهیم دید کجا و چطور باید کوتاه بیاییم و چه زمان‌هایی نباید حتی به سازش فکر کنیم.

همه ما انسان‌ها با هم متفاوتیم. هرگز نمی‌توانیم کسی را پیدا کنیم که ارزش‌ها، ترجیحات و عاداتش کاملا مشابه خودمان باشد و هیچ نقطه کوچکی وجود نداشته باشد که درباره آن اختلاف پیدا کنیم. مثلا ممکن است بارها سر تماشای برنامه تلویزیون، محل گذراندن تعطیلات، رنگ دیوار آشپزخانه و مواردی از این دست با هم بحث کنیم. شاید بگویید اگر این‌طور است، پس هیچ ازدواجی کامل و بی‌نقص نیست. مسئله این است که اصلا چرا باید ازدواج کامل باشد؟ این تفاوت‌ها زندگی زناشویی را از یکنواختی خارج می‌کنند. کافی است گاهی با هم سازش کنیم و یکی از طرفین کوتاه بیاید تا این تفاوت‌های کوچک به درگیری ختم نشوند.

سازش به‌معنای تأیید احساسات، نیازها، خواسته‌ها و تمایلات شریک‌زندگی‌مان است. نشانه احترام‌قائل‌شدن برای اوست. با این کار به او می‌گوییم: «نیازهایت برای من مهم است و دیدگاهت ارزشمند، حتی اگر با دیدگاه من متفاوت باشد.»

۵ دلیل اهمیت سازش در ازدواج

سازش در رابطه عاطفی اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر قرار باشد هریک از ما همیشه راه خودش را برود و حرف خودش را به کرسی بنشاند، اصلا چرا ازدواج کنیم؟ ازدواج به‌معنای «ما» شدن ضمنِ حفظ هویت فردی است. بنابراین سازش در ازدواج به ما اطمینان می‌دهد هر دو نظرات یکدیگر را می‌شنویم و راه‌حلی سودمند پیدا می‌کنیم تا به‌قول معروف، نه سیخ بسوزد و نه کباب!

۱. راحت‌تر پیداکردن حد وسط

سازش در ازدواج به‌معنای یافتن حد وسط در یک مسئله است. در کارهایی که شیوه انجام آنها برای ما و همسرمان متفاوت است، سازش برای پیداکردن راهی که هر دوی ما را راضی نگه دارد، مفید خواهد بود.

۲. داشتن ذهنی باز و منعطف

سازش در ازدواج تأثیر مثبتی بر روابط بین فردی دارد. با سازش می‌توانیم ذهن باز و انعطاف‌پذیری داشته باشیم و یاد بگیریم چطور دیدگاه‌های طرف مقابل را هم در نظر بگیریم. با این کار بینشی عمیق به خواسته‌های یکدیگر پیدا می‌کنیم.

۳. ایجاد تغییرات مثبت در زندگی

به‌کمک سازش در ازدواج، می‌توانیم به مسائل از زاویه دیگری نگاه کنیم. وقتی خودمان را ملزم می‌کنیم که نظرات متفاوت دیگری را بپذیریم، این کار کم‌کم به‌ نوعی عادت تبدیل می‌شود و در سایر جوانب زندگی‌مان هم تغییرات مثبتی ایجاد می‌کند.

۴. بهبود روابط بین‌فردی

سازش در ازدواج – بهبود روابط بین فردیسازش باعث می‌شود روابط صمیمانه‌تری داشته باشید.

ارتباط رکن بسیار مهمی از ازدواج است. سازش در ازدواج به بهبود روابط بین ما و همسرمان کمک می‌کند. مثلا وقتی به چیزی که او دوست دارد انجام دهد تمایل نشان می‌دهیم و در عین‌ حال مرزهای سالمی برای خودمان ترسیم می‌کنیم، ناخودآگاه به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شویم.

۵. رهاکردن کنترلگری

کنترلگری بیش‌ازحد بلای جان ازدواج است. رابطه بسیاری از زوجین به‌دلیل شخصیت کنترلگر شریک عاطفی تیره‌وتار می‌شود. هنگامی‌ که سازش می‌کنیم، ازدواجمان را در اولویت قرار می‌دهیم و کنترل‌کردن همه‌چیز را رها می‌کنیم. البته مدیریت و سازمان‌دهی بعضی مسائل در ازدواج ضروری است، اما کنترل بیش‌ازحد همه‌چیز اصلا ضرورت ندارد.

سازش؛ نشانه روابط سالم

سازش ابزار مهمی در روابط است، زیرا به حل تعارضات کمک می‌کند. اگر قادر به سازش نباشیم و اصرار داشته باشیم که همه کارها را فقط به‌روش خودمان انجام دهیم، احتمالا دیر یا زود درگیری‌های مکرر صمیمیت ما را از بین خواهد برد.

نشانه رابطه سالم این نیست که درباره همه‌چیز با شریک‌ زندگی‌مان از قبل توافق داشته باشیم؛ رابطه‌ای سالم است که اگر هم جایی اختلاف پیش می‌آید، بتوانیم به توافق برسیم و اختلافات خود را با احترام متقابل حل کنیم. در واقع تمرین سازش به ما می‌آموزد که دیدگاه یا خواسته ما فقط یک‌ طرف معادله ازدواج است و در طرف دیگر، دیدگاه و خواسته شریک‌زندگی‌مان قرار دارد.

نحوه سازش‌کردن در ازدواج

حال به این پرسش می‌رسیم که اصلا سازش‌کردن چگونه است؟ چطور باید شروع کنیم و چه چیزهایی باید بگوییم؟ برای سازش در ازدواج، کارهایی را انجام دهید که در ادامه گفته‌ایم.

۱. محترمانه گفت‌وگو کنید

اولین گام برای سازش گفت‌وگوی محترمانه است. هریک از شما باید احساسات و دیدگاه خود را بیان کنید و سپس به دیگری فرصت دهید او هم همین‌ کار را انجام دهد. نباید صحبت یکدیگر را قطع کنید.

از واژه «من» برای برقراری ارتباط کامل با همسرتان استفاده کنید و به او بگویید که در رابطه خود چه می‌خواهید و چه نیازهایی دارید. مثال‌های زیر را ببینید:

من می‌خواهم در این شهر زندگی کنم، زیرا به محل کار من نزدیک‌تر است.

من می‌خواهم بچه‌دار شوم، زیرا آماده‌ام و از نظر مالی به ثبات رسیده‌ایم.

من می‌خواهم بچه داشته باشم، زیرا سن بیولوژیکی بدنم دارد بالا می‌رود.

آنچه بسیار مهم است این است که فقط خواسته‌هایتان را مطرح کنید و درباره خواسته‌ها و نیازهای همسرتان هیچ فرضیه‌ای نسازید. بعدا او هم صحبت خواهد کرد.

خواسته‌هایتان را با حمله به همسرتان منتقل نکنید.

۲. احساسات یکدیگر را تأیید کنید

گفتیم نباید صحبت یکدیگر را قطع کنید، اما باید چیزی را که از همسرتان می‌شنوید تصدیق کنید. حتی اگر با او درباره چیزی موافق نیستید، ولی آن چیز برای او اهمیت دارد، تأیید کنید که دارید به حرف‌هایش گوش می‌دهید.

سعی کنید چیزی را که همسرتان می‌گوید با جملات کوتاه تکرار کنید که یعنی درک می‌کنید. هنگام تأیید احساسات این کار را بدون نیش‌وکنایه‌زدن انجام دهید. لحنتان باید ثابت و آرامش‌بخش باشد. شما و همسرتان در حال گفت‌وگو هستید نه دعوا.

۳. مایل به بده‌بستان باشید

انعطاف‌پذیری و تمایل به بده‌بستان در سازش بسیار مهم است. خود را جای همسرتان بگذارید. سعی کنید واقعا همسرتان را درک کنید، هرچند بسیار سخت باشد. به‌ویژه زمانی‌که نیازها و خواسته‌های شما باعث می‌شود یک‌طرفه قضاوت کنید، مدتی از کالبد خود خارج شوید و احساسات و نظرات همسرتان را در نظر بگیرید.

اگر همه‌چیز فقط به دلخواه شما باشد، رابطه سالم و شادی بین شما و همسرتان ایجاد نمی‌شود.

۴. با هم دنبال راه‌حل باشید

سعی کنید با هم راه‌حلی پیدا کنید. شما مجرد نیستید، بنابراین همه گزینه‌ها را با هم بررسی کنید نه فردی. درباره نقاط مثبت و منفی مشکلی که دارید صحبت کنید و گزینه‌ای را انتخاب کنید که برای هر دوی شما بهتر باشد. ممکن است برخی کارها به روش شما بهتر انجام شوند و برخی کارها به روش او. حتی ممکن است روش سومی را پیدا کنید که از روش هر دوی شما بهتر است.

۵. سازش را با محبت ادغام کنید

به یاد داشته باشید سازش حرکتی محبت‌آمیز است و قرار نیست کسی این وسط تحقیر یا قربانی شود. بنابراین آن را با محبت انجام دهید نه با غیظ و غرض. اگر بگویید: «باشه بابا، هر غلطی می‌خوای بکن»، این رفتار حتی ذره‌ای به سازش شباهت ندارد. این به‌معنای آن است که «من به‌رغم میل باطنی‌ام کوتاه آمدم و ته‌ دلم ناراضی‌ام و به‌موقع تلافی خواهم کرد». این کار شما را از هم دور می‌کند.

۶. زمان‌هایی که همسرتان کوتاه می‌آید، از او قدردانی کنید

هر بار یکی از شما سازش می‌کند، طرف مقابل می‌تواند با قدردانی و سپاسگزاری راه را برای سازش‌های بیشتر و عمیق‌تر باز نگه دارد.

۷. قبل از هر واکنشی مکث کنید

سازش در ازدواج – قبل از واکنش مکث کنیداگر عصبانی هستید، مکث کنید و واکنش نشان ندهید. بعد از آرام‌شدن به توافق برسید.

اگر چیزی مطابق میل شما پیش نمی‌رود و عصبانی یا ناراحتید، احتمالا به توافق نخواهید رسید. در این وضعیت، هر واکنشی ممکن است اوضاع را وخیم‌تر کند. بنابراین مدت کوتاهی مکث کنید و واکنش نشان ندهید. کمی بعد که آرام‌تر شدید، می‌توانید دوباره صحبت کنید و این بار سازش راحت‌تر خواهد بود.

۸. از زوج‌درمانگر کمک بگیرید

اگر در زمان تعارض به‌هیچ‌وجه نمی‌توانید با یکدیگر سازش کنید، از زوج‌درمانگر کمک بگیرید. او می‌تواند تکنیک‌هایی را به شما آموزش دهد که به‌کمک آنها راه‌های سازش با یکدیگر را پیدا کنید.

۹. منصف باشید

اگر همیشه همسرتان کوتاه می‌آید، انصاف داشته باشید. بالاخره زمانی خواهد رسید که از کوتاه‌آمدن یک‌طرفه خسته شود. برای اینکه به آنجا نرسید، گاهی هم شما سازش کنید. هر تصمیمی که می‌گیرید، از خود بپرسید آیا عادلانه است که شریک‌ زندگی‌تان را وادار به انجام آن کنید یا نه.

۱۰. حد وسط را پیدا کنید

گفتیم سازش به‌معنای یافتن حد وسط است. در هر موقعیتی، ابتدا ببینید چه چیزهایی برای شما غیرقابل‌مذاکره‌اند و از شریک‌ زندگی خود نیز بخواهید همین کار را انجام دهد. حتی می‌توانید آنها را بنویسید. سپس درباره چیزهایی که می‌توانید درباره آنها سازش کنید هم بنویسید. خواهید دید که حد وسط بین آنها پیدا می‌شود.

اگر چیزی وجود دارد که نه شما درباره آن کوتاه می‌آیید و نه او، درباره آن صحبت کنید. شاید بهتر باشد این‌طور حلش کنید: «یک‌ بار به روش من انجامش می‌دهیم، دفعه بعد به روش تو».

۱۱. گاهی اوقات روش یکدیگر را امتحان کنید

گاهی اوقات چون نمی‌توانیم دیدگاه همسرمان را به‌وضوح درک کنیم، از دیدگاه خودمان کوتاه نمی‌آییم. در چنین شرایطی، روش یکدیگر را امتحان کنید حتی اگر به‌مدت یک‌ روز یا یک‌ هفته باشد. مثلا ممکن است با همسرتان سر رفتن به محیط تفریحی موردعلاقه او موافق نباشید. می‌توانید یک‌ بار آنجا را امتحان کنید شاید از آنجا خوشتان بیاید. اگر این‌طور نبود، راه‌حل دیگری پیدا می‌کنید.

۱۲. به تخصص یکدیگر اعتماد کنید

گاهی درباره چیزی‌ که یکی از طرفین درباره آن تخصص دارد به او اعتماد کنید. مثلا شما آشپز خوبی هستید، پس همسرتان می‌تواند درباره غذا به شما اعتماد کند. از سوی دیگر، اگر همسرتان به مشکلات خودرو واقف است، اگر جایی اختلاف پیش آمد، کار را به او بسپارید.

