جستجو

همدلی قوی‌تر از هر سلاحی است / خانه‌ها فرو ریخت، اما دل‌ها محکم‌تر شد

همدلی قوی‌تر از هر سلاحی است / خانه‌ها فرو ریخت، اما دل‌ها محکم‌تر شد

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی می‌باشد.

روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی به نقل از برنا، در روز‌های اولیه جنگ، کمک‌های مردمی از نقاط مختلف کشور به سرعت به مناطق آسیب‌دیده رسید. مردم، با وجودنگرانی از آینده، هر آن‌چه داشتند، از غذای کنسرو شده گرفته تا جایی برای ماندن، به اشتراک گذاشتند. این همیاری گسترده، فراتر از کمک فیزیکی بود؛ پیامی بود ازا مید و زنده‌بودن روح جمعی.

اگرچه جنگ و خشونت ذاتاً تفرقه‌افکن هستند، اما دربسیاری از جوامع دیده شده که همین شرایط دشوار، مردم را به سوی نوعی وحدت عاطفی و همبستگی سوق داده است. نمونه‌های مشابه مانند جنگ‌های جهانی و جنگ تحمیلی نشان داده‌اند که مردم در بطن بحران‌ها، تبدیل به ستون‌هایی برای نگه‌داشتن یکدیگر می‌شوند.

در خیابان‌های بمباران‌شده، دستانی دیده می‌شود که آوار را برای نجات همسایه کنار می‌زنند؛ مردی که روزی مغازه‌دار بود، حالا داوطلب انتقال زخمی‌هاست. زنی که کودک خودش را از دست داده، پرستار کودکان پناه‌جوشده. این تصاویر، نشان می‌دهد که گاهی، انسانیت درسخت‌ترین لحظات، زیباترین چهره‌اش را به نمایشمی‌گذارد.

جنگ می‌کُشد، ویران می‌کند، می‌سوزاند؛ اما گاهی، درمیان همین ویرانی‌ها، بذر‌هایی از انسانیت کاشته می‌شودکه نامش همدلی‌ست.

زهرا یکی از دانشجویان ساکن تهران به برنا گفت: من اعلام آمادگی کردم تا اگر از بچه‌های خوابگاه کسی نتوانسته به شهرشان برگردد آمادگی پذیرایی از آنها در خانه مان هستیم.

وی همچنین افزود: من با خانواده زندگی می‌کنم و حتی اینکه بخواهم این کمک را به دوستانم بکنم پیشنهاد خانواده‌ام بود. آنها حتی آمادگی داشتند که وسایل‌هایشان را جمع کنند و به خانه اقوام بروند که اگر دوستان من آمدند راحت باشند.

امین هم یک سوپرمارکت کوچک در تهران است به برنا گفت: با اینکه قفسه‌ها را پر کرده بودیم و محدودیتی برای تعداد خرید کنسرو و نان نداشتیم، اما مردم خودجوش از خرید اضافه و غیر ضروری خودداری کردند و در این ۱۲ روز هرگز قفسه‌ها خالی و اجناس نایاب نشدند.

در این میان با مسافرت شهروندان تهرانی و دیگر شهر‌های اطراف به سمت شمال کشور یا حتی شهر‌های دورتر مردم خونگرم ایران با آنکه می‌توانستند با فکر به سود فردیشان مبالغ هنگفتی برای اجاره خانه و ویلا بگیرند، اما در این شرایط خاص بسیاری از آنها یا اجازه اسکان رایگان را به مردم دادند یا درحد توان از مبلغ آن کم کردند و برای دریافت سریع اجاره پافشاری نکردند.

مهرداد ناظری، جامعه شناس، در گفت‌و‌گو با برنا درخصوص همدلی گفت: همدلی می‌تواند درک و دریافت مجموعه‌ای از افراد در یک موقعیت خاص باشد. یعنی زمانی که افراد دچار یک درد یا یک سختی مشترک باشند، در آن صورت ممکن است که این درد مشترک افراد را به هم نزدیک‌تر کند. جنگ پدیده اجتماعی است که روی مقوله همدلی خیلی اثرگذار است. رابطه‌ای ۲سویه بین جنگ و همدلی وجود دارد و وقتی که جنگ اتفاق می‌افتد، خود به خود مردم آن کشور‌هایی که درگیر جنگ می‌شوند و منافع مشترک‌شان به خطر می‌افتد به هم نزدیک می‌شوند.

