تحقیق حاضر درصدد شناسایی فرآیندهای شناختی بهبودیافتگان و خانوادههای آنها است و با روش نظریه پردازی داده بنیاد صورت گرفته است. شرکتکنندگان بر اساس نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدهاند و نمونهگیری تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافته است. بدین ترتیب 18 نفر از بهبودیافتگان و 20 نفر از خانوادههای ایشان در این پژوهش شرکت کردند. دادهها، حاصل مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مطالعه ی مستندات موجود است و جهت تحلیل آنها نیز از شیوه کدگذاری Strauss و Corbin استفاده گردید. شرکتکنندگان در این گروه بر این باور بودند که اعتیاد قابل درمان است. هر کس مسئول رفتار خودش است و آنها قادر نیستند دیگران را تغییر دهند. آنها همچنین مصرفکننده را مسئول اعتیاد و درمان آن میدانستند، بر حال تمرکز داشتند و رفتارهای منفی مصرفکننده و نیز عودهای پیشین او را نشات گرفته از نیاز او به مواد میدانستند. علاوه بر این این گروه بر این باور بودند که چنانچه مصرف کننده با متد کنگره 60، استفاده از دارو در بازه زمانی 11 ماه درمان شود، وسوسه نخواهد شد. بر این اساس از نظر آنها ارتباط با دوستان مصرف کننده پس از سپری شدن دوره درمان، اخلالی در روند درمان ایجاد نمی کند.
نویسندگان : محمد زاهدی اصل – اعظم پیله وری
منبع : فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی