روابط عمومی بنیاد: هانیه جعفری روانشناس و مشاور بنیاد در گفتگوی تخصصی در خصوص لزوم برگزاری دوره های آموزشی فرزند پروری و جلوگیری از مشکلات روانی و رفتاری کودکان و لزوم یادگیری روش های تربیت نوین کودک، همچنین اینکه این دوره ها برای چه افرادی مناسب بوده و اهمیت یادگیری این دوره بر سلامت روانی اجتماعی و رفتاری کودک چه تاثیری میگذارد صحبت کردند.
ایشان با اشاره به علت نیاز و گسترش دورههای فرزندپروری در کشور، تصریح کرد: دانش فرزندپروری والدین نیاز به فرهنگ سازی دارد. مادران و پدران ما فرزند آوری میکنند ، در حالی که مهارتهای فرزندپروری را آموزش ندیده اند. معمولا هم اینگونه است که همسران بچهدار میشوند و فرزندانشان را براساس آزمون و خطا و یا توصیه های تجربی سایر افراد ،پرورش میدهند. در حالی که بسیاری از ویژگیهای افرادی که وارد جامعه میشوند درکودکی و در ارتباط با والدین شکل میگیرد.
این روان درمانگر کودک با بیان اینکه در برخی دوره های آموزشی، والدین در خصوص چگونگیِ ارتباط گرفتن با کودک، چگونگی حرف زدن با کودک و چگونگی گوشدادن به حرفهای کودک آموزشهای لازم را میبیند، گفت: معتقدیم که بچه زمانی میتواند به گونهای مسئولیت پذیر و مطمئن وارد جامعه شود که ارتباطی مبنی بر اعتماد را در خانه لمس کرده باشد و در جایی محترم شمرده شده باشد و عزت نفسش رشد کرده باشد.
جعفری تاکید کرد: بحث اصلی ما این است که فرزند پروری مهارتی است که باید آن را آموخت.
فرزند آوری و تربیت و پرورش کودک مساله ای بسیار حیاتی و مهم است که درصورت عدم یادگیری صحیح آن، آینده ی فرزند تحت شعاع قرار گرفته و آسیب های روانی و رفتاری جدی ای بجای میگذارد. اگر کودکی دچار هیجانات میشود اگر بچهای عصبانی میشود، میترسد، ناراحت است، غمگین یا ناامید میشود؛ ما باید در کنار او باشیم و مثل یک مربی هیجان، به او بیاموزیم که چگونه غم خود را را کم کند و چگونه عصبانیتش را بروز دهد و یا مدیریت کند و بیاموزد که راه درستِ بروز دادنِ این احساسات چیست؟
فرزندپروری بینقص ، ایدهای بدون پایه و اساس :
ایشان در ادامه گفتند:علیرغم تاکید بر فراگیری روش های اصولی در تربیت فرزند، باید این نکته را در نظر داشت که همه ما انسان هستیم و مرتکب اشتباهاتی میشویم که در میان اکثریت پدرها و مادرها رایج است. جنبه مهم ماجرا، تلاش ما برای یادگیری از اشتباهات خودمان و تکرار نکردن آنها است؛ یعنی همان کاری که باید به فرزندانمان بیاموزیم. اگر به این درک برسیم، دیگر سبک فرزندپروری خودمان را با دیگران مقایسه نخواهیم کرد و از مقایسه فرزندان خودمان با فرزندان دیگران نیز دست خواهیم برداشت.
وی تاکید کرد : هر بچهای دارای خصوصیات منحصر به فرد است و هرگز نمیتوان چارچوب استاندارد مشخصی را برای برخورد با همه ی بچهها مشخص کرد. پس هر کدام از والدین باید دنبال راهکارهای متناسب با شرایط خود و فرزندشان باشند تا بتوانند فرزند پروری موفقی داشته باشند و این امر با مشاوره ی تخصصی فردی امکان پذیر خواهد بود.
به نظر شما وظیفه اصلی والدین در تربیت فرزندانشان چیست؟
توجه به رشد معنوی، رشد فکری و رشد وجودی بچهها ازنظر روحی و شخصیتی یکی از آن وظایف ذاتی و عمیقی است که یک والد به عهده دارد. اگر فرزندان به لحاظ اخلاقی و فکری رشد پیدا کنند قطعاً برای جامعه مفید هستند ولی اگر در فرزند ما شخصیت ضداجتماعی شکل بگیرد و یا اگر شخصیتی شکل بگیرد که منزوی و ترسو است، شجاع نیست، ابراز عقیده و نظر نمیکند، پنهان کار و دروغ گو است، از نظر شخصیتی ریاکار است، قاعدتاً تمام اینها که هم صفات اخلاقی و شخصیتی منفی هستند ، به نظرم زمینه شکلگیری همه اینها در درون خانواده است. در خصوص عقاید و باورها متاسفانه در جامعه آرام آرام میبینیم والدینی که خودشان با هردیدگاه و نظری امروزه اجازه نمیدهند فرزندانشان تمامی اطلاعات از عدیان مختلف را کسب کرده و با شناخت و آگاهی دست به انتخاب زند و تنها عقاید خود را به آنها دیکته میکنند. والدین باید اجازه دهند که فرزند به سمت بعضی از این مفاهیم بروند ،درک کنند ، و آموزش ببینند. آموزش مفاهیم اخلاقی و معنوی جزء وظایف والدین است، که این نشان دهنده ی اهمیت نقش والدین در تربیت فرزند است.
ایشان در آخر اضافه کرد : فرزندپروری طاقت فرساست و گاهی اوقات والدین دچار ناامیدی میشوند. سیاری از اوقات، ما فقط سعی میکنیم روز را پشت سر بگذاریم. در بسیاری از موارد، والدین مصلحت را بر ثبات ترجیح میدهند. همچنین ممکن است از اینکه فرزندتان اتاق خود را تمیز کند ناامید شوید درنهایت پس از چندین بار تذکر دادن خسته شوید و خودتان این کار را انجام دهید. همه ما اشتباه میکنیم اما تلاش برای ثبات داشتن بهمنظور پرورش کودکانی با اعتمادبهنفس ضروری است. عدم ثبات والدین میتواند برای کودکان گیجکننده باشد. اگر یک روز مادر در پاسخ به کاری که کودک انجام میدهد فریاد بزند اما روز دیگر آن را تحمل کند، کودک میفهمد که پاسخ بزرگسالان قابل پیشبینی نیست. وقتی کودکان با پیشبینیناپذیری روبرو میشوند دچار اضطراب میشوند. اگر کودکان مجبور باشند ظرفیت بالایی برای کنار آمدن با اضطراب در سنین پایین در خود ایجاد کنند این مسئله میتواند آنها را دچار استرس کند و باعث شود آنها با رفتارهای نامطلوب یا نامناسبی مشکلات را حل کنند.درنهایت والدین میتوانند
یکی از مهم ترین پیام های برگرفته از این مصاحبه این است که فرزند خود را به اندازه حمایت کنید و وقتی کودکان برای دریافت حمایت و یا امنیت سمت ما می آیند آنها را پذیرا باشیم. نکته مهم دیگر این است که لازم نیست شما 100% کارها را برای او انجام دهید و 50% به روش درست در کنار کودک بودن کافی است. نیازی نیست بی عیب و نقص باشید فقط خوبه که کافی باشید..
جهت تعیین وقت مشاوره و شرکت در کارگاه ها و وبینار های اموزشی تخصصی ایشان میتوانید با ما تماس بگیرید