چه زمانی باید و چه زمانی نباید کوتاه بیاییم؟

سازش در ازدواج کمی بحث‌برانگیز و مبهم است. برخی افراد با آن مخالف‌اند و استدلال می‌کنند که سازش در ازدواج باعث می‌شود هرچه شریک زندگی‌مان می‌گوید، بگوییم چشم. این نادرست است، زیرا قرار نیست سازش یک‌طرفه باشد. از سوی دیگر، سازش اصلا به‌معنای آن نیست که همیشه و در هر شرایطی باید کوتاه بیاییم. در این بخش، درباره مواردی که باید سازش کنیم و مواردی که سازش در آنها معنایی ندارد صحبت می‌کنیم. ازآنجاکه گاهی اوقات تشخیص این موارد دشوار است، با مثال آنها را روشن خواهیم کرد.

چه مواقعی باید سازش کنیم؟

مواردی‌ که سازش به‌راحتی از ایجاد تعارض جلوگیری می‌کند و باعث رضایت ما و همسرمان می‌شود، آنهایی هستند که با هویت فردی و ارزش‌های ما کاری ندارند. در ادامه، چند نمونه از این موقعیت‌ها را مطرح کرده‌ایم.

۱. برنامه‌ریزی برای بیرون‌رفتن

سازش در ازدواج – مواقع بیرون رفتن+ عزیزم، من که گفتم اینجا غذای گیاهی نداره. تو بخوری من نگاهت کنم؟

ـ این دفعه رو کوتاه بیا، دفعه بعد می‌ریم هرجا تو خواستی!

وقتی با هم برای بیرون‌رفتن برنامه‌ریزی می‌کنید، باید ترجیحات هر دو طرف را ملاک قرار دهید. در این موارد، سازش عادلانه است. مثلا اگر به تعطیلات ساحلی علاقه دارید اما همسرتان کوهستان را ترجیح می‌دهد، می‌توانید مکانی را انتخاب کنید که هر دو را داشته باشد.

اگر همسرتان گیاه‌خوار است و رستوران موردعلاقه شما غذاهای گیاه‌خواران را سرو نمی‌کند، باید سازش کنید و به رستورانی بروید که غذاهای موردعلاقه او را هم ارائه دهد. در غیر این صورت، باید تنها غذا بخورید و او بنشیند و نگاهتان کند. بعید است حاضر به چنین کاری باشید.

۲. ابراز عشق با زبان متفاوت

گاهی اوقات زوج‌ها زبان عشق متفاوتی دارند. یادگیری صحبت‌کردن به زبان عشق طرف مقابل باعث می‌شود علاقه و محبت ما را احساس کند، حتی اگر این روش ترجیحی ما نباشد. مثلا فرض کنیم شما ترجیح می‌دهید عشقتان را کلامی ابراز کنید و همسرتان تمایل دارد آن را فیزیکی ابراز کند. اگر گاهی کوتاه بیایید و فیزیکی به او محبت کنید، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. در این صورت او هم گاهی به ابراز عشق زبانی بسنده خواهد کرد تا شما را خوشحال کند. در چنین شرایطی، هریک از ما متوجه می‌شویم که طرف مقابل حاضر است به‌خاطر او از تمایلات خود بگذرد (این تمایلات ارتباطی با هویت فردی ندارند و می‌شود گاهی تغییر کنند).

۳. تقسیم کارهای خانه

این چیزی است که اغلب اوقات زوج‌ها با آن مشکل دارند. برای نحوه تقسیم کارهای خانه باید با هم مذاکره کنید. مثلا بیرون‌گذاشتن زباله را بر عهده همسرتان بگذارید و ظرف‌ها را شما بشویید. این کار را به‌جای اینکه به حالت وظیفه به او تحمیل کنید، به‌زبان سازش بگویید: «وقتی بعد از شام من در حال شستن ظرف‌ها هستم، تو زباله‌ها را بیرون بگذار».

۴. وقت‌گذراندن با هم

گاهی اوقات ممکن است ترجیح ما برای تعطیلات آخر هفته با هم متفاوت باشد. مثلا ممکن است ترجیح بدهید تعطیلات آخر هفته خود را به انجام فعالیت‌های خارج از منزل بگذرانید و همسرتان تمایل داشته باشد در این روزها با دوستان و خانواده وقت بگذراند. تعطیلات ۲ روز است؛ می‌توانید مثلا پنج‌شنبه را به دویدن یا پیاده‌روی اختصاص بدهید و جمعه به دیدار خانواده بروید.

