جستجو

دست‌های خالی کارگران

دست‌های خالی کارگران

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی می‌باشد.

در ایران از تاریخ پنجم تا یازدهم اردیبهشت و مصادف با یکم می، یعنی روز جهانی کارگر، هفته کارگر اعلام شده است تا در این هفت روز، مسئولان و فعالان کارگری، برای گرامیداشت این قشر زحمتکش جامعه و در واقع، پایه و زیربنای هرآن‌چه به ساختن، تولید و اصلاح و بهبود امور مربوط می‌شود، فرصتی پیدا کنند.

به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از سلامت نیوز، این هفته که با شعار «مشارکت کارگر، جهش تولید و ایران قوی» از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آغاز به کار کرده، برنامه‌هایی برای کارگران نظیر برگزاری جشنواره‌ ترتیب داده شده به حدود 8 میلیون کارگر پیامک ارسال شده تا توانایی‌های خود را در این جشنواره به منصه ظهور برسانند و بعد از رئیس‌جمهور بخواهند که بیاید و از برگزیده‌ها تقدیر به عمل آورد.

به همین منظور ستاد و کمیته‌هایی هم تشکیل و برای هر کدام کارها و فعالیت‌هایی تعریف شده است و محمد چکشیان، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که این‌ها را توضیح داده، تصریح کرده که از هشت ماه قبل برای این هفته در حال آماده‌سازی و برنامه‌ریزی بوده‌اند. از دیگر برنامه‌ها این است که از جامعه زنان و کار و تولید هم تجلیل شود و هشتگ‌هایی هم برای هفته کار و کارگر نظیر «پای کار ایرانیم» انتخاب شده تا در فضای مجازی مورد استفاده قرار گیرد. گفتنی‌ است که برای هر روز از این یک هفته هم یک اسم انتخاب شده؛ برای نمونه ۹ اردیبهشت کارگر ایمنی سلامت و بهداشت کار.

فعالیت‌هایی که مسئولان وزارت کار برای پاسداشت کارگر در نظر گرفته‌اند شاید در جوامع دیگر اموراتی عادی و حتی شایسته به حساب بیایند اینکه از کارگران تقدیر شود و زمینه‌ای برای عرض اندامشان فراهم شود و بعد هم با رئیس‌جمهور و سایر مقامات دیدار کنند؛ اما این اتفاق در ایران و با توجه به مشکلات ریز و درشتی که کارگران داشته و این مشکلات به شاخه‌های بسیاری تقسیم شده از قبیل حقوق کم، نداشتن مزایا، نداشتن بیمه و نداشتن امنیت شغلی، تاثیرپذیری بسیار از حوادث کار، نرسیدن حقوق به امورات زندگی نظیر هزینه‌های درمان یا تامین مخارج همسر و فرزندان، مشکلات ویژه زنان کارگر و بسیاری موارد دیگر، فرصت این را به کارگر نمی‌دهد که بخواهد به فکر شرکت در جشنواره هم بیفتند.

در ایران، معمولا کارگران سعی می‌کنند در روز جهانی و یا هفته‌ای که به همین نام در نظر گرفته شده، تجمعاتی شکل داده تا به‌صورت کاملا مسالمت‌آمیز با صدای رسا خواسته‌هایشان را به گوش مسئولان برسانند؛ تجمعاتی که متاسفانه دیده می‌شود که گاه به هر دلیلی، با برخی ممانعت‌ها مواجه می‌شود و این می‌شود که بعضا دیده شده در برخی مواقع کارگر سرخورده، اخراج یا تعدیل‌شده یا دست به کارهای جبران‌ناپذیری درخصوص زندگی خود می‌زند که دیگر راه بازگشتی ندارد؛ نظیر آسیب به خود و خودکشی یا تندتر شده و برای نشان ‌دادن اعتراض خود، از خط قرمزها عبور می‌کند و به این ترتیب می‌بینیم نمونه‌هایی از دادگاهی‌شدن کارگران در کشور را!

این یک بی‌احترامی به کارگران بود!

یکم ماه می ‌سال ۱۸۸۶ در آمریکا کارگران به دلیل بهبود پیدا نکردن شرایط کار و عدم کاهش ساعت کاری به ۸ ساعت در روز، برای نشان‌دادن اعتراض خود در خیابان‌های شهر تجمع کردند. این تظاهرات گسترده که برای اولین‌بار بود به این شکل صورت می‌گرفت، کارگران ۱۲۰۰ کارخانه و کارگاه را تشویق کرد که دست به اعتصاب بزنند. بعد از ۴ روز اعتصاب در شهر شیکاگو انفجاری ناگهانی در بین جمعیت معترضان صورت گرفت و یک مأمور پلیس کشته و چند کارگر و پلیس نیز مجروح شدند و همین باعث شد که پلیس به طرف جمعیت تیراندازی کند و تعداد زیادی کشته و تعدادی از کارگران دستگیر و اعدام شدند.

ابعاد خبر چنان بود که جامعه جهانی را تحت تاثیر قرارداد و بعد از این اتفاق ناگوار برای کارگران، مردم بسیاری از کشورها همه‌ساله در این روز مراسم یادبودی را برای گرامیداشت نام و یاد کارگران کشته شده برگزار کردند. به‌تدریج اول ماه می، روز جهانی کار و کارگر نام گرفت و در نهایت این رویداد به نماد بین‌المللی مبارزه برای حقوق کارگران بدل شد.

