جستجو
دستفروشی، شغل یا آسیب اجتماعی

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی می‌باشد.

دستفروشی، شغل یا آسیب اجتماعی

به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایرنا، دستفروشی، پدیده قابل رویت این روزهای زندگی شهری است که در خیابان‌ها، معابر عمومی و مترو به دلیل مهاجرت و برخی مشکلات اقتصادی در کشور رشد و گسترش قابل توجهی داشته است؛ پدیده‌ای که در هر حال بخشی از نیاز اشتغال و تهیه مایحتاج اقشار عمدتا کم درآمد جامعه را تامین می‌کند بطوریکه امروزه حتی در بزرگترین شهرهای کشورهای توسعه یافته جهان نیز وجود دارد.

دست فروشی پدیده‌ای است که در ایران سابقه‌ای طولانی دارد و می‌توان گفت بخش پررنگی از واقعیت است که نمی‌شود آن را نادیده گرفت اما چند سالی است که به دلیل مشکلات اقتصادی در کشور این پدیده به موضوعی قابل توجه و بحث برانگیز تبدیل شده است.

با نگاهی گذرا به تاریخ اجتماعی و اقتصادی ایران در می‌یابیم که دست فروشی در ایام قدیم هم وجود داشته است، اما کمی متفاوت با امروز و اینکه به شرایط اجتماعی و اقتصادی و جمعیتی آن دوران مربوط بوده است.

البته در روستا، پدیده دست فروشی به شکل دیگری تحت عنوان «دوره گردی» از قدیم وجود داشته است، مردمان روستا با حضور همین به اصطلاح دوره‌گردها می‌توانستند مایحتاجشان را خریداری و بعضی تولیدات‌شان را به بازار مصرف منتقل کنند.

دستفروشی چگونه به شهرها راه پیدا کرد؟

دوره‌ گردی فقط در روستا باقی نماند و در گذر زمان وارد شهرها نیز شد بطوریکه در گذشته دوره‌ گرد در شهرها با صدای بلند و بعدها با در اختیار داشتن بلندگوی دستی، اعلام می‌کردند چه کالاهایی برای فروش آورده‌اند البته با توسعه شهرها، دوره‌ گرد به دست‌ فروش تبدیل شد که چندین عامل در این تغییر وضعیت تعیین‌ کننده بود.

۱- هر چه تمرکز افراد در محله‌ها و کوچه‌ها و خیابان‌های شهر بیشتر شد، نیاز به حضور دوره‌ گرد در قالب دست ‌فروش هم افزایش یافت.

۲- درخواست افراد و خانواده‌ها در خرید چندین کالا و افزایش تقاضا، به حضور مستمر چهار چرخ و نام و نشان برای حفظ مشتری مهم شد.

۳- نابسامانی نظام شغل و کار که به بیکاری مزمن در شهرها دامن زد، عده‌ای را به این نوع مشاغل ترغیب کرد.

در کنار اینها، نیاز مشتری، تمرکز جمعیت و اصل یکجانشینی، فقر و بیکاری و ارزان فروشی در کنار هم موجب شد، تا دوره‌گردی متوقف و پدیده دست‌فروشی ظهور کند البته طی زمان، عوامل دیگری در توسعه و فراگیری دست‌فروشی در برخی شهرهای بزرگ از جمله تهران موثر واقع شد.

یکی از عواملی که در ابتدا موجب گسترش دست‌فروشی در شهر تهران شد، فقدان ساماندهی توزیع کالا در قالب فروشگاه‌ها و میدان‌ها بود، شهر تهران به دلیل توسعه زیرساخت‌های حمل‌ ونقل، رونق کسب‌ وکار و ایجاد فرصت شغلی علاوه بر جمعیت خود، موجب توسعه دستفروشی و افزایش چالش‌های مرتبط با آن شد.

در خصوص پدیده دست فروشی کلا دو دیدگاه در جامعه حاکم است یک نگاه اینکه نباید به خاطر شرایط اقتصادی سخت و دشوار جامعه، چندان به دستفروش‌ها سخت گرفت و بساط آنها را جمع کرد و دیدگاهی دیگر بر این باور هستند که دستفروشی نه تنها باعث اختلال در نظم شهری و تردد خودروها و شهروندان می‌شود که اقتصاد شهر و مغازه‌دارها را نیز به‌خطر می‌اندازد.

همین دو رویکرد متضاد باعث شده تا شهرداری نتواند نظر هر دو طیف فوق را تامین کند نتیجه این ناهماهنگی و سردرگمی نیز شاید، فقط آشفتگی در نظم شهری و همچنین انتشار اخباری است که هر از چند گاهی از درگیری بین ماموران شهرداری با دستفروش‌ها رخ می‌دهد.

دست فروشی در مترو

یکی از آسیب‌های اجتماعی بعد از راه‌اندازی خطوط مترو در تهران اشتغال مردان و زنان دستفروش در زیرزمین بود که همزمان با تولد این سامانه حمل‌ و نقلی در تهران، شکل گرفت.

اگر تا چند سال پیش اماکن عمومی مانند ایستگاه‌های اتوبوس، تاکسی، مراکز خرید، کوچه و خیابان بهترین مکان‌ها برای فعالیت این گروه افراد بود، اما چند سالی است آنها مکان جدیدی به نام مترو پیدا کرده‌اند.

دستفروشی در مترو از زمره مشاغل کاذبی است که مردان و زنان به دلیل برخوردار نبودن از شغل و مهارت‌های لازم نمی‌توانند در بازار کار مشارکت داشته باشند و دست آخر به مشاغل کاذب چون دست فروشی در این اماکن تن می‌دهند.

در مقایسه با گذشته، اکنون دست فروشی رشد کرده‌ و بساط دست‌فروشان بسیار متنوع‌تر شده و علاوه بر پیاده‌روها و گذرگاه‌ها به داخل اتوبوس‌های شهری و متروها نیز کشیده ‌شده ‌است، در بسیاری مواقع حتی نیازی نیست برای خرید برخی اقلام به مغازه مراجعه کنید بلکه می‌توانید آن اجناس را از دستفروشی که نزدیک صندلی شما در اتوبوس یا مترو نشسته با قیمتی کمتر از مغازه بخرید.

در متروی تهران خیلی وقت‌ها جا برای سوزن انداختن نیست، نه فقط به این خاطر که مسافر زیاد است بلکه به‌ واسطه دست فروشانی که مثل قطاری بی‌پایان از لابه‌لای جمعیت می‌گذرند و ترددشان یک لحظه هم قطع نمی‌شود، دستفروشی و درآمدزایی در واگن‌های پر از مشتری مترو تهران سن و سال نمی‌شناسد، از کودک ۵ – ۶ ساله تا پیرزن و پیرمرد ۷۰ ساله در مترو دستفروشی می‌کنند.

البته قیمت کالاهای دستفروشان این بازار متحرک هم وسوسه کننده است و به اعتقاد بسیاری از شهروندان با یک دور مترو سواری می‌توان بخش زیادی از نیازهای خانه را برطرف کرد، از جوراب، دم‌کنی، اسکاچ، گرفته تا آچار و پیچ گوشتی و شارژر و متعلقات گوشی همه و همه بدون صرف وقت اختصاصی برای خرید در دسترس هستند.

با توجه به اینکه بارها طرح‌های مختلفی برای جمع آوری و ساماندهی دستفروشان در مجموعه خطوط مترو اجرا شده اما هیچ وقت نتیجه اثربخشی برای کاهش تعداد آنان و حل مشکلاتشان به همراه نداشته است.

البته سال گذشته ساماندهی دست فروشان مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته و در این خصوص برخی از محل‌ها از جمله میدان تجریش و ۱۵ خرداد ساماندهی شد.

چهارراه ولیعصر نیز به دلیل قرار گرفتن در محدوده تئاتر شهر، تالار وحدت، دانشگاه تهران و سایر مراکز فرهنگی و همچنین تردد بسیاری از هنرمندان و مردم به استراتژیک‌ترین نقطه شهر تبدیل شده و البته سال‌هاست با معضل دستفروشی مواجه است که اخیرا شهرداری منطقه ۱۱ از اختصاص زمینی به متراژ حدود یک هزار مترمربع از اموال شهرداری که ۲۰۰ غرفه در آن به دستفروشان اختصاص یافته، خبر داده است.

اما چرا دستفروشی افزایش پیدا کرده است؟

نکته حائز اهمیت این است که برخی از مهاجرانی که از شهرهای دیگر به تهران آمده اند، دستفروشی را آسان‌ترین راه برای کسب درآمد می دانند.

