جستجو

مهاجرت گسترده به مرز بحران رسیده؛ ایران در آستانه فروپاشی نیروی انسانی و اقتصادی

مهاجرت گسترده به مرز بحران رسیده؛ ایران در آستانه فروپاشی نیروی انسانی و اقتصادی

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی می‌باشد.

موج گسترده مهاجرت نخبگان، پزشکان، کارآفرینان و حتی دانش‌آموزان ایرانی، زنگ خطر جدی برای آینده کشور است. آمارهایی که از خروج ۲۵ درصد اساتید دانشگاه، هزاران ویزای استارت‌آپی و تخلیه ۳۱ هزار روستا حکایت دارند، نشان می‌دهند که ایران در آستانه از دست دادن منابع انسانی و اجتماعی خود قرار دارد. اگر این روند ادامه یابد، ایران به سمت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی پیش خواهد رفت.

به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از رکنا، ایران امروز در برابر یک بحران همه‌جانبه انسانی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد که از هم‌اکنون آینده کشور را در ابهام و خطر جدی فرو برده است. گزارش‌های جدید حکایت از یک موج مهاجرت گسترده دارند که تمامی اقشار و نیروهای مؤثر کشور را تحت تأثیر قرار داده است؛ از نخبگان علمی و اساتید دانشگاه گرفته تا پزشکان، پرستاران، کارآفرینان جوان، و حتی رفوگران فرش.

این وضعیت نه تنها تهدیدی برای توسعه و پیشرفت کشور است، بلکه می‌تواند به بی‌ثباتی اجتماعی و فروپاشی اجتماعی منجر شود. این بحران، همچنان که در آمارها نمایان است، از شدت و گستردگی‌ای برخوردار است که باید برای مقابله با آن فوری و به‌طور جدی اقدام شود.

مهاجرت نخبگان و ضربه به زیرساخت‌های علمی و فرهنگی

میزان مهاجرت اساتید دانشگاه‌ها به گفته وزیر علوم، ۲۵ درصد از اعضای هیئت‌علمی کشور در سال‌های اخیر مهاجرت کرده‌اند. این آمار، در کشوری که به شدت نیازمند به‌کارگیری نخبگان برای پیشبرد علم، تکنولوژی و حل مسائل داخلی است، به شدت نگران‌کننده است.

وقتی نخبگان علمی و اساتید دانشگاه از کشور خارج می‌شوند، ایران نه تنها سرمایه‌های انسانی خود را از دست می‌دهد، بلکه ظرفیت علمی و تحقیقاتی کشور به شدت کاهش می‌یابد. این پدیده، به‌ویژه در بلندمدت، به انزوای علمی کشور و عقب‌ماندگی‌های فنی و تکنولوژیک منجر خواهد شد و باعث خواهد شد که ایران نتواند در عرصه‌های بین‌المللی به رقابت بپردازد.

اما خطر مهاجرت نخبگان، تنها از منظر علمی نیست. وقتی نخبگان فرهنگی و اجتماعی نیز کشور را ترک می‌کنند، جامعه از قدرت حل مسائل و تحلیل‌های عقلانی و علمی خود به‌تدریج محروم می‌شود. این جریان می‌تواند به بحران هویت و کاهش اعتماد عمومی نسبت به سیستم حاکمیتی منجر شود. بنابراین، ایران با یک بحران علمی، اجتماعی و فرهنگی همزمان روبه‌رو است.

فرار سرمایه‌های انسانی و بحران کارآفرینی

رئیس اتاق بازرگانی تهران نیز هشدار داده است که در دو یا سه سال اخیر بیش از دو هزار ویزای استارت‌آپی برای جوانان ایرانی صادر شده است. این آمار، دلیلی روشن بر بحران اقتصادی و اجتماعی کشور است. فرار کارآفرینان و جوانان با استعداد، به‌ویژه کسانی که می‌توانستند با ایده‌های نوآورانه خود اقتصاد کشور را به پیش ببرند، نتیجه سیاست‌های اقتصادی نادرست و شرایط معیشتی نابسامان است.

در واقع، این روند نشان‌دهنده از دست رفتن اعتماد به آینده ایران است. بسیاری از این کارآفرینان، به دلیل فقدان زیرساخت‌ها و فضای مساعد برای رشد و شکوفایی، ترجیح می‌دهند به کشورهای توسعه‌یافته مهاجرت کنند.