حال چطور در یک‌ روز به هر دو خانواده برسیم؟ این دیگر بستگی به مذاکره دارد. می‌توانید جمعه این هفته به خانواده خودتان سر بزنید و جمعه هفته بعد به خانواده او؛ یا مثلا ناهار پیش خانواده خودتان باشید و شام را با خانواده او بخورید. در هر صورت باید به توافق برسید.

به همین روش می‌توانیم تقریبا در هر جنبه از زندگی، از جمله مدیریت امور مالی، تربیت فرزندان، شرکت در فعالیت‌های مشترک، حمایت از مشاغل و اهداف یکدیگر و هرچیزی که به باورها یا ارزش‌های اصلی یکی از طرفین خدشه وارد نمی‌کند، سازش کنیم.

چه زمانی نباید سازش کنیم؟

موارد مهمی هم وجود دارند که سازش درباره آنها معنا ندارد. در چنین شرایطی باید به راه‌حل‌های دیگری متوسل شوید و اختلاف را حل کنید.

۱. به‌خطرافتادن ارزش‌ها و باورهای فردی

اگر قرار است سازش ارزش‌ها و باورهای اصلی شما را از بین ببرد، فایده‌ای ندارد. مثلا اگر اختلافتان سر تماشاکردن فیلم است، سازش‌کردن خیلی راحت این مشکل را حل می‌کند. درباره مسائل مهم‌تر چطور؟ فرض کنیم برخی از رفتارها در آمیزش جنسی برای شما خوشایند نیست و با باورهای شما منافات دارد. آیا باید سازش کنید؟ مسلما خیر. فراموش نکنید این موارد مهم قبل از ازدواج باید مطرح می‌شدند.

۲. نقض‌کردن مرزهای یکدیگر

سازش در ازدواج – هنگام نقض مرزهایتان کوتاه نیاییداگر مرزهای شما را زیر پا می‌گذارد، سازش نکنید.

یادتان باشد هر کسی حدومرزهایی دارد و هیچ‌کس، حتی همسر، نباید از آنها عبور کند. سازش هرگز در جایی که مرزها نقض شوند، معنا ندارد. مثلا اگر چیزی که می‌خواهد شما را تحت‌فشار قرار می‌دهد یا به شما آسیب می‌زند، سازش نکنید. امنیت ذهنی، جسمی و عاطفی شما حرف اول را می‌زند و نباید درباره آن کوتاه بیایید.

۳. یک‌طرفه‌شدن سازش

رابطه‌ای که در آن همیشه یک‌ نفر سازش می‌کند، ناسالم است. قرار نیست فقط شما کوتاه بیایید. اگر متوجه شدید در هر موقعیتی، حتی در موارد کوچکی که گفتیم سازش درباره آنها ضروری است، فقط شما هستید که سازش می‌کنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که دیگر کوتاه نیایید.

۴. ازدست‌رفتن هویت فردی

سازش هرگز نباید به‌قیمت ازدست‌رفتن هویت فردی شما صورت گیرد. هویت فردی شما بخشی از وجود شماست و همان چیزی است که باعث شد همسرتان در وهله اول عاشق شما شود. بنابراین اگر بعد از ازدواج می‌خواهد این هویت را از شما بگیرد، سازش نکنید.

۵. موارد مربوط به خانواده شما

احتمالا ضرب‌المثل «اعضای خانواده حتی اگر همدیگر را بکشند، استخوان هم را دور نمی‌اندازند» را شنیده‌اید. جز در موارد استثنا، خانواده همیشه در سخت‌ترین روزهای زندگی کنار ما می‌ایستد. بنابراین حتی اگر با خانواده‌تان مشکل داشته باشید، بعید است حاضر باشید خاری به پای آنها برود. در مواردی‌که پای خانواده شما وسط می‌آید، سازش معنا ندارد. البته این زمانی است که همسرتان درباره خانواده شما چیزی ناعادلانه از شما بخواهد. مثلا ممکن است بگوید حق ندارید دیگر پدرتان را ببینید. در چنین مواردی کوتاه نیایید، اما اگر در موردی خانواده شما مقصرند و همسرتان حق دارد، دلیلی برای جانب‌داری از خانواده وجود ندارد

۶. موارد مربوط به شغل شما

شغل شما یکی دیگر از مواردی است که نباید درباره آن سازش کنید. مثلا اگر همسرتان از شما می‌خواهد شغلتان را به‌خاطر او رها کنید و شما عاشق کارتان هستید، کوتاه نیایید. او قبل از ازدواج می‌دانست شما چه شغلی دارید و باز هم شما را انتخاب کرد. بااین‌حال در این مورد خاص، فراموش نکنید رابطه زناشویی شما به‌اندازه شغلتان مهم است و باید بین آنها تعادل کاملی وجود داشته باشد. اگر همسرتان به این دلیل با شغل شما مشکل پیدا کرده است که تعادل کار و زندگی شما برقرار نیست، باید آن را اصلاح کنید اما اگر غیرمنطقی رفتار می‌کند، سازش نکنید.