دکتر امان الله قرایی کارشناس مسایل اجتماعی با اشاره به اینکه در حال حاضر مهم‌ترین عامل ازدیاد دستفروشان در سطح شهر وجود بیکاری در میان قشر فعال جامعه است، اظهار کرد: وقتی از بیکاری در جمعیت فعال جامعه صحبت می شود با هجوم کودکان کار و زنان بی سرپرست که تخصصی در کارهای تولیدی در خانه از قبیل فرش بافی و گلیم بافی ندارند رو به رو می شویم و با وجود تورم اقتصاد که تمام زندگی فرد را تحت الشعاع قرار داده است طبیعتا این سبک مشاغل در شهرهای بزرگ همچون تهران با سرعت، رو به رشد است.

وی افزود: دستفروشی در مترو به صورت یک شغل غیررسمی پرجاذبه مدت هاست مورد توجه مردان و زنان بخصوص کودکان قرار گرفته است؛ اینکه دستفروشی عملی زیانبار برای اقتصاد کشور یا باعث بروز آسیب‌های آجتماعی میشود بر کسی پوشیده نیست.

اما به گفته دکتر قرایی مقدم چاره دستفروشانی که با وجود تورم اقتصادی و نداشتن امکانات برای یادگیری تخصص و حرفه‌ای، برای امرار و معاش تنها این نوع کسب و کار رو می‌توانند انجام دهند چیست؟ این دستفروش ممکن است زنی بی‌سرپرست یا بد سرپرست باشد و یا کودکی که وظیفه تامین مخارج خانواده بر گردنش باشد.

این کارشناس مسایل اجتماعی معتقد است چون نظارتی منسجم و مداوم بر روی افراد دستفروش صورت نمی‌گیرد متاسفانه ما شاهد برخی معضلات و آسیب‌های اجتماعی بر روی این افراد و جامعه هستیم بطوریکه عموما دستفروشان در شهرهای بزرگ چون افراد شناخته شده‌ای نیستند راحت تر می‌توانند به ناهنجاری‌های اجتماعی کمک کنند.

دکتر قرایی مقدم در خصوص مواجهه با موضوع دستفروشی می‌گوید: اصولا شهرداری نمی‌تواند به معنای واقعی از ازدیاد دستفروشی در سطح شهر جلوگیری کند چرا که اگر این سبک کسب و کار با برخوردهای سلبی به طور کامل جمع شود طبیعتا آنها به مشاغل کاذب و پرخطر که به مراتب آسیب‌های بیشتری به جامعه وارد می‌کند روی می‌آوردند.

وی معتقد است که تنها راه چاره برای رهایی از معضل دستفروشی ایجاد اشتغال برای گروه سنی فعال است اما تا زمانی که این مهم اجرایی نشود باید با یک ساماندهی اصولی و منسجم آنها را مدیریت کرد که جامعه کمتر آسیب ببیند.

مردم دنیا به دستفروشان چگونه نگاه می‌کنند؟

مساله دست‌فروشی، بحرانی نیست که تنها ایران با آن مواجه شده بلکه تمام جهان با این مشکل روبرو است البته برای آن راه‌حل‌هایی پیدا کرده‌اند.

در کشور ما پدیده دست فروشی به عنوان یک معضل اجتماعی محسوب می‌شود، اما تجربه جهانی نشان می‌دهد در بسیاری از کشورها به‌جای مقابله با این پدیده، با ساماندهی آنها نه‌ تنها پیامدهای جانبی آن را کنترل کرده‌ بلکه آن را به یک فرصت برای اقتصاد خود تبدیل کرده‌ است.

در واقع دستفروشی می‌تواند برای اقتصاد ایران آورده‌های زیادی را به‌همراه داشته باشد به‌ شرط آنکه به این پدیده به عنوان یک بحران و معضل اجتماعی نگاه نشود بلکه با یک مدیریت و ساماندهی موثر علاوه بر کاهش پیامدهای منفی آن، در جهت بهبود کسب و کار و رونق اقتصادی اقدام کرد.

در واقع بسیاری از کشورهای جهان، دولت‌هایشان موفق شدند با کمک مردم معضل دستفروشی را حل کنند و این بحران را تبدیل به فرصت برای بازارهای خود کنند بطوریکه با امکاناتی که فراهم شده دستفروش‌ها می‌توانند کالاهای خود را به مردم عرضه کنند.

در ایران نیز نمونه‌های سنتی از بازارهایی که به نام روزهای هفته در اقصی نقاط شهر وجود دارد که بسیاری از دستفروشان می‌توانند کالاهای خود را در سه‌شنبه یا جمعه بازارها بفروشند.

باید به این نکته توجه شود که برخورد چکشی با این مساله، آخرین گزینه است و باید هرچه سریعتر راهبردی عملیاتی برای حل این پدیده پیدا و اجرایی شود.