مهاجرت کارآفرینان نه تنها منجر به کاهش رشد اقتصادی و کاهش اشتغال‌زایی می‌شود، بلکه باعث تضعیف صنعت نوآوری و فناوری در ایران می‌شود. هنگامی که سرمایه‌های انسانی متخصص و با انگیزه از کشور خارج شوند، ایران در مسیر وابستگی به واردات و کم‌عمق شدن تولید داخلی قرار می‌گیرد. این آسیب‌های اقتصادی، در بلندمدت توان رقابتی کشور را به شدت کاهش خواهد داد و موجب کاهش قدرت اقتصادی و تأثیرگذاری ایران در سطح جهانی خواهد شد.

بحران نیروی کار در بخش سلامت: مهاجرت پزشکان و پرستاران

یکی از جدی‌ترین مشکلات مهاجرت، در بخش بهداشت و درمان کشور نمود پیدا کرده است. طبق گزارش‌ها، “۴۰ درصد از پزشکان عمومی از طبابت خارج شده‌اند” و “۵۰۰ پرستار در یک سال گذشته مهاجرت کرده‌اند”. این آمارها نه تنها نشان‌دهنده بحران نیروی کار در این بخش است، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت عمومی کشور به شمار می‌آید. شرایط دشوار اقتصادی، کمبود حمایت‌های دولتی و ضعف در ساختارهای بهداشت و درمان، پزشکان و پرستاران را به ترک کشور و جستجوی فرصت‌های بهتر در کشورهای دیگر واداشته است.

این بحران در نظام سلامت کشور موجب کاهش کیفیت خدمات درمانی و افزایش فشار به کادر درمانی باقی‌مانده خواهد شد. از آنجا که در سیستم‌های بهداشتی کارآمد، کیفیت مراقبت‌های بهداشتی مستقیماً با تعداد و کیفیت نیروی انسانی مرتبط است، کاهش شدید کادر درمانی می‌تواند به بحران‌های بهداشتی و مشکلات جدی در تامین خدمات سلامت برای عموم مردم منتهی شود. این امر، به ویژه در شرایطی که مشکلات بهداشتی ناشی از بحران‌های اقتصادی و اجتماعی در حال افزایش است، می‌تواند تهدیدی جدی برای امنیت ملی به شمار آید.

مهاجرت درون‌کشوری و کاهش مشارکت اجتماعی

در کنار مهاجرت‌های خارجی، باید به بحران مهاجرت‌های درون‌کشوری نیز توجه کرد. آمارها نشان می‌دهند که “۳۱ هزار روستا فاقد سکنه هستند”، این نشان‌دهنده تخلیه تدریجی مناطق روستایی و محروم به سوی شهرها و حتی کشورهای دیگر است. مهاجرت‌های درون‌کشوری به دلیل فقر، بیکاری و شرایط اقتصادی نامناسب، علاوه بر ایجاد مشکلات جدی در مدیریت منابع و خدمات شهری، به کاهش انسجام اجتماعی و افزایش نابرابری‌ها در مناطق مختلف منجر می‌شود. زمانی که مردم از مناطق دورافتاده برای جستجوی آینده‌ای بهتر به شهرها یا خارج از کشور مهاجرت می‌کنند، این امر باعث تشدید شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی می‌شود و در نهایت به افزایش احساس بی‌اعتمادی و نارضایتی نسبت به حاکمیت و نهادهای دولتی خواهد انجامید.

کاهش سن مهاجرت: بحران اجتماعی و روانی جدی

نگران‌کننده‌تر از همه، کاهش سن مهاجرت است. امروز دیگر تنها جوانان یا بزرگسالان به فکر مهاجرت نیستند؛ بلکه حتی کودکان و دانش‌آموزان نیز از کشور خارج می‌شوند. این پدیده، به وضوح نشان‌دهنده بحران عمیق اجتماعی است که نسل‌های آینده ایران را تحت تأثیر قرار داده است. وقتی کودکان و نوجوانان به‌جای تمرکز بر تحصیل در داخل کشور، به فکر مهاجرت و زندگی در کشورهای دیگر هستند، این امر به شدت نگران‌کننده است. این مهاجرت‌های زودهنگام نشان‌دهنده عدم اطمینان به آینده و کاهش انگیزه‌های رشد و پیشرفت در داخل کشور است.

