جستجو

ارتباط التهاب اولیه با زوال شناختی در میانسالی

ارتباط التهاب اولیه با زوال شناختی در میانسالی

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی میباشد

به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایسنا، یافته‌های تحقیق جدید نشان می‌دهد که التهاب بیشتر در بزرگسالی با کاهش عملکرد شناختی در میانسالی مرتبط است و التهاب ناشی از عواملی مانند چاقی و سیگار می‌تواند بر حافظه و سرعت پردازش تأثیر بگذارد.

این ارتباط که پیش از این در افراد مسن ذکر شده بود، اکنون تا اوایل بزرگسالی گسترش یافته است و نشان‌دهنده اثرات طولانی‌مدت بر سلامت مغز است. کاهش التهاب از طریق تغییر سبک زندگی ممکن است به پیشگیری از زوال شناختی کمک کند.

حقایق کلیدی

در ادامه به برخی عوامل کلیدی تحقیق کنونی اشاره شده است.

تاثیر التهاب

التهاب بیشتر در بزرگسالان جوان با عملکرد شناختی پایین‌تر در میانسالی مرتبط است.

داده‌های تحقیق

۲۳۶۴ بزرگسال در طول ۱۸ سال تحت نظر قرار گرفتند و التهاب و مهارت‌های شناختی آنان اندازه‌گیری شد.

اقدامات پیشگیرانه

فعالیت بدنی و ترک سیگار می‌تواند التهاب را کاهش دهد و به‌طور بالقوه از زوال شناختی پیشگیری کند.

سطوح بالاتر التهاب در بزرگسالان جوان با عملکرد پایین‌تر در سنجش مهارت در میانسالی مرتبط است و نتایج تحقیق جدید در دانشگاه کالیفرنیا سانفرانسیسکو آمریکا نشان می‌دهد بزرگسالان جوانی که سطوح بالاتر التهاب مرتبط با چاقی، عدم تحرک بدنی، بیماری مزمن، استرس و سیگار کشیدن دارند، ممکن است در میانسالی کاهش عملکرد شناختی را تجربه کنند.

محققان پیش از این التهاب بالاتر در افراد مسن را با زوال عقل مرتبط می‌دانستند، اما این تحقیق، یکی از اولین مطالعاتی است که التهاب در اوایل بزرگسالی را با توانایی‌های شناختی پایین‌تر در میانسالی مرتبط می‌کند.

آمبر باهوریک، محقق اول، از دپارتمان روان‌پزشکی و علوم رفتاری دانشگاه و موسسه علوم اعصاب ویل گفت: ما از نتایج تحقیقات طولانی‌مدت می‌دانیم که تغییرات مغزی منجر به بیماری آلزایمر و سایر زوال عقل‌ها، ممکن است چندین دهه طول بکشد تا ایجاد شوند.

نقش عادات بهداشتی و سبک زندگی در اوایل بزرگسالی بر مهارت‌های شناختی در میانسالی

ما می‌خواستیم دریابیم که آیا عادات بهداشتی و سبک زندگی در اوایل بزرگسالی ممکن است نقشی در مهارت‌های شناختی در میانسالی داشته باشد که به نوبه خود ممکن است بر احتمال زوال عقل در اواخر زندگی تأثیر بگذارد.

محققان دریافتند که فقط ۱۰ درصد از افراد مبتلا به التهاب کم در مقایسه با ۲۱ درصد افراد دارای سطوح متوسط یا ۱۹ درصد از افراد دارای سطوح بالاتر التهاب، در آزمایش سرعت پردازش و حافظه عملکرد ضعیفی داشتند.

هنگامی که محققان عواملی مانند سن، فعالیت بدنی و کلسترول کل را مطابقت دادند، تفاوت در سرعت پردازش باقی ماند. محققان همچنین تفاوت‌هایی را در عملکرد اجرایی یافتند که شامل حافظه فعال، حل مسئله و کنترل تکانه می‌شود.

این تحقیق ۲۳۶۴ بزرگسال را در تحقیق پیشرفت خطر عروق کرونر در بزرگسالان جوان (CARDIA) را دنبال کرد که هدف آن شناسایی عواملی در بزرگسالان جوان است که ۲ تا سه دهه بعد منجر به بیماری قلبی عروقی می‌شود.

شرکت‌کنندگان در زمان شروع تحقیق ۱۸ تا ۳۰ ساله بودند و چهار بار در یک دوره ۱۸ ساله برای نشانگر التهابی پروتئین واکنشی C مورد آزمایش قرار گرفتند. آنان آزمون‌های شناختی را پنج سال پس از آخرین اندازه‌گیری نشانگر التهابی پروتئین واکنشی C انجام دادند که در آن زمان بیشتر شرکت‌کنندگان در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی بودند.

حدود نیمی از شرکت‌کنندگان زن بودند. کمی کمتر از نیمی از آنان سیاه و بقیه سفید بودند. حدود ۴۵ درصد التهاب پایدار کمتر، در حالی که ۱۶ درصد التهاب متوسط یا فزاینده داشتند. ۳۹ درصد سطوح بالاتری از التهاب را تجربه می‌کردند.

ارتباط بین التهاب و خطرات سلامتی

محققان همچنین سطوح بالاتر التهاب را با عدم فعالیت بدنی، شاخص توده بدنی بالاتر و سیگار کشیدن فعلی مرتبط دانستند.

دکتر کریستین یافه، محقق ارشد، استاد روان‌پزشکی و علوم رفتاری، عصب‌شناسی، همه‌گیرشناسی و آمار زیستی در دانشگاه کالیفرنیا بیان کرد: التهاب نقش مهمی در پیری شناختی دارد و ممکن است در اوایل بزرگسالی شروع شود. احتمال یک اثر مستقیم و غیرمستقیم التهاب بر شناخت وجود دارد.

یافه عضو یکی از اولین گروه متخصصانی است که تشخیص دادند ۳۰ درصد از خطر زوال عقل قابل پیشگیری است. تحقیقات اخیر او به ارتباط بین خواب پراکنده و شناخت ضعیف در میانسالی و تاثیرات تغییر در سلامت شخصی و شیوه زندگی در جلوگیری از از دست دادن حافظه در افراد مسن با خطر بالاتر پرداخته است.

یافه افزود: خوشبختانه، راه‌هایی برای کاهش التهاب مانند افزایش فعالیت بدنی و ترک سیگار وجود دارند که ممکن است مسیرهای امیدوارکننده‌ای برای پیشگیری باشند.

یافته‌های این تحقیق در مجله Neurology منتشر شد.