در شیراز نوجوانان معترض به بازداشت اسکیتسواران که به زعم مسئولان حجاب درستی نداشتند، دست به اقدام خاصی زدند و با چادر اسکیتسواری کردند. برخی جامعهشناسان چنین کنشی را اوج رد منویات ایدئولوژیک حاکمیت توسط نسل جدید توصیف کردند. اما چرا نسل دهه نود و هشتاد تا این حد نسبت به الزامات حکومتی مقاومت دارد و آیا برخوردهای گشت ارشاد میتواند نتیجهای داشته باشد؟
۳۱ خردادماه سال جاری بود که تعدادی از نوجوانان شیرازی برای برگزاری مسابقه اسکیتبرد در بلوار چمران جمع شدند. فیلمی که از این رویداد منتشر شد، نشان میداد نوجوانان ۱۵ – ۱۶ ساله حاضر در آنجا حجاب کاملی نداشتند. پس از انتشار ویدئوهای آن ماجرا برخی اینگونه تحلیل کردند که اینهمه تبلیغات برای حجاب اجباری هچ تاثیری بر نسل جدید نداشته و این رویداد در واقع به نوعی زیر سوال بردن هنجار و ارزشی است که حکومت سالها است تلاش میکند عملیاتی کند.
به گفته آنها، نوجوانان دهه ۸۰ و ۹۰ دیگر گوش شنوایی نسبت به موضوعات ایدئولوژیک حاکمیتی ندارند و اگر متولدین دهه ۶۰ یا ۷۰ با برخی موضوعات کنار میآمدند یا حداقل سکوت میکردند، متولدین این دهه، دیگر همان یکذره مماشات را هم نخواهند کرد.
اما این تنها واکنش به این تجمع نبود. اصولگران نیز واکنشهای متفاوتی نسبت به این موضوع داشتند، برخی خواستار برخورد جدی شدند و برخی دیگر آن را ضعف فرهنگسازی در حوزه حجاب میدانستند نه مقابله با حجاب. دانیال معمار سردبیر فعلی روزنامه همشهری طی توییتی گفت که؛ «صف دختران بلوار چمران شیراز از صف ضدانقلاب جداست. دختران شیرازی به دلیل کمکاری فرهنگی ما و جهل نسبت به مسئله مترقی حجاب، کشف حجاب کردهاند. اما ضدانقلاب سالهاست علنا میگوید که به بهانه مقابله با حجاب به دنبال براندازی است.»
البته مقامات استان فارس به جای تحلیل ماجرا اعلام کردند که این یک اقدام برنامهریزی شده بوده و به همین دلیل «نیروی انتظامی با هماهنگی دستگاه قضایی در جهت شناسایی عوامل موثر در برگزاری این مراسم اقدام کرده و تعدادی از این عوامل دستگیر و با حکم قضایی تحویل مرجع انتظامی شدهاند و تحقیقات حول موضوع در حال انجام است،؛ ضمن اینکه سرتیم هم در همان مراسم شناسایی شده و بر اساس مراجع قضایی برای دستگیری وی اقدام شده است.»
دستگیری و استفاده از واژه سرتیم، بازهم سبب واکنش به این خبر شد؛ عباس عبدی، روزنامهنگار در توییتر خود نوشت که «عوامل» و «سرتیم» یعنی ماجرا را امنیتی میبینند و نه فرهنگی. پس قطعا مسأله حل نخواهد شد.»
خبر دستگیری، اما آخرین اتفاق این غائله نبود. تعدادی از مردم این شهر به منظور مقابله با این حرکت نوجوانان شیرازی اقدام به اقامه نماز وحشت در محله پیادهرو چمران شیراز کردند. اما این اقدام تاثیر معکوس داشت و این بار یکی از نوجوانان با چادر اسکیتسواری کرد!
پیش از این هم تعدادی دختر و پسر که برای جشن آبپاشی در پارک آب و آتش دور هم جمع شدند و آببازی کردند، به اتهام «جریحهدار کردن احساسات مردمی در ملاء عام» توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند.
پس از آن تجمع نوجوانان مقابل پاساژ کورش هم امنیتی شد. دختران و پسران آن زمان دورهمی برگزار كردند تا به قول خودشان جشنی بگيرند براي پايان امتحانات خردادماه و رها شدن از فصل مدرسه. آن تجمع هم با دخالت پلیس پایان یافت.
اما چرا نسل دهه نود و هشتاد تا این حد نسبت به الزامات حکومتی مقاومت دارد و آیا برخوردهای گشت ارشاد میتواند نتیجهای داشته باشد؟ سیمین کاظمی جامعهشناس به این سوال پاسخ داده است.
نافرمانی دربرابر الزامات حکومت همیشه وجود داشته است
کاظمی به رویداد۲۴ میگوید: در برابر الزاماتی که حکومت تعیین کرده و باید و نبایدهایی که درباره رفتار و ارتباطات شهروندان تعیین شده، همیشه یک مقاومت وجود داشته است؛ یعنی حتی در دهه ۶۰ تا کنون مقاومت به اشکال مختلف وجود داشته، اما به نظر میرسد در بین نوجوانان این سالها اندکی نوع مقاومت متفاوت است و شاید بشود گفت جسارت آنها نسبت به نوجوانان دهههای گذشته بیشتر شده و دلیل آن تغییراتی است که در جامعه رخ داده است.
او ادامه میدهد: در گذشته تکنولوژیهای ارتباطی و امکان حضور به این شکل در عرصه عمومی کمتر بود. در مدارس که پوشش یا ارتباطات بچهها را کنترل میکردند، باز هم از این نافرمانیها دیده میشد، اما در حال حاضر به نظر میرسد شکل و میزان آن قدری تغییر کرده است. به هر حال مقاومت به طور روزمره وجود داشته و پدیده جدید و عجیبی نیست.
این جامعهشناس اضافه میکند: در ایران در معرض دو نوع جامعهپذیری هستیم؛ یکی جامعهپذیری به شکل رسمی و دیگری جامعهپذیری به شکل غیر رسمی. روند جامعهپذیری رسمی همان چیزی است که قرار است افراد را مطابق استانداردها، هنجارها و ارزشهای حکومت بار بیاورد. جامعهپذیری غیر رسمی الزاما با هنجارها و ارزشهای رسمی مطابقت ندارد. جامعهپذیری غیر رسمی بیشتر در خانواده، رسانههای غیر رسمی و فضای عمومی جامعه وجود دارد و افراد نوع دیگری از ارزشها و هنجارها را فرا میگیرند.
کاظمی میگوید: نوجوانان هم بعد از ۱۵ سال زندگی در این جامعه کاملا به این نتیجه میرسند که در کجا هنجارها رسمی برایشان اجباری است مثل مدارس؛ اما جاهای دیگری هست که ارزشها و هنجارهای غیر رسمی برایشان لازمالاجراتر است تا در گروههای همسالانشان پذیرفته شوند و مطابق استانداردهای گروههای همسال عمل میکنند.
باید شکاف بین ارزشهای رسمی و غیررسمی پر شود
او ادامه میدهد: وقتی تجلیات جامعهپذیری غیر رسمی را در عرصه عمومی مثل یکی از میادین شهر میبینیم ممکن است برای دستگاه حاکم که کلی هزینه کرده تا افراد را مطابق ارزشها و هنجارهای خودش جامعه پذیر کند اندکی غیر قابل قبول باشد و واکنشهای شدیدی نشان دهد، تا این حد که میخواهد با این نوجوانان برخورد قضایی کنند. اما اگر قرار باشد چنین پدیدهای به مسئله ما تبدیل نشود لازم است دو روند جامعهپذیری رسمی و غیر رسمی به هم نزدیک شود؛ یعنی یک نوجوان بداند که چه چیزی ارزش و هنجار است فارغ از این که آیا به طور رسمی است یا غیر رسمی که این اتفاق نیفتاده و شکاف بین ارزشها و هنجارهای رسمی و ارزشها و هنجارهای غیر رسمی وجود دارد و تا وقتی این شکاف پر نشود شاهد این قبیل پدیدهها خواهیم بود.
حکومت دست از کنترل پوشش و زندگی شخصی افراد بردارد
او در پاسخ به این پرسش که آیا این شکاف پرخواهد شد، میگوید: به نظر نمیرسدکه این شکاف قابل پر شدن باشد. چون در حال حاضر ارادهای برای اینکه کنترل بر پوشش و روابط افراد به عنوان امر شخصی و خصوصی کاهش یابد و تجدید نظری صورت بگیرد دیده نمیشود. بلکه ساختار صلب و سخت رسمی همچنان در پی استقرار ارزشها و هنجارهای خودش با ابزارهای نظارتی و سختگیری بیشتر است. این تضاد و تعارض ادامه خواهد یافت و هر از گاهی به شکلی خودش را نشان خواهد داد.
منبع : رویداد 24
یک پاسخ
عالی بود ممنونم از مطالب زیبا و کار آمد شما امیدوارم که مسؤلین فارغ از هر گونه گرایش سیاسی به این مسائل توجه کنن و در پی تدبیری لایق و درخور این مردم و مملکت باشن