در تاریخ ۳۰ شهریورماه امسال، اعتراضهای ادامهداری که درگذشت مهسا امینی آغاز شده بود، اوج گرفت و به دنبال آن، نهادهای امنیتی، محدودیتهایی را بر ارتباطات اینترنتی اعمال و اپلیکیشنهایی مانند اینستاگرام، واتساپ و … را فیلتر کردند. این اقدام علاوه بر مختل شدن ارتباطات اجتماعی، بخش زیادی از فعالیتهای اقتصادی را متوقف کرده و درآمد کم یا زیاد چند میلیون نفر را به خطر انداخته است.
در این زمینه، با «فرزین فردیس» رئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران گفتوگو کردیم. در بخش نخست این گزارش فردیس اظهار کرد محدودیتهای اعمال شده و آثار آن در حوزههای مختلف اقتصادی به ویژه در حوزه اشتغال، موضوع بسیار مهمی است و امیدوارم این گفتوگو سبب شود کسانی که در مسند تصمیمگیری هستند، تصمیمهای خود را با در نظر قرار دادن این مجموعه نکات و نیز موضوعاتی که توسط سایر فعالان اقتصادی مطرح شده، بازنگری کنند.
بخش دوم این گفتوگو را در زیر بخوانید:
ایرنا: پیامدهای پیامدهای بلندمدت اعمال محدودیتهای اینترنتی، چیست؟
درست است؛ یک سری پیامدها خیلی توی چشم است و همه میدانند که وقتی آن فضاها بسته شدند، چه تبعات اقتصادی در کسب و کارها و چه پیامدهایی در بخشهایی همچون اشتغال خواهد داشت؛ اما از آن مهمتر، توقف فعالیت متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین کوچ استارتاپها به کشورهای دیگر، به خصوص کشورهای منطقه است.
با اعمال محدودیتهای اینترنتی، شاهدیم که ابزارهای تخصصی برنامهنویسان هم از دسترس خارج شده است؛ به عنوان نمونه برنامهنویسان، فضاهایی دارند که فعالان این بخش از سراسر جهان در آنجا عضو هستند و کدهای نرم افرازیشان را به اشتراک می گذارند؛ مثلا گیتاپ؛ ولی نرم افزار نویس ایرانی دوست دارد ببیند بقیه کدزنهای دنیا چطور در این زمینه کد میزنند و از چه معماریای استفاده کردهاند، بعد ما این برنامه را فیلتر کردهایم؛ چرا؟ چه تهدیدی در این حوزه وجود دارد؟ برای ما که این فن را میشناسیم، قابل درک نیست.
ما از صادرات دانش بنیان حرف میزنیم، فناوری اطلاعات و ارتباطات یک دانش است؛ خامفروشی محصولات اولیه هم نیست و بالاترین ارزشافزودهای است که میتوانستیم در صادرات داشته باشیم علاوه براین، نباید توجه خود را صرفا به پیامدهای کوتاه مدت این محدودیتها خلاصه کنیم؛ در سال ۱۳۹۸ که اینترنت ۱۱ روز قطع شد، یکی از طرفهای تجاری ما از کشور عمان ابراز علاقهمندی کرد که در چند استارتاپ موفق ایرانی سرمایهگذاری کند.
مذاکرات اولیه به اینجا رسید که قرار شد یک استارتاپ موفق ایرانی که در زمینه فروش بلیت اتوبوس، هواپیما، قطار و تور فعالیت میکرد با سرمایه و مارکتینگ طرف عمانی در کشورهای عراق، کویت، عمان، قطر و امارات توسعه پیدا کند.
قرار بود طرف ایرانی نرمافزار و پشتیبانی فنی را ارائه کند؛ براین مبنا توافق شد تا دو هفته بعد از مذاکرات اولیه قرارداد نهایی شود اما به یکباره، قطعی ۱۱ روزه اینترنت در ایران اتفاق افتاد؛ زمانی که برای برگزاری جلسه نهایی پیگیر شدیم، طرف عمانی اعلام کرد که در تصمیمم بازنگری کردهام و فکر میکنم نمیتوانم به پشتیبانی شما تکیه کنم.
ما از صادرات حرف میزنیم؛ از صادرات دانش بنیان و فناوری اطلاعات حرف میزنیم، این یک دانش است، خام فروشی محصولات اولیه هم نیست؛ بالاترین ارزشافزوده در صادرات را میتوانستیم توسط جوانان خود داشته باشیم.
این شرکت وقتی نتوانست خدمات خود را از ایران به مشتریان خود عرضه کند، به قطر مهاجرت کرد و اکنون به عنوان یک شرکت قطری سرویسهای خود را به لیگهای بزرگی مثل لیگ ایتالیا، اسپانیا و فرانسه عرضه میکند.
ایرنا: در این زمینه چه باید کرد و راهکار چیست؟
در مورد راهکارها به چند بخش اشاره میکنم؛
بخش نخست به افرادی که حوزه تخصصیشان به این مقولهها نزدیک است برمیگردد؛ ما از یک شخصیت امنیتی انتظارمان این است که دغدغه امنیت داشته باشد، اما فردی که متولی یک وزارتخانه است یا در یکی از دستگاههای تخصصی مثل وزارت صنعت یا وزارت ارتباطات مسئولیت توسعهای دارد، انتظار نداریم که نگاه امنیتی داشته باشد؛ از او این انتظار را داریم که حرف تخصصی بزند. اگر این شخص هم حرف امنیتی بزند، چه کسی حرف توسعهای بزند؟
نکته دوم این است که هر چه سریعتر باید در تصمیمات بازنگری شود؛ این سئوال را باید جواب داد؛ اکنون که اینترنت را محدود کردیم و برخی پلتفرمها را بستیم، این تصمیمات چه کمکی کرد؟ چه نتیجهای برای کشور داشت؟ حتما این جواب کلی داده میشود که شرایط میتوانست از این بدتر شود؛ اما باید مصداقی حرف بزنیم.
اگر درصددیم مردم از پلتفرمهای داخلی استفاده کنند، باید فضای رقابت ایجاد شود؛ سالها پیش، مردم از مسیریاب «ویژه» استفاده میکردند؛ در آن زمان زمینه رقابت را ایجاد کردیم که از دل آن، برنامه «نشان» بیرون آمد که اکنون بسیاری از مردم از آن استفاده میکنند و راضی هم هستندما که از نظر فنی و تخصصی به این شرایط نگاه میکنیم، مزیت خاصی در این تصمیم نمیبینیم. اگر تحلیل عقلانی وجود دارد این تحلیلها گفته شود. وقتی گفته میشود، مردم میشنوند و درک میکننند و آن وقت به جای تفسیر دیگران، خود مردم تحلیل میکنند که به چه دلایل عقلانی این موضوع اتفاق افتاده است؛ اگر هم دلیلی وجود ندارد باید عذرخواهی کنیم و بگوییم اینجا عجولانه رفتار کردیم.
نکته آخر برنامه ریزی برای دراز مدت است؛ اگر به دنبال این هستیم که مردم از پلتفرمهای داخلی استفاده کنند، باید فضای رقابت ایجاد شود؛ سالها پیش، مردم از مسیریاب «ویژه» استفاده میکردند، سه مجموعه از جوانان کشور کار کردند، در آن زمان زمینه رقابت را ایجاد کردیم و از دل این رقابت، برنامه «نشان» بیرون آمد که امروز بسیاری از مردم از آن استفاده میکنند و راضی هم هستند.
ایرنا: این راهکارها عمدتا بلند مدت هستند، درکوتاه مدت چه باید کرد؟
باید با مردم حرف بزنیم؛ حرف کسب و کار خرد را بشنویم و تحلیلمان را به آنها بگوییم؛ نباید نمک به زخم آسیبدیدگانِ این شرایط پاشید؛ نگوییم «مردم باید پیش از این به فکر این زمان میبودند و کسبوکار خود را روی پلتفرم خارجی که مورد تایید نیست بنا نمیکردند.»
اکنون سئوالاتی در مورد پلتفرمهای داخلی وجود دارد که باید پاسخ داده شود. این ذهنیت است که گفته میشود تیک سوم وجود دارد دارد و اگر چنین نیست بهتر است در این زمینه شفاف سازی شود.
فکر میکنم که ما چارهای نداریم مگر اینکه مردممان را بغل کنیم، با آنها حرف بزنیم، چیزی که در ذهنمان میگذرد را به آنها بگوییم و چیزی که در ذهن آنهاست را بشنویم؛ اگر کسی انتقاد یا خشم دارد، آن را عناد نبینیم؛ اینها مردم همین جامعه هستند که دلشان برای این سرزمین میسوزد.