۷. موارد مربوط به دوستان شما

گاهی‌ اوقات در عالم دوستی در سال‌های مجردی، ممکن است با دوستانی ارتباط داشته باشیم که سبک زندگی آنها مناسب زندگی خانوادگی نیست. اگر مشکل همسرتان این است، می‌توانید بررسی کنید که آیا خودتان این مسئله را قبول دارید یا نه. در چنین شرایطی سازش ایرادی ندارد؛ می‌توانید فاصله‌تان را با آن دوستان حفظ کنید. در غیر این صورت، اگر دوستانی صمیمی دارید که افراد سالمی هستند، قرار نیست بعد از ازدواج از شما جدا شوند. مگر اینکه مانند مورد شغل، باز هم تعادل بین دوستی و زندگی را فراموش کرده باشید.

اگر موضوع چیزی دیگری است و همسرتان درباره دوستان شما چیزی غیرمنطقی از شما می‌خواهد، نباید کوتاه بیایید. ارتباط دوستانه یکی از نیازهای اصلی تقریبا همه ماست؛ دوستانی که گاهی به حمایت و همدلی آنها نیاز مبرم داریم.

۸. سرگرمی‌ها و علایق شما

سازش در ازدواج – درباره سرگرمی‌های خود کوتاه نیاییداگر بین سرگرمی و ازدواجتان تعادل برقرار کرده‌اید، همسرتان حق ندارد اعتراض کند

یکی از چیزهای مهمی که اغلب قربانی ازدواج می‌شود، سرگرمی‌ها و علایق شخصی افراد است؛ جدا از کارهایی که با شریک زندگی خود انجام می‌دهند.

شغل، کارهای خانه، وقت‌گذراندن با همسر، خانواده و دوستان و همه امور رایج در ازدواج هرگز نباید باعث شوند سرگرمی‌هایی را که از آنها لذت می‌بریم فراموش کنیم.

مثلا اگر مطالعه سرگرمی موردعلاقه شماست و همسرتان دوست ندارد سرتان در کتاب باشد، به او گوشزد کنید که این سرگرمی شماست و حق ندارد آن را از شما بگیرد. در چنین شرایطی کوتاه نیایید؛ البته مانند موارد قبل، فراموش نکنید که باید تعادل برقرار باشد و سرگرمی‌های شما تمام فعالیت‌های دیگر شما را تحت‌تأثیر قرار نداده باشند.

مثلا اگر همسرتان بعد از روزی پرمشغله به منزل رسیده است و شما حتی سرتان را از روی کتاب بلند نمی‌کنید که به او نگاه کنید، حق دارد اعتراض کند. یا مثلا اگر در حال بازی رایانه‌ای هستید و همسرتان چند بار برای ناهار صدایتان می‌کند و اهمیتی نمی‌دهید، حق دارد ناراحت شود.

بنابراین زمانی سازش بی‌معناست که او به‌دلایل غیرمنطقی یا فقط به این دلیل که سرگرمی‌های شما موردعلاقه او نیستند، وادارتان کند از آنها دست بکشید.

سخن پایانی

در این مقاله درباره سازش در ازدواج و اینکه چه زمانی باید کوتاه بیاییم و چه زمانی نباید سازش کنیم صحبت کردیم. همان‌ طور که دیدیم، در اختلافات معمولی و مشکلات کوچک، ارزش‌قائل‌شدن برای همسرمان و سازش با او به صمیمی‌ترشدن ارتباط بین‌فردی ما می‌انجامد. درحالی‌که مسائل ریشه‌ای و مواردی که به هویت فردی ما و ارزش‌ها و باورهای اصیل ما مربوط می‌شوند، چیزی نیستند که سازش درباره آنها درست باشد. با درنظرگرفتن این موارد می‌توان ازدواج را به رابطه‌ای شیرین و آرامش‌بخش تبدیل کرد.