لزوم اصلاحات فوری و بنیادین در سیاست‌گذاری‌ها

وضعیت کنونی ایران، که مهاجرت به عنوان یک روند جمعی و شایع در تمامی اقشار اجتماعی و اقتصادی نمایان شده است، باید به عنوان یک بحران فوری و اساسی تلقی شود. این روندها تهدیدی جدی برای آینده کشور در ابعاد علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شمار می‌آید. اگر دولت و حاکمیت ایران در کوتاه‌مدت به این بحران پاسخ ندهند، ایران در آینده‌ای نه چندان دور با فروپاشی در بسیاری از زمینه‌ها مواجه خواهد شد.

بنابراین، تغییرات اساسی در سیاست‌گذاری‌ها ضروری است. نهادهای حاکمیتی باید هرچه سریع‌تر به تقویت زیرساخت‌های علمی، اقتصادی و اجتماعی پرداخته و به حفظ نخبگان، کارآفرینان و نیروی کار ماهر در داخل کشور توجه ویژه‌ای داشته باشند. شرایط معیشتی، شغلی و اجتماعی باید بهبود یابد تا مهاجرت به یک انتخاب غیرقابل قبول تبدیل شود، نه یک راه‌حل اجتناب‌ناپذیر. در غیر این صورت، ایران با یک فروپاشی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روبه‌رو خواهد شد که نتیجه آن کاهش توانمندی‌های داخلی و تضعیف جایگاه بین‌المللی کشور است.

۲۰ سال خروج ۶ میلیون نفر از کشور، اکثراً تحصیل‌کرده و متخصص

بر پایه داده های موجود در دو دهه گذشته، آمار مهاجرت ایرانیان نشان می‌دهد که مردان و زنان به طور تقریباً برابری از کشور مهاجرت کرده‌اند، اما در گروه‌های سنی و شغلی متفاوت. طبق آمارهای رسمی، بیش از ۶ میلیون ایرانی طی دو دهه اخیر از کشور مهاجرت کرده‌اند. از این میان، مردان سهم بیشتری از مهاجرت‌ها را به خود اختصاص داده‌اند و غالباً در گروه‌های سنی ۲۵ تا ۴۴ سال قرار دارند. در این میان، مهاجرت زنان، به ویژه زنان تحصیل‌کرده، افزایش چشمگیری داشته است و از بسیاری از مردان پیشی گرفته است. در این دوره، حدود ۴۰ درصد از مهاجران ایرانی دارای تحصیلات عالیه هستند و به کشورهای توسعه‌یافته مانند کانادا، آمریکا، آلمان، استرالیا و سوئد مهاجرت کرده‌اند. بسیاری از این مهاجران دارای تخصص‌های فنی، پزشکی و علمی بوده‌اند و در واقع، با مهاجرت خود، ایران را از نیروی انسانی متخصص و تحصیل‌کرده خالی کرده‌اند.

مهاجرت این افراد معمولاً به دو دلیل عمده بوده است: اول، شرایط اقتصادی نامناسب و عدم فرصت‌های شغلی مناسب در داخل کشور و دوم، محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی. به طور خاص، بسیاری از افراد با تخصص‌های برجسته در حوزه‌های پزشکی، مهندسی، علوم انسانی و فناوری اطلاعات، به دلیل عدم امکان رشد حرفه‌ای و همچنین شرایط بهبود زندگی، کشورهای توسعه‌یافته را برای ادامه فعالیت خود انتخاب کرده‌اند. این مهاجرت‌ها عمدتاً به کشورهای آمریکای شمالی، اروپای غربی و برخی کشورهای خاورمیانه مانند امارات و ترکیه صورت گرفته است. در حالی که برخی از این مهاجران در کشورهای مقصد به بازار کار و فرصت‌های شغلی مناسب دست یافته‌اند، برای ایران این خروج نیروی متخصص به معنای از دست رفتن سرمایه انسانی باارزش است که می‌تواند تبعات منفی در آینده اقتصادی و اجتماعی کشور داشته باشد.

LinkedIn
Email
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *