جستجو

سخن بنیان‌گذار

ما برای ساختارشکنی آمده‌ایم و باور داریم که با کمک آموزش و فرهنگ و مشاورۀ صحیح می‌توانیم به کاهش آسیب، کمک کنیم.

هر اجتماع انسانی، فرهنگ خاصی دارد که می‌توان آن‌ها را از یکدیگر تمیز داد. فرهنگ به مفهوم شیوۀ فکری، اعتقادی و روش‌‏های زندگی اعضای یک گروه از مردم گفته می‌شود؛ یعنی ابزارهایی که می‏سازند و سبکی که مبتنی بر آن، کارها را انجام می‌دهند. بنابراین هر اثر، رسم، اندیشه و هر شیوۀ بیان و رفتاری که به جامعه مربوط باشد، جزء فرهنگ است. می‌توان گفت که فرهنگ، راه و روش زندگی است و افراد یک جامعه، همه با هم آن را فراگرفته‌اند و در پیروی از آن سهیم هستند. این راه و روش از جمع و ارتباط، ابزار، فنون، نهادهای اجتماعی، نگرش‌‏ها، آموزش‌ها، باورها، انگیزه‌ها و ارزش‌‏های موردقبول مردم حاصل شده است.

تفاوت جامعه و فرهنگ در این است که جامعه یعنی مردم، ولی فرهنگ یعنی رفتار مردم. اگر جامعه‌ای می‏‌خواهد باقی بماند، باید به‌ طور کلی نفع شخصی اعضای خود را در برابر تقاضای جامعه متعادل سازد. خرده‌فرهنگ، به شیوۀ زندگی گروهی از مردم اطلاق می‌شود که در درون یک فرهنگ بزرگ‏تر قرار دارند. در واقع خرده‌فرهنگ شامل روش‏‌ها، بینش‏‌ها، ارزش‌‏ها و شیوه‌های رفتاری است که در گروه‌های کوچک از یک جامعه جریان دارد و سبب تفاوت‏‌های فکری و رفتاری آن‌ها با یکدیگر می‌‏شود. دانستن این نکته مهم است که فرهنگ، آموختنی است؛ یعنی برای داشتن یک فرهنگ ناب و اصیل باید آموزش صحیح داشته باشیم و برای اینکه آموزش صحیح اجرا شود، باید در حوزۀ پرورش قوی عمل کنیم. فرهنگ وسیله‌ای برای کنترل اجتماع در راستای پیشگیری از آسیب‌های موجود در هر جامعه است و افراد آن جامعه را قادر به پیش‌بینی رفتار یکدیگر می‏سازد. این پدیدۀ پویا، انتقال‌پذیر و پایدار، همان‌طور که گفته شد، با آموزش‌وپرورش صحیح به وجود خواهد آمد.

براساس تحقیقات کتابخانه‌ای و میدانیِ انجام‌شده و به اعتقاد بیشتر کارشناسان حوزۀ جامعه‌شناسی و روان‌شناسی، مادر انواع آسیب‌ها، فقر است. فقر یک سازۀ اجتماعی و پدیده‌ای جامعه زاد است که تغییردهندۀ سرنوشت کاری و زندگی اجتماعی انسان است. متأسفانه یکی از مخرب‌ترین انواع فقر، فقر فرهنگی و آموزشی در جامعه است. این‌گونه از فقر، به‌واسطۀ ضعف مدیران آموزشی و پرورشی در تمام رده‌های سنی حاصل می‌شود. دادن مسئولیت‌های بزرگ به انسان‌های کوچک (سپردن امور مهم و حیاتی جامعه به دست افراد نالایق و ناکارآمد) باعث شده است، جامعۀ ایرانی اسلامی ما که به‌تنهایی تأثیرگذار و تغییردهندۀ فرهنگ دنیا بود، خود دچار تزلزل و بی‌فرهنگی شود. ما اعتقاد داریم ساختار غلطی که مدیران با بی‌تخصصی و ناکارآمدی خود آن را پایه‌ریزی کرده‌اند، باید شکسته شود تا بتوانیم جامعه را از پیشرفت به سوی فاجعه نجات دهیم.

