جستجو
افکار مزاحم

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی می‌باشد.

چگونه از شّر افکار مزاحم یا ناخواسته خلاص شویم؟

این ایراد شما نیست که ذهنتان درگیر افکار منفی می ‌شود. ذهن همه‌ ما همیشه آماده و گوش به زنگ است تا با صدایی منفی با ما حرف بزند؛ اما راهکار هایی ساده یاد بگیرید تا این بار که افکار منفی سراغتان آمد راحت ‌تر از آن‌ها رها شوید.

افکار مزاحم، کار های ناخواسته یا مزاحم اگر بمانند به وسواس تبدیل می ‌شوند و زندگی ما را تباه می‌ کنند. هر فکری دارای انرژی است، پس اگر دچار اضطراب، دلشوره و از خودبیزاری می‌ شوید، بهتر است اول محتوای افکارتان را چک کنید.

اگر از شما بخواهند چند روز تصور کنید که در سرتان تومور مغزی غیر قابل علاجی در حال رشد است، آیا این کار را انجام می‌دهید؟ بسیاری از ما در انجام چنین کاری تردید داریم. چرا؟ زیرا در اعماق وجود معتقدیم تصور، ذهن یا طرز تفکر ما می‌تواند بر بدن ما تأثیر بگذارد و اگر تردید کنید حق با شما خواهد بود.

تحقیقات مغز مدرن و همچنین فیزیک کوانتومی کشف کرده‌ اند که ذهن نوعی انرژی است که می ‌تواند بر تمام انرژی اطراف خود تأثیر بگذارد.

افکار بنجل به «عادات ذهنی» تبدیل می ‌شوند. افکار نادرست، از دوران کودکی ما نشأت می‌ گیرند، آن ها رشد می‌ کنند و از طریق سیستم عصبی ما که توسط روابط، تجربیات، پیروزی‌ها و ناامیدی‌ها، ترس‌ها و امیال شکل می ‌گیرند، در طول زندگی‌مان گسترش می‌ یابند و به الگوهای ذهنی ما بدل می ‌شوند.

ذهن یا طرز تفکر ما می ‌تواند بر بدن ما تأثیر بگذارد. تحقیقات مغز مدرن و همچنین فیزیک کوانتومی کشف کرده‌اند که ذهن نوعی انرژی است که می ‌تواند بر تمام انرژی اطراف خود تأثیر بگذارد.

برای مثال بسته به این که فیزیکدان کوانتوم، چگونه به انرژی «نگاه می‌ کند»، انرژی می‌ تواند به صورت موج یا ذره ظاهر شود. جای تعجب نیست که نظریه کوانتومی اغلب به عنوان «جادوی عمیق» نامیده می ‌شود.

با این حال نکته این است: وقتی نگاه خود را به چیزها تغییر می‌ دهید، چیزهایی که به آن ها نگاه می ‌کنید، تغییر می‌ کنند.

افکار مزاحم
افکار مزاحم

تفکر نادرست یا ناخواسته چیست؟

تفکر نادرست چیزی که آن را باعث رنج بیهوده می‌ شود و ما را از زندگی خوب باز می‌ دارد. تخمین زده می‌ شود که یک فرد در حدود ۴۰۰۰۰ فکر در روز دارد. فکر می ‌کنید از این تعداد چند تای آن فکر هرز و بیهوده است؟

اما افکار ناخواسته به اشکال مختلف ظاهر می ‌شوند. می‌تواند به صورت خودپسندی یا خودبیزاری بروز کند.

افکار می‌تواند در مورد صدمه‌زدن به خود یا دیگران باشد، یا افکار جنسی ممنوعه یا تفکرات کفرآمیز و در تضاد با اعتقادات فرد یا احساس گناه از کوتاهی در اعمال دینی. به هر حال این افکار در هر صورت هیچ نمود  بیرونی ندارند اما ذهن ما چنان آنها را جلوه می ‌دهد که در نظرمان معقول و منطقی می‌آیند.

این افکار که پشت عنوان «تفکر عینی» پنهان می‌شوند برای پوشاندن اضطراب‌ها، تردیدها و ترس‌های ما طراحی شده است. این افکار در نظر ما  مانند جسارت، لجاجت و خشم است. افکاری که مانع ما می‌شوند و ما را عقب می‌برند، بسیار معصوم به نظر می‌رسند! دلیل این که آنها این قدر بی‌گناه به نظر می‌رسند این است که ما خودمان آن ها را به این شکل ساخته‌ایم تا متوجه نشویم که واقعاً چه خبر است.

“من نمیتوانم. من نیستم. من نمیدانم و غیره”

افکار بنجل به «عادات ذهنی» تبدیل می‌شوند. افکار نادرست، از دوران کودکی ما نشأت می‌گیرند، آنها رشد می‌کنند و از طریق سیستم عصبی ما که توسط روابط، تجربیات، پیروزی‌ها و ناامیدی‌ها، ترس‌ها و امیال شکل می‌گیرند، در طول زندگی‌مان گسترش می‌یابند و به الگوهای ذهنی ما بدل می‌شوند.

آنها اکنون جریان اصلی الگوهای ذهنی ما هستند و چالش این ما است که یک شاخه از این جریان اصلی را قطع کنیم.

برای این کار می‌توانید از روش سه مرحله‌ای زیر برای برنامه‌ریزی مجدد تفکر و حذف افکار ناخواسته استفاده کنید.

اول) ابتدا افکاری را که به شما کمک نمی‌کنند شناسایی کنید. این بدان معنی است که از ترفندهای زبانی خود آگاه شوید و درک کنید که خودگفتاری شما واقعاً نشان‌دهنده چیست. گاهی اوقات استفاده از مشاوره شخصی یا حرفه‌ای به این کار کمک می‌کند.

دوم )افکار خود تخریبی ‌تان را مورد جدل و بحث قرار دهید. اظهارات خود ما، اغلب طفره‌ رفتن، بازی، بهانه و مانور تدافعی است و دیدن آنها به همان شکلی که هستند به تمرین و شجاعت نیاز دارد. شما بی‌صدا یا با صدای بلند می‌گویید «نه، من این فکر رو نمی‌پذیرم»!

سوم) جایگزین‌کردن فکر جدید و مفید. این افکار می‌تواند به شکل تایید باشد. جملات تاکیدی می‌توانند به عنوان جایگزینی برای صحبت‌های ناخواسته منفی مورد نظر ما عمل کنند.

افکار مزاحم
افکار مزاحم

قصد ما بر رفتار ما تاثیر می‌گذارد

واقعا می‌تواند به همین سادگی باشد. کاری که در این مواقع انجام می‌دهید، برنامه‌ریزی مجدد تفکر خود با احتمالات جدید است. همان طور که جوزف چیلتون پیرس نوشت: «ما در شبکه‌ای از ایده‌ها زندگی می‌کنیم، در تار و پود بافتی که خودمان ساخته‌ایم.» ساختن. سعی کنید این را به عنوان یک فرصت جدید برای ساختن و خلق کردن ببینید.

انرژی افکار درونی ما – چه مثب و درست و چه منفی و نادرست و بنجل، بر زندگی بیرونی که می‌بینیم و به آن دست می‌یابیم، تأثیر می‌گذارد. شما می‌توانید آن را «نیت»، «تجسم» یا «قانون جذب» بنامید.

 

برای مطالعه در مورد وسواس فکری کلیک کنید