وی با اشاره به دریافت معنوی از خویشتن در جنگ افزود: اصولا در دل بحران‌ها شما از یک سری گرایش‌های مادی و گرایش‌های در سطح زمینی دور می‌شوید. اگر شماخیلی آدم سرمایه داری باشید و امکان مالی خوبی هم داشته باشید، این امکان مالی خوب در جنگ بی‌معناست. شما اگر ۱۰۰ آپارتمان هم داشته باشید در موشک باران شما به اندازه فردی که آپارتمان ندارد تهدید می‌شوید. اصولا در جنگ‌ها دریافت معنوی و معناگرا در آدم‌ها زنده می‌شود.

وی ادادمه داد: جنگ فرصت بازشناسی انسان است وباعث می‌شود که آدم‌ها در واقع به نوعی احساس کنند که زندگی از نظر آنها می‌تواند معنای دیگری داشته باشد واینجاست که نگاهی معناگرا، معنوی‌گرا و گرایش انساندوستی در آدم‌ها تقویت می‌شود.

ناظری با اشاره به مقوله درک عشق اجتماعی می‌گوید: مااصولا عشق را در زمان‌های صلح بیشتر در حالت فردی تجربه می‌کنیم. ممکن است مثلا من فردی مشخص یاخانواده خودم را دوست داشته باشم، اما وقتی جنگ می‌شود مسئله دیگر یک خانواده و یک فرد نیست. این خطر برای تمام افراد جامعه وجود دارد. این تهدید جمعی باعث می‌شود که ما در خودمان به سمت درک این نوع عشق اجتماعی برویم.

وی اظهار کرد: متاسفانه در جامعه ما دیدگاه روانشناسی قالب است و مدام عشق را مقوله‌ای فردی می‌بینند. درجامعه شناسی عشق را مقوله‌ای جامعه شناختی می‌بینیم و نگاه ما این است که این درک در حقیقت درک از عشق اجتماعی است یعنی اینکه من اقدامی برای همگان کنم.

وی ادامه داد: همدلی خودش یک مبانی از نوعی قدرت جمعی است. مثلا در جامعه و حالت عادی، در خیابان و در زمان رانندگی ما حتی به همدیگر راه ندهیم یا با یک دیگر دعوا کنیم، اما وقتی که درشرایط بحرانی قرار می‌گیریم این خشونت ورزی‌های پراکنده ما تبدیل به یک همبستگی اجتماعی می‌شود. آن هم به این دلیل که ما احساس می‌کنیم وقتی در کنار هم هستیم امید اجتماعی در آن رشدمی‌کند. اختلال‌های روانی و ناامیدی در جنگ زیاد است، اما چیزی که امید را در برابر ناامیدی ایجاد می‌کندهمبستگی اجتماعی است که اصولا افراد را به هم نزدیک می‌کند و انسجام اجتماعی شکل می‌گیرد.

نظری با بیان این که همدلی ایجاد یک تفکر ژرفا نگرتر نسبت به هستی و زندگی است تا افراد دربرابر همه چیزاحساس مسئولیت کنند گفت: همه اینها باعث می‌شود که‌افراد در شرایط بحرانی به هم نزدیک شوند. اگر بخواهم نتیجه گیری کنم در مجموع می‌گویم جنگ با همه پیامد‌های هولناک و ناگواری که دارد مانند کشتار مردم، تخریب کوچه و خیابان‌ها و خیلی چیز‌های دیگر مثل زیربنای اقتصادی و غیره، اما در حالتی خاص می‌توانیم بگوییم که می‌تواند نمونه‌های اصلی رشد هویت جمعی رابه ما نشان بدهد.

وی در انتها با اشاره به بحث واقعی بودن همدلی در زمان جنگ گفت: ما اصولا می‌گوییم ۳ نوع خود وجود دارد؛ خودواقعی، خود وانمودی و خود آرزویی. ما درگیری شدیدی در جامعه بین خود واقعی و خود وانمودی داریم و این باعث می‌شود که افراد دچار تناقض‌های درونی شوند. اماواقعیت این است که خود واقعی انسان ایرانی مهرورز، مهر طلب و مسئولیت پذیر است. من همدلی را قالب می‌بینم و فکر می‌کنم که واقعی بوده است.

LinkedIn
Email
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *