به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایرنا، شاید بسیاری خبر ندارند که در سالهای اخیر، خدمات سلامت روان به صورت رایگان در مناطق کم برخوردار در مراکزی با عنوان سراج ارائه میشود و این در حالیست که ارائه این خدمات از مسیر نظام ارجاع عبور میکند و در ساختاری منظم، همه چیز پیگیری و ثبت شده و آموزش به متخصصان نیز به روز رسانی میشود.
اولین مرکز سلامت روان جامعه نگر یا سراج با هدف گسترش خدمات بهداشت روان در سطح جامعه از پاییز ۱۳۸۹ به صورت آزمایشی آغاز به کار کرد. این مرکز در راستای اجرای طرح مراکز سلامت روان جامعه نگر در توسعه سلامت روان شهری، در بخش خصوصی راه اندازی شده بود، اما اکنون طرح سراج به صورت کشوری در حال اجراست.
در دولت سیزدهم و در سال ۱۴۰۲ با دستور رئیس جمهوری، توسعه و گسترش مراکز سراج در کشور اجرایی شد و بدین ترتیب قرار شد که ۱۰۰ مرکز سراج دیگر نیز افتتاح شود.
حامد مصلحی «مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت» در پنجم اردیبهشت ۱۴۰۳ در این زمینه گفت: مراکز سراج در ۴۰ دانشگاه علوم پزشکی و ۲۵ استان راه اندازی شده و اخیرا چندین مرکز سراج در استانها و دانشگاههای علوم پزشکی ایجاد شده و توسعه این مراکز در دستور کار وزارت بهداشت قرار دارد. ۳ هزار و ۳۰۰ روان شناس در شبکه بهداشت و درمان فعالیت میکنند و خدمات سلامت روان به صورت رایگان در مراکز جامع خدمات سلامت در سراسر کشور ارائه میشود. در طول ۶ ماه گذشته، تعداد این مراکز سه برابر افزایش یافته و برنامه ما این است که تعداد این مراکز به ۱۰۰ مرکز در سراسر کشور برسد.
سراج چطور شکل گرفت؟
طرح سراج از سال ۱۳۹۶ در شهرهای بردسیر، اسکو و قوچان به صورت آزمایشی وارد مرحله دیگری شد و در فاز دوم، در ۶ استان دیگر نیز به مرحله اجرای آزمایشی رسید. در این مرحله، منطقه ۱۷ تهران، شهرستان بهارستان در استان تهران، اردکان در یزد و استانهای مازندران، کردستان و زنجان هم اضافه شدند. پس از آن، ۱۲ استان دیگر هم به این طرح ملحق شدند.
در دولت سیزدهم و در سال ۱۴۰۲ با دستور رئیس جمهوری، توسعه و گسترش مراکز سراج در کشور اجرایی شد و بدین ترتیب قرار شد که ۱۰۰ مرکز سراج دیگر نیز افتتاح شود
این طرح تقریبا از تیر ماه ۱۳۹۸ در منطقه ۱۷ تهران آغاز به کار کرد و دانشگاه علوم پزشکی تهران پرچم دار این طرح در استان شد و مرکزی با عنوان مهرگان را در این منطقه راه اندازی کرد که اکنون این مرکز به عنوان یک نمونه کشوری برای الگوبرداری طرح سراج محسوب میشود.
زهرا مرتضوی «کارشناس مسئول سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد جنوب تهران در دانشگاه علوم پزشکی تهران» در این رابطه به پژوهشگر ایرنا میگوید: تمام مراکز سراج در استان تهران ابتدا توسط دانشگاه علوم پزشکی تهران افتتاح شده و آغاز به کار کردند و سپس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز سال گذشته این طراح را در منطقه ۱۲ اجرایی کرد. در همین راستا، مرکز مهرگان در منطقه ۱۷ تهران به عنوان الگوی کشوری طرح سراج انتخاب شده است.
روند کاری مراکز سراج چیست؟
سراج در واقع طرحی جامع است که علاوه بر ارائه خدمات سلامت، با شکلگیری هستههای مردمی، به فکر حل مشکلات اجتماعی آنها نیز هست. طرحی که شامل سه بسته خدمتی است که در واقع صفر تا صد نیاز سلامت روانی و اجتماعی فرد را در نظر میگیرد. طرحی که با نظام ارجاع کار میکند و فردی خارجاز این مسیر را نمیپذیرد.
مرتضوی در این زمینه میگوید: در طرح تحول سلامت، در همه مراکز خدمات جامع سلامت، یک روان شناس ارشد بالینی مستقر شد. بسته اول ارائه خدمات اولیه بهداشتی همین موضوع است که بر این اساس، در تیم مستقر در مراکز خدمات جامع سلامت، یک تیم شامل پزشک، مراقب سلامت و روان شناس حضور دارند. این گروه تمام ابعاد سلامت افراد را بررسی کرده و در سامانه سیب ثبت میکنند. با توجه به تدوین پرسش نامهها برای غربالگری، مراقبان سلامت میتوانند نتایج پرسش نامه را مشاهده و ارجاع لازم را انجام بدهند.
طرح سراج چیست؟
وی ادامه میدهد: بنابراین هر فردی که وارد یک مرکز جامع سلامت شود، در بسته اول، توسط مراقب سلامت بررسی میشود. اگر غربالگری فرد در اختلالات روانی مثبت باشد، فرد به پزشک مرکز مراجعه کرده و پس از تشخیص اختلال، دستور دارویی در نسخه الکترونیک ثبت شده و سپس به روان شناس مرکز مرکز ارجاع داده میشود. اقدامات تا این بخش، تقریبا در تمام کشور اجرا میشود، اما مراقبتهای بهداشتی اولیه تا حد مشخصی قابل اجراست.
برای دریافت خدمات سطح دوم، قبلا این بیماران به بیمارستانهای روان پزشکی ارجاع داده میشدند، اما بسته دوم با عنوان مراکز سلامت روان جامعه نگر یا CMHC تعریف شد که به صورت مراقبت مشارکتی کار میکنند. به طور مثال در منطقه ۱۷ تهران، ۶ مرکزخدمات جامع سلامت داریم و مواردی که نیازمند ارجاع هستند را به مرکز سلامت روان جامعه نگر مهرگان در همین منطقه تهران ارجاع میدهند.
کارشناس مسئول سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد جنوب تهران میگوید: در مرکز سلامت روان جامعه نگر یا سراج، یک تیم شامل روان پزشک، سه روان شناس، مددکار اجتماعی، منشی و یک پزشک عمومی برای ویزیت در منزل، مشغول به کار هستند. اختلالات سایکوتیک (روان پریش)، کودکان و نوجوانان، زنان باردار و شیرده، افرادی که امکان دارد به خود یا دیگران آسیب بزنند از جمله موارد ارجاع به بخش تخصصی هستند.
در مرکز سراج، روان پزشک به عنوان سرپرست تیم، فرد را ویزیت کرده و تشخیص را انجام میدهد و در صورت نیاز به خدمات روان شناختی به روان شناسهای مرکز ارجاع شده و خدمات حرفهای روان شناسی ارائه میشود. همچنین مددکار نیز نیازهای فرد به خدمات حمایتی را بررسی میکند و اگر فرد نیازمند حمایت اجتماعی باشد، به ارگان مربوطه معرفی میشود.
سراج در واقع طرحی جامع است که علاوه بر ارائه خدمات سلامت، با شکل گیری هستههای مردمی، به فکر حل مشکلات اجتماعی آنها نیز هست. طرحی که شامل سه بسته خدمتی است که در واقع صفر تا صد نیاز سلامت روانی و اجتماعی فرد را در نظر میگیرد. طرحی که با نظام ارجاع کار میکند و فردی خارج از این مسیر را نمیپذیرد
آموزش، توانمندسازی و پایش درونی
یکی از مواردی که در بسیاری از بخشهای نظام سلامت از آن غفلت میشود، آموزش و توانمندسازی و سپس پایش و رصد اقدامات است. موضوعی که در مراکز سراج به صورت درونی اتفاق میافتد و متخصصان این مراکز به صورت دورهای علاوه بر برگزاری دورههای آموزشی و توانمندسازی، مورