تا حالا پیش آمده که صبح وقتی چشم هایتان را باز می کنید نیم چرخی بزنید و بعد از اینکه عقربه های ساعت را با چشم نیمه باز دیدید با خود بگویید وای! باز یک روز دیگر شروع شد، چقدر غمگین و بیحوصله ام.
ما در بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی برای شما 6 گام پیشنهادی داریم تا اگر در چنین حالتی به سر می برید با کمک گرفتن از آن ها دوباره شادی و نشاط را به زندگی خود بازگردانید.
قدم نخست
کارهای تکراری نکنید
تکراری بودن کار ها و فعالیت هایی که هر روز انجام می دهیم شاید نخستین دلیل برای ابتلا به این عارضه باشد؛ اینکه سر ساعت معینی بیدار شویم، کار هایی را انجام دهیم که دیروز، هفته گذشته و ماههای گذشته موبه مو آن ها را انجام داده ایم. علاوه براین نداشتن برنامه مشخص برای روز های هفته و حتی ساعت های یک روز نیز می تواند دلیلی برای بروز علائم افسردگی و در نهایت مبتلا شدن به این اختلال خلق باشد.
اینکه صبح ها باید بیدار شد و بدون کمترین تغییری همان فعالیتهای همیشگی را انجام داد آنقدر کسلکننده و خالی از هیجان است که شاید جایی برای لبخند زدن به زندگی باقی نگذارد. ماندن در خانه برای روزهای متمادی و نداشتن رابطه با دنیا و افراد خارج از خانه هم می تواند دلیل دیگری برای این موضوع باشد.
قدم دوم
چه کار کنیم افسرده نباشیم؟
بهطور حتم هیچ یک از ما دوست نداریم تمام طول روز را بی حوصله و کسل بگذرانیم، براین اساس گام نخست این است که خود بخواهیم از این حال و روز خلاص شویم، فکر می کنید برای قدم بعدی بهتر است از کجا شروع کنیم؟
از خودمان، خانه، محیط اطراف، اعضای خانواده شاید هم از یک برنامه ریزی درست و اصولی که همه این موارد را در آن لحاظ کرده باشیم تا با اجرای موبه موی آن تمام بی حوصلگی ها را ترک و فراموش کنیم. پس اگر تا امروز حوصله نداشتید و فکر می کردید آنقدر خسته شده اید که ترجیح می دهید در رختخواب بمانید یا دیگر علاقه ای به آنچه هر روز باید انجام دهید، ندارید کمی صبور باشید تا با هم از پله های این نردبان بالا برویم.
قدم سوم
از خودم شروع میکنم
ابتدا باید از خودمان شروع کنیم؛ بهطور مثال وقتی از خواب بیدار شدیم نفس عمیقی بکشیم، یک دم و باز دم عمیق تا ریه هایمان پر از هوای تازه شود، بعد دستهایمان را کمی کش دهیم تا حس بیدار شدن در همه بدن مان جان بگیرد. یادتان باشد خنده بر هر درد بیدرمان دواست؛ پس لبخند را فراموش نکنید.
اگر اتاقتان پنجرهای دارد که رو به آفتاب باز میشود از اینکه بلند شوید و پرده ها را کنار بزنید تا نور داخل اتاق شود غافل نشوید. دستها و صورت خود را با آب تقریبا سرد بشویید تا خواب و کسالت از سرتان بپرد. بعد همانطور که ایستادهاید روبهروی آینه بهخود بگویید امروز روز خوبی است و باید کارهای مثبت زیادی انجام بدهم.
قدم چهارم
چه بپوشیم؟
سعی کنید لباسی بر تن کنید که دوست دارید و از دیدن آن حس رضایت خاطر به شما دست میدهد. راحتی و داشتن احساس خوب در یک لباس می تواند تأثیر زیادی در روحیه افراد داشته باشد.
رنگ هم مهم است. فراموش نکنید رنگ ها هم برای خود زبانی دارند که روی ما تأثیر می گذارد، پس به هیچ عنوان سراغ رنگ طوسی نروید زیرا تحقیقات نشان میدهند افراد مبتلا به اضطراب و افسردگی بیشتر با رنگ طوسی یا خاکستری ارتباط برقرار میکنند؛ درحالیکه افراد شاد تمایل به رنگ زرد دارند. از اینرو توصیه میشود کمتر از رنگهای تیره استفاده کنید.
قدم پنجم
برنامهریزی
داشتن یک برنامه هفتگی می تواند به شما کمک زیادی کند زیرا وقتی می دانید قرار است در طول 7 روزی که پیش رو دارید چه کار هایی را انجام دهید قادر خواهید بود برای خود چینش زمانی تعریف شده ای داشته باشید که در آن برای هر فعالیت ساعت و تاریخ مشخصی را تعیین کنید.
به این ترتیب می دانید که چه فعالیت هایی را قرار است انجام دهید؛ بنابراین نه وقت کم می آورید و نه کاری از قلم می افتد؛ برای مثال برای دیدن دوستان خود یا رفتن به سینما و پارک برنامهریزی کنید. در طول هفته روز خاصی را برای سر زدن به دوستان و بستگان خود یا دعوت از آنان اختصاص دهید تا ساعتی را فارغ از دغدغه کارهای خانه کنار آنان بگذرانید.
درصورتی که این کار را انجام دهید بهطور حتم روز های بعدی هفته را با روحیه شاد خواهید گذراند.
قدم ششم
محیط اطراف
چینش وسایل خانه بهنحوی که باعث مسرت و شادی ما شود نیز یکی از راه های کاهش افسردگی است. تحقیقات نشان داده اند که نوع قرار گرفتن وسایل خانه در کنار هم، میتواند انرژی مثبتی را به ما منتقل کند. استفاده از گل و گلدان در تزئین خانه همچنین رنگ های شاد و آرام بخش می تواند موجب کاهش افسردگی و افزایش احساس شادمانی در شما شود.