مرگ مرحوم دکتر پرستو بخشی پزشک متخصص جوان که در اولین روزهای امسال رخ داد، شوکی بزرگ به جامعه پزشکی ایران وارد کرد. حادثهای غم انگیز که جدا از اختلاف نظرهای موجود درباره علل آن. یک پیام مهم داشت. «ورود پزشکان متخصص افسرده به بازار کار».
به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایرنا، موضوع مرگ دکتر پرستو بخشی پزشک متخصص قلب و عروق متولد سال ۱۳۶۸ که در دلفان استان لرستان در اولین روزهای شروع دوره طرح خود رخ داد، هنوز در سر خط رسانههای کشور است.
براساس گزارش دادستان دلفان، سازمان پزشکی قانونی علت مرگ دکتر بخشی را «خودکشی با مصرف دارو» اعلام کرده است. علاوه بر این، شواهد نشان میدهد مرحوم دکتر بخشی از مدتها قبل به علل مختلف دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی بوده است.
مسالهای که در کنار افزایش خودکشی رزیدنتها به خصوص در یکسال اخیر، میتواند نشان دهنده واقعیتهای تلخی باشد که بی صدا زیر پوست نظام سلامت ایران رخ داده است و سکوت برخی مسئولان و تکذیبهای تکراری آن هم نمیتواند سرپوشی بر این واقعیت دردناک باشد. در طول یکسال گذشته اخبار و گزارشهای متعددی درباره افزایش خودکشی در جامعه پزشکی در رسانههای مختلف و از جمله ایرنا منتشر شده است، در یکی از همین گزارشها نتایج آخرین تحقیق داخلی در سال ۱۴۰۱ در این مورد منتشر شد که بر اساس آن حدود ۳۰ درصد دستیاران پزشکی در ایران به خودکشی فکر کردهاند.
علل مختلفی برای این وضعیت بغرنج اعلام شده است، حقوق پایین، کار زیاد و بسیار سخت، توهین و تحقیر در زمان دستیاری از سوی دستیاران سال بالایی و کادر بیمارستان، نداشتن امید به آینده روشن و… از جمله این علل است. مشکلاتی که بعد از دوره دستیاری در زمان گذراندن طرح این پزشکان به شکل دیگری ادامه پیدا میکند، آن چنان که برای مرحوم دکتر بخشی رخ داد.
واکنشهای داخلی و خارجی به مرگ دکتر بخشی
انتشار خبر دردناک مرگ و خودکشی مرحوم دکتر پرستو بخشی بسیاری از شخصیتهای حقیقی و حقوقی از جمله مسئولان سازمان نظام پزشکی و دو وزیر سابق بهداشت را به واکنش واداشت. «علی سلحشور» سرپرست روابط عمومی سازمان نظام پزشکی در اینستاگرام خود نوشت: «این حجم از افسردگی میان جوان پزشکان بیسابقه است». دکتر محمد رئیس زاده بعد از خبر مرگ دکتر بخشی به لرستان رفت و با استاندار و رئیس دانشگاه علوم پزشکی لرستان جلسه گذاشت.
«دکتر کامران باقری لنکرانی» وزیر اسبق بهداشت نیز با انتشار ویدئویی گفت: مجموعهای از وقایع منجر به یک خودکشی کامل میشود اما وقایع نهایی که در تحلیل خودکشی کادر درمان داشتیم متاسفانه اغلب از درون کادر درمان رخ می دهد. بی احترامی، بی توجهی به شرایط، تصمیمات سختی که بدون توجه به وضعیت روحی روانی گرفته میشود. بیتوجهی به سیگنالهایی که نشان میدهد شرایط بحرانی در حال وقوع است، باعث میشود فرصتها را برای جبران از دست بدهیم.
مشکلات کادر درمان به دوران دانشجویی محدود نمیشود، بعد از آن در دوره طرح نیز فشار کاری زیاد، حقوق پایین، مسکن نامناسب، تحقیر و رفتار نامناسب کادر آموزشی و درمانی آنان را آزار میدهد
«دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی» وزیر بهداشت دولت یازدهم نیز در این مورد گفته است: این وظیفه ذاتی وزارت بهداشت است که تک تک این مرگهای شوکآور را به کمک جامعهشناسان و روانپزشکان تحلیل کنند و در اداره کل مربوطه تمام خودکشیها را بررسی و به کمک همه دستگاههای حاکمیتی از شیوع آن به سرعت پیشگیری کند. سکوت آنها در این مقولهای که حتی نشریات و مراکز معتبر پزشکی را شگفتزده کرده مایه تاسف و شرمندگی است.
خبر مرگ خودخواسته دکتر بخشی به رسانههای خارجی نیز کشیده شده و حتی نشریه معتبر پزشکی لنست نیز در آخرین شماره خود به این موضوع پرداخت. برخی رسانههای داخلی نیز به صورت مشروح در این مورد گزارش دادند و جزئیات زیادی از ماجرای مرگ دکتر بخشی از جمله شرایط روحی و روانی او بعد از مرگ پدر و مادرش در کمتر از دو سال، برخوردهایی که با او در بیمارستان خرم آباد شده بود و نیز وضعیت مسکن و اقامت او در خرم آباد و دلفان را منتشر کردند.
بسیاری از پزشکان نیز در این مورد دست به قلم شدند و مساله حذف دوره طرح پزشکان و پیراپزشکان، اصلاح نظام آموزش پزشکی و بکارگیری ارزان پزشکان در دوران دانشجویی، رزیدنتی و دوره طرح به علت تعهداتی که از آنان در هنگام قبولی گرفته میشود، مطرح شد، مسالهای که تقریبا برای همه دانش آموختگان دانشگاههای علوم پزشکی از جمله پرستاران و پیراپزشکان هم مطرح است.
دوری از خانواده، جدایی زوجین برای متاهلها، در این دوران سخت و پر استرس، مشکلات مالی، نداشتن حق کار در جای دیگر و برخوردهای نه چندان محترمانه کادر آموزشی و درمانی در برخی بیمارستانها و … نشان دهنده ابعاد گسترده این مساله است که کار را به افسردگی و خودکشی جوانان نخبه کشور رسانده است.
غفلت از سلامت روان کادر درمان
اما نکته مهمی که به نظر میرسد در این موضوع مهم مورد غفلت قرار گرفته است بحث سلامت روحی و روانی پزشکان است. هر چه هست چه مقصر کادر آموزشی و درمانی دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت بهداشت باشند و چه نظام پر اشکال ادغام آموزش پزشکی با سیستم درمانی و چه نفعی که برخی مدیران نظام سلامت کشور برای آینده فرزندان خود در این سیستم کسب میکنند؛ وظیفه نهادهای دلسوز سلامت محور و از جمله سازمان نظام پزشکی است که برای رسیدگی به سلامت روان دانشجویان و دانش آموختگان علوم پزشکی اقدام کنند. مسالهای که بیتوجهی به آن به سلامت مردم به عنوان بیماران و مراجعه کنندگان به این دانش آموختگان آسیب میزند.
افسردگی و مشکلات جسمی و روانی پزشکان نه تنها خطر خودکشی را در آنها افزایش میدهد بلکه بر رفتار و کیفیت خدمات درمانی آنها به مردم تاثیر میگذارد بنابراین لازم است صلاحیت جسمی و روانی آنان به صورت دورهای بررسی شود
طبق قانون سازمان نظام پزشکی، حفظ و حمایت از حقوق بیماران از جمله اهداف تشکیل این سازمان است. یکی از فعالیت ها در این زمینه اطمینان از صحت و سلامت روحی و روانی ارائه کنندگان خدمات سلامت به ویژه پزشکان است.
در بسیاری از کشورهای جهان از جمله سنگاپور، انگلستان، نیوزیلند و کانادا یک پزشک علاوه بر داشتن مدرک تحصیلی و دانش کافی باید از شرایط جسمی و روانی مناسب برای ارائه خدمات سلامت برخوردار باشد.
در بسیاری از کشورهای جهان نهادهای تنظیمگر و حرفهای پزشکی به عنوان یک پیش شرط برای ارائه مجوز کار پزشکی نیازمند بررسی شرایط روحی و روانی پزشکان هستند و اگر در هر زمانی متوجه به وجود آمدن مشکلات جسمی و روانی موثر بر روابط پزشک و بیمار و ارائه خدمات ایمن بشوند مداخله میکنند. حتی در برخی کشورها به دلیلی اهمیت این موضوع برای ورود به رشته پزشکی و پرستاری مصاحبه و معاینات جسمی و روانی انجام میشود.
لزوم پایش صلاحیت جسمی و روانی پزشکان
هر چند خودکشی به عنوان یک اختلال روانی شناخته نشده است ولی بیشتر کسانی که اقدام به خودکشی میکنند از بیماریهای روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلالات دو قطبی و دیگر اختلالات روانی رنج میبرند.
مسالهای که در مورد مرحوم دکتر بخشی نیز صادق است. به خصوص که او قبل از فوت و بعد از حادثه مرگ پدر و مادرش نیز سابقه سه مرتبه اقدام به خودکشی داشته است. بنابراین حتی اگر به خودکشی موفق و مرگ او منجر نمیشد، به طور قطع امکان خدمت با کیفیت نداشت. مسالهای که خود او در مذاکره با مسئولان دانشگاه علوم پزشکی لرستان به آن اذعان کرده بود.
بنابراین جدا از ماجرای پر آب چشم دکتر بخشی و دکتر بخشیهای کشورمان، لازم است سیستمی، برای بررسی و کنترل صلاحیت حرفهای پزشکان هم از نظر جسمی و هم روانی در کشور نهادینه شود، مسالهای که روانپزشکان و متخصصصان سلامت روان میتوانند درباره جزئیات آن نظر بدهند.
اجرای چنین طرحی برای بهبود کیفیت خدمات پزشکی در کشور ضروری است و در صورتی که مشخص شود پزشکی صلاحیت جسمی یا روانی طبابت را ندارد، میتواند مدتی به مرخصی برود یا تحت درمان قرار بگیرد یا اینکه برای همیشه با طبابت خداحافظی کند. چنین کاری راهکاری مناسب برای کاهش فشار به کادر درمان، اطمینان از سلامت ارائه کنندگان خدمات سلامت و حفظ حقوق مردم ضروری است.