با توجه به اهمیت نقش فرهنگ و آموزش در جامعه، بنیاد پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی به‌عنوان نهادی تخصصی در این حوزه وارد عمل شده است. این نهاد با تمرکز بر آسیب‌های اجتماعی که امروزه جامعه را دربرگرفته و اقشار مختلف اجتماع را تحت‌تأثیر قرار داده است، فعالیتش را با پژوهش گسترده روی آموزش‌‏های اجتماعی، شهروندی و خانواده در تمام رده‌های سنی و اقشار مختلف آغاز کرده است. همچنین رسالت خود را بر بالابردن مقولۀ فرهنگ و آموزش بنا نهاده است تا با حمایت و همکاری دیگر سازمان‌ها و ارگان‌ها به این مهم جامۀ عمل بپوشاند.

باید پذیرفت که مشکل‌ها، جزء جدایی‌ناپذیر زندگی بشر است. برخی معتقدند، انسان‌ها خودشان به‌تنهایی باید مشکل‌هایی را که در زندگی برایشان به وجود می‌آید سازمان‌دهی کنند، در حالی که این دیدگاه نادرست است؛ زیرا در این دوره که فراوانی اندیشه‌ها و تنوع سلیقه‌ها وجود دارد، بسیار دور از ذهن است که خود انسان بتواند به‌تنهایی از پس مسائلش برآید. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که همه‌روزه به دنبال تغییر و تحوّل است و انسان نمی‌تواند یکه و بدون کمک دیگران، برنامه‌ریزی کرده و زندگی خود را پیش ببرد. انسان تنها موجودی است که با همنوعان خود به تبادل‌نظر می‌پردازد و برای شناخت و حل مشکل‌هایش با آنان مشورت می‌کند. راهنمایی و مشورت در طولِ زندگی آدم همیشه مطرح بوده و امروزه با توسعۀ علوم انسانی و رشد علوم رفتاری در جامعه، به علوم روان‌شناسی و روان‌پزشکی توجه ویژه‌ای شده است. این توجه سبب شده است که راهنمایی و مشاوره به‌صورت حرفه‌ای برای کمک به افراد جامعه مطرح شود. برای نمونه، مشاوره به افرادی که در شیوۀ تربیت فرزندان، سازگاری با محیط، تصمیم‌گیری، روابط خانوادگی، مهارت‌های اجتماعی و شیوۀ زندگی مشکل‌هایی دارند، کمک می‌کند تا راهِ‌حل مناسبی برای آن‌ها بیابند.

مشاوره به‌خوبی می‌تواند فرد را از لبۀ پرتگاه نجات دهد و راه درست زندگی را به او نشان دهد. البته ما هنوز شاهد این هستیم که بعضی مردم، از رفتن پیش مشاور مانند مراجعه به روان‌پزشک هراس دارند؛ ولی واقعیت این است که مشاوره می‌تواند برای همه مفید باشد، چه افرادی که مشکل دارند و چه کسانی که به‌ظاهر موفق و بی مشکل‌اند. از نظر علمی ثابت شده که در تمام ملل، آموزش و مشاوره دو رکن اصلیِ پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و سلامت در جامعه هستند. این دو رکن، در کنار یکدیگر توانایی تغییر فرهنگ کشورها را دارند و تغییر فرهنگ، یعنی هدایت جامعه به سمت آنچه می‌خواهید یا می‌خواهند. به همین دلیل است که کشورها تلاش می‌کنند برای نفوذ در جوامع دیگر، فرهنگ آن‌ها را به نفع خود تغییر دهند و تغییر فرهنگ به‌جز با نابودی آموزش میسر نخواهد بود. مدیر کارآمد می‌داند که با آموزش به موقع و درایت می‌تواند فرهنگ کشورش را حفظ و ارتقاء دهد ولی اگر آموزش به موقع صورت نپذیرد فرهنگ دیگران کار آموزش را بدست می‌گیرد(بسیار مهم) و آن‌وقت است که نابودی کشور رقم خواهد خورد.

ما بر این باوریم با آگاهی دادن و کمک مردم یک جامعه ، می‌توان آن جامعه را از چنگال اهریمن نجات داد . ما برای ساختارشکنی آمده‌ایم و همه سعی خودمان را برای نجات جامعه انجام خواهیم داد. قدرت ما از نشأت گرفته از مردم است و امید داریم با کمک همین مردم، جامعه‌ای سلامت به دور از هر گونه ناپاکی و زشتی داشته باشیم.