نگرانی درباره اعتیاد به دارو ، روی آوردن به مشروبات الکلی، رانندگی در حالت خواب آلودگی، سیگار کشیدن، نگرانی درباره موفقیت در مدرسه و ورزشهای لازم برای سلامتی، فراهم کردن خانه و هزینه مناسب، توجه به نمرات و عملکردها و… واقعا لیست نگرانیهای والدین درباره فرزندانشان میتواند به کره ماه برسد. اما آیا انجام دادن همه مراحل بالا برای فرزند کافی است؟
البته که نه، نیازهای دیگری نیز وجود دارد مثل نیاز احساسی، فیزیکی و روحی، سبک زندگی که البته پیشرفت تکنولوژی همه چیز را برای والدین سخت تر کرده است.
چگونه میتوان محکم و مهربان بودن را به بچهها آموزش داد؟ بچه روبروی تلویزیون مینشیند در حالیکه مدام گوشی تلفن در دستش است و اطلاعات لازم را به راحتی و آنلاین درباره هر موضوعی به دست می آورد، فیسبوک و یوتوب را چک میکند و به دنبال راهی میگردد که چگونه کاری کند تا اطلاعات مدرنش به جایی برسد که والدین به گرد پای او هم نرسند.
آموزش محکم و مهربان بودن
فراموش نکنید که یک پدر یا مادر بودن، امروزه سخت تر از گذشته است. شما وقتی به این موضوع فکر میکنید احتمالا تمامی نگرانیهای بالا به وضوح جلوی چشمانتان میآید. اما قضیه بسیار پیچیدهتر از موارد بالاست. یکی از نگرانیهایی که مهم تر از تمامی موارد لیست بالاست، مسئله تعادل و احساسات است. تعادل در اینکه به فرزندتان یاد بدهید آنجایی که لازم است بایستد و از خودش دفاع کند و آنجایی که لازم است از خودش نرمی و ملایمت به خرج دهد.
بعضی از والدین فکر میکنند که قانون جنگل میتواند فرزندشان را نجات دهد. ” اونی که قوی تره، برندست” در صورتی که اصلا اینطور نیست. در دنیایی که روز به روز اهمیت دادن به دیگران و دلسوزی کردن برای دیگران در حد کم رنگ شدن است، آموزش دادن احساسات به فرزندتان تنها راه نجات دادن آن ها خواهد بود.
محکم بودن به این معنا نیست که یک زورگو باشی، محکم بودن به این معناست که در مقابل ضربات و تجربیات پی در پی زندگی، از جمله زورگویی و نه گفتن بتوانی بایستی و به راحتی شکسته نشوی. افراد محکم و مهربان اعتماد به نفسی در خود پیدا میکنند که میتوانند در شرایط مختلف به توانایی خودشان اعتماد کنند و باور کنند که میتوانند از پس آن برآیند. والدین برای آموزش این راه به فرزندان خود چه کار میتوانند انجام دهند؟
به آن ها یاد دهید که نقاط قوت خود را بشناسند
بهتر است متوجه شوند که نقاط قوتشان چیست و چه عواملی باعث ناراحتی آن ها میشود و چه عواملی برایشان انگیزه به وجود می آورد، چرا این روش را یاد بگیرند؟
چون هر چه یک فرد از لحاظ شخصیتی محکم و مهربانتر باشد و بیشتر خودش را بشناسند در مواجه با مشکلات کمتر شکست پذیر نشان داده میشود. در هنگام ناراحتی بجای عقب کشیدن، فرد به راحتی راهی برای حل مشکل پیدا میکند.
آموزش صحبت مستقیم بدون بی ادبی
بجای گفتن جمله “ازت متنفرم وقتی منو به انجام کاری مجبور میکنی” یاد دهید که از جمله “حس بدی به من دست میدهد وقتی مجبور به انجام کاری میشوم” استفاده کنند.
به آن ها یاد دهید که توجه خود را به سمت “عمل اتفاق افتاده” جلب کنند نه “شخص انجام دهنده”. به عنوان یک سرپرست لازم است که شما به عنوان یک الگو عمل کنید و موارد بالا را در زندگی خودتان انجام دهید. محکم و مهربان باشید تا فرزندتان هم بتواند از شما الگو برداری کند.
دفاع کردن را آموزش دهید
به فرزندتان کمک کنید چیزی را پیدا کند که برایش ارزش قائل شود و به آن باور داشته باشد. به آن ها اجازه دهید برای فعالیتهایی داوطلب شوند و ذهن خود را برای آن آماده کنند، حتی اگر از نظر شما بیخود و مسخره است. تنها راه اصلی زندگی را به آن ها آموزش دهید نه نوع زندگی کردن را.
هر چه بیشتر خودشان را در شرایط جدید ببینند بیشتر راه مقابله و وفق دادن را یاد میگیرند. خواسته های آن ها را بپذیرید و از ریسک هایی که میخواهند انجام دهند نترسید.
به عنوان مثال نوجوانی میخواهد دوچرخه سواری با موانع را یاد بگیرد، در اینجا مادر بلافاصله شروع به غر زدن میکند که “این دیگه چه ورزشیه” “مگه تو درس و مشق نداری” “میخوای خودتو به کشتن بدی” و… از آن طرف هم پدر ته دل از شدت نگرانی رو به انفجار است اما به روی خودش نمی آورد.
مشکل دقیقا از همین نقطه شروع میشود، دقیقا همینجا. نگرانی والدین برای فرزند تبدیل میشود به سلاحی علیه توانایی فرزند بیچاره. شما بجای اینکه آموزش دهید چگونه هراس از شکست نداشته باشد، به او آموزش میدهید که از اطراف خودش بترسد و واهمه داشته باشد، همینجا لازم است یک چیز را بگویم.
فرزند شما مطمئنا و حتما در این ورزش آسیب خواهد دید و اگر او هر ورزش دیگری را انتخاب کند باز هم آسیب خواهد دید. همچنین اگر هر رشته و شغل دیگری را انتخاب کند باز هم آسیب خواهد دید. این قضیه حتمی است اما سوالی که از شما دارم این است که: شما به شخصه کسی را میشناسید که بدون شکست خوردن به موفقیت رسیده باشد؟ بدون آسیب دیدن ورزشکار حرفهای شده باشد؟
بدون اشتباه کردن رتبه اول مدرسه را به دست آورد؟ پس در این نقطه به فرزندتان آموزش دهید که از خواسته خود دفاع کند حتی اگر شما از آن خوشتان نیاید.
همه موارد بالا برای تبدیل فرزندان به افرادی محکم، جسور و مقاوم است. اما همه اینها چگونه میتواند اتفاق بیفتد وقتی پای احساسات وسط نباشد؟ محکم و مهربان بودن باید با هم اتفاق بیفتد. چگونه احساسات به خرج دادن را به فرزندتان میتوانید آموزش دهید؟
از فرزندانتان بخواهید که مسئولیت حیوان خانگی را بپذیرند
اگر میتوانید از پس هزینه یک حیوان بر بیایید، پس حتما یکی برای فرزندتان خریداری کنید. اجازه دهید کاملا درگیر آن حیوان باشد. بچهها یک غریزه ذاتی برای نزدیک شدن به حیوانات دارند مگر آنکه پدر و مادر روی آن ها تاثیر منفی گذاشته باشند و هیچ هدیهای بالاتر از آن نیست یاد بگیرند چگونه از چیزی مراقبت کنند که به آن ها احتیاج دارند.
اگر توانایی پرداخت هزینه را ندارید پس فرزندتان را به مراکزی ببرید که در آنجا از حیوانات مراقبت میکنند و اجازه دهید که با آن ها ارتباط برقرار کند، فراموش نکنید که شما باید الگو باشید. پس خودتان هم در مواجه با حیوانات باید مهربان باشید و عکس العملی منفی نشان ندهید.
فرزندتان را به طبیعت ببرید
آیا فرزند شما از زیر آفتاب ایستادن لذت میبرد؟ آیا میتواند به زندگیهایی که در اطرافش میگذرد اهمیت دهد؟ همینجوری راه نرود و شاخهای را نشکند؟ آشغال نریزد؟ حیوانات ریز را نکشد؟ آیا فرزند شما میتواند با دنیای اطراف ارتباط برقرار کند و با او مهربان باشد؟
پروانهای را به فرزندتان نشان دهید و از ساختار پروانه و تئوری هرج و مرج بگویید اینکه چطور هر چیزی روی همه چیز تاثیر میگذارد همین مسئله کوچک کمک میکند تا او بفهمد که از آنچیزی که می بیند جدا نیست بلکه بخشی از آن است.
ارزش کلمه را آموزش دهید
صحبت کردن را به فرزندتان آموزش دهید، به او یادآوری کنید که هر کلمه چگونه میتواند شرایط را از بد به خوب و از خوب به بد عوض کند، اگر نظرات منفی داشته باشد اشکالی ندارد اگر عصبانی یا ناراحت باشد اشکالی ندارد. اما اگر کلمهای این وسط گفته شود دیگر نمیتواند پس گرفته شود اگر کسی بخاطر کلمات او در حین عصبانیت دل شکسته شود دیگر نمیتوان جبران کرد.
سخن نهایی
به عنوان یک سرپرست مواظب باشید که از چه کلماتی استفاده میکنید. کودکان و نوجوانان حرکات شما را نگاه میکنند و ناخودآگاه آن ها را در زندگی خودشان تقلید میکنند. یک سرپرست محکم و مهربان باشید تا آن ها بتوانند از شما الگوبرداری کنند.