نمادی که به ایران هم آمد تا کارگران فرصتی بیابند که این یک هفته تعیین‌شده را چنانچه زمینه‌اش فراهم شود، به بیان خواسته‌هایشان بپردازند و بگویند که اگر تعدیل نشده باشند و امنیت شغلی‌شان هنوز به خطر نیفتاده باشد، حقوقی که دریافت می‌کنند به هیچ‌وجه با هزینه‌های زندگی‌شان نمی‌خواند؛ کارگران تمام‌وقتی که فرصت داشتن شغل دوم یا سومی هم ندارند که لااقل بتوانند چرخ زندگی‌شان را بچرخانند و در تامین معیشت و هزینه‌های همسر و فرزندانشان مانده‌اند و با این روال افزایش دستمزد و وضعیت بیمه و سایر حقوقشان دچار یاس شده‌اند.

اسفند سال گذشته بود که نماینده کارگران در شورای‌عالی کار و در آخرین جلسه‌ کمیته مزد به حالت قهر جلسه را ترک کرد. محسن باقری، به رسانه‌ها گفت: طرفینی که قرار بود گزارشِ کار کمیته‌ مزد را در شورا ارائه بدهند، مسائل را کاملا وارونه جلوه دادند و همه‌ توافقاتی که در جلسه‌ کمیته مزد حاصل شده بود، بی‌اثر شد.

در صورتی‌که ما در آن جلسه روی اعداد خوبی به توافق رسیده بودیم.او که با خبرگزاری کار ایران، صحبت می‌کرد، توضیح داد که ظاهرا تفکر آقایان روی این اصل استوار است که جلساتِ شورای‌عالی‌کار جای عددسازی است. من به صراحت می‌گویم که کار ما در شورای‌عالی کار ارتقای سطح معیشت کارگران است نه بازی- ریاضی!

او ادامه داد که آقایان حتی حوصله‌ شنیدنِ حرف‌های نمایندگانِ کارگری را ندارند. به هیچ عنوان نظرات ما را نپذیرفتند و متاسفم که بگویم برخورد خوبی با نمایندگان کارگری در شورای‌عالی کار نشد.نماینده کارگران گفت: به صراحت به ما گفته شد که رقم سبد معیشت را تعیین نخواهیم کرد و مستقیم وارد مذاکراتِ تعیین دستمزد خواهیم شد! این بی‌احترامیِ بزرگی به کارگران بود و تمام کارهای کارشناسیِ ما برای تعیین رقم متناسبی برای سبد معیشت بی‌اثر ماند.

کارگران کجای خط فقر قرار دارند؟

در سه سال اخیر سرانه خط فقر سه برابر شده است؛ این را روز گذشته رئیس سابق مرکز پژوهش‌های تامین اجتماعی اعلام کرد. روزبه کردونی اشاره کرد که مطابق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سالیان اخیر هم فقر در فقرا عمیق‌تر شده است و هم افراد غیر فقیر فقیرتر شده‌اند و به عبارت دیگر طبقه متوسط فقیرتر شده است.

زمانی‌که طبقه متوسط فقیرتر شود، تکلیف کارگران که همیشه یک طبقه هم از متوسط پایین‌تر بوده‌اند، مشخص است!

اسفند سال گذشته بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور اعلام کرد که خط فقر خانوار ۴ نفره، ۲۵ میلیون تومان است. بنا به گزارش تسنیم، حمیدرضا امام قلی تبار با بیان اینکه پایین نگه‌داشتن دستمزد باعث رکود تورمی می‌شود، توضیح داد که «مصرف‌کننده کالا و خدمات کارگران هستند وفقط با تعیین دستمزد منطقی می‌توان تقاضای خرید و رشد تولید ایجاد کرد.»

اگر حقوق اداره کار برای کارگران در سال 1403 را جست‌وجو کنید با افزایش متوسط 20 تا 22 درصد به حدود 11 و نیم میلیون می‌رسید آن هم با احتساب حق اولاد و سایر موارد؛ در شرایط فعلی با توجه به رشد تورم و افزایش هزینه‌ها و قیمت همه کالا و خدمات، به‌نظر بازنشستگان و کارمندان شاغل و سایر مشاغل معمولی دیگر در جامعه نمی‌توانند از پس هزینه‌های زندگی خود بربیایند چه رسد به کارگران!

بد نیست در این میان به مشاغل دیگری نظیر همین روزنامه‌نگاری خودمان هم اشاره کنیم با حقوق بین 8میلیون برای حضور ثابت و حدود 5 میلیون و حتی کمتر برای حقوق دورکار؛ باورکردنی نیست که مسئولان با اینکه از شرایط و اوضاع نابسامان مالی فعالیت‌های فرهنگی در جامعه باخبرند این رکن مهم دموکراسی را به حال خود رها کرده و آنها به تدریج رو به تعطیلی و بسته‌شدن می‌روند.به قول یکی از مدیرمسئولان یکی از خبرگزاری‌های فعال در ایران خبرنگارها هم کارگرند؛ اما کاش حداقل با حقوقی که کارگران دریافت می‌کنند با آن‌ها هم برخورد می‌شد!

LinkedIn
Email
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *