نوجوانی یکی از دشوار ترین، تنش زا ترین و در عین حال هیجان انگیز ترین دوره ی زندگی ، هم برای خود نوجوان و هم برای والدین به شمار می آید. موضوع نوجوانان و جوانان بزهکار یکی از معضلات جوامع امروزی است . بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی در این مقاله سعی کرده تا شما را با نگرش بزهکاری بر اساس سبک های فرزند پروری آشنا کند.
دوران نوجوانی
نوجوانی دورهای است که فرد از دنیای کودکی به دنیای بزرگسالی وارد میشود. همراهی دوره نوجوانی با بلوغ، تغییرات عمدهای را در فرد ایجاد میکند که شامل تغییر و تحول چشمگیر جسمانی از یک سو و تغییر در نقشها، افزایش مسئولیتها درخانواده و جامعه از سوی دیگر میباشد. پیامدهای کوتاه مدت دوران بلوغ ممکن است بیشتر از آن که به نوجوان فشار بیاورد خانوادهها را تحت فشار قرار دهد. والدین برای آگاهی از چگونگی رفتار صحیح با نوجوان در سن بلوغ میتوانند از کمک یک مشاوره خانواده بهره ببرند.
نوسانات خلقی در دوران نوجوانی
نوجوان در این دوران تغییرات جسمانی و جنسی عمدهای را تجربه میکند که به سبب آنها دچار نوسانات خلق میشود. ثبات در دوره نوجوانی معنا ندارد. گاه نوجوان رفتارهای کودکانه از خود بروز میدهد و گاه همانند یک بزرگسال فکر و رفتار میکند. حالات درونی نوجوان اغلب در نوسان است. به گونهای که گاهی بسیار شاد و پر تلاش است و با گاه با کوچکترین اتفاق به هم میریزد و در ناراحتی و افسردگی فرو میرود.
در حالی که احساس غرور میکند ممکن است احساسات شرمندگی و خجالتزدگی را نیز تجربه کند. گاه نسبت به مسائل بسیار بیاعتنا است و در برخی موارد مدام اظهار نظرو دخالت میکند. ممکن است دوستان زیادی داشتهباشد اما همواره احساس تنهایی کند. این نوسانات برای خود نوجوان نیز بسیار آزار دهنده هستند. کنار آمدن با تغییرات دوران نوجوانی و سازگاری با محیط بزرگسالان، حمایت و توجه والدین را میطلبد.
چالشهای دوره نوجوانی
نوجوانی با بلوغ و پایان دوران بی دغدغه کودکی همراه است. در این مرحله حساس زندگی فرد با چالشهای جدیدی رو به رو میشود که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم:
1- کشمکش بین استقلال و وابستگی
نوجوانی دورهای است که فرد از دوره کودکی خارج میشود و با نقشها و مسئولیتهای جدید در خانواده و جامعه روبه رو میشود.
2- دوران نوجوانی و طغیان علیه مراجع قدرت
برخلاف تصور قالبی، نوجوانان صرفا به دلیل مخالفت با والدین خود یا بزرگسالان دست به طغیان یا سرکشی نمیزنند، در واقع نوجوانان نمیخواهند با تمام قوانین آنها مخالفت کنند بلکه خواهان انتخاب شخصی در مسائلی هستند که قبلا در حوزه کنترل والدین بوده است.
3- بحران هویت
دوره نوجوانی یکی از مراحل مهم در رشد شخصیت است. یکی دیگر از چالشهای مهمی که نوجوان با آن روبه رو میشود مسئله هویت فردی است.
4- چگونگی ارضای نیازهای جنسی در دوران نوجوانی
تعییرات بیولوژیکی و افزایش هورمونها در سن بلوغ میتواند بر روی رفتار فرد به طور مستقیم تأثیر بگذارد و باعث افزایش تمایلات و همچنین فعالیتهای جنسی در آنها شود.
5- ترس از آینده
ورود به نوجوانی و پیدایش نیازهای جدید در فرد و میل به مستقل شدن، نگرانی در مورد آینده را در او افزایش میدهد.
6- پیروی از همسالان در دوران نوجوانی
در این دوره دوستیها در گروه همسالان شکل جدیتری به خود میگیرد و پیروی از همسالان در اوایل و اواسط نوجوانی افزایش مییابد.
7- داشتن استقلال مالی در دوران نوجوانی
نیازهای اقتصادی نوجوان ابتدا به صورت نیاز به پول جیبی توسط والدین تأمین میشود، در دوره راهنمایی و متوسطه نیاز اقتصادی فرد شکل جدیدتری به خود میگیرد.
8- ناتوانی در برقراری ارتباط مناسب با دیگران
فشارهای روانی، اجتماعی، خانوادگی و عاطفی در این دوران باعث میشود نوجوان دچار تعارض شده و ارتباط مناسب با دوستان، اعضای خانواده و معلمان را ازدست بدهد.
9- اضطراب و استرس در دوران نوجوانی
نوجوان وارد دنیای جدیدی شده و ناتوانی او در سازگاری با موقعیتهای مختلف جدید منجر به بروز ترس و اضطراب دراو می شود.
بزهکاری
بزهکاری پدیده ی پیچیده ی اجتماعی است که در جوامع مختلف به شکل های متفاوتی دیده می شود و مشکل عمده در بسیاری از جوامع است که با آسیب های زیادی در بعد فردی ، خانوادگی و اجتماعی همراه است.
گزارش های پلیس و همچنین شخصی نشان می دهد که بزهکاری در طول نوجوانی افزایش می یابد و بعد در اوایل بزرگسالی کاهش می یابد. در واقع ، رفتارهای ضد اجتماعی در نوجوانان و جوانان به خاطر تمایل به تائید شدن و نشان دادن اینکه به نظر خودشان دیگر بزرگ شده اند به همسالان خود افزایش می یاید .
نظریه های زیادی در مورد علل بزهکاری وجود دارد، اما توافق عمومی وجود دارد که خانواده ، مهم ترین رکن بروز بزهکاری را بر عهده دارد ، چرا که درون خانواده است که فرزندان بیش ترین اطلاعات راجع به نحوه رفتار و تقابل با دیگران را دریافت می کنند و هر گونه نارسایی در عملکرد خانواده ، تاثیرات نامطلوبی در بهنجار کردن فرزندان می گذارد .
معمولا بزهکاران از خانواده های آشفته و پاشیده بر می خیزند و جدایی ، طلاق ، اعتیاد و بزهکاری در خانواده ی آنها شایع است.
فرزند پروری به عنوان فعالیتی پیچیده شامل روش ها و رفتارهای ویژهای است که به طور مجزا یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تاثیر می گذارد.
سبک های فرزند پروری ترکیب هایی از رفتارهای والدین است که در موقعیت های گسترده ای روی می دهند و جو فرزند پروری با دوامی را پدید می آورند.
در الگوی فرزند پروری بامریند با توجه به دو عامل مطالبه گری (کنترل رفتار اشاره دارد) و پاسخ دهی والدین (به والدین گرم ، با محبت و حمایت کننده اشاره دارد ) ، سه سبک فرزند پروری معروف است؛ سبک مقتدرانه که والدین ضمن کنترل منطقی فرزندان ، توقعات منطقی و عاقلانه ای دارند.
سبک مستبدانه که والدین از لحاظ کنترل منطقی ، رتبه پایین تری دارند کمتر با فرزندان صمیمی هستند و بیشتر بر اعمال قدرت و انضباط اجباری تاکید دارند، سبک سهل گرایانه که در این سبک ، والدین فرزندان خود را کنترل نمی کنند و از آنها توقع رفتار عاقلانه را ندارند و به آنها آموزش استقلال و متکی به نفس بودن را نمی دهند.
سبک سهل انگارانه بیش ترین احتمال گرایش نوجوان به سمت بزهکاری و سبک مقتدرانه بهترین زمینه گرایش به جرم را در میان کودکان فراهم می آورد.
بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با نگرش منفی به بزهکاری ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. همچنین ، بین سبک های فرزند پروری مستبدانه و سهل گیرانه با نگرش مثبت به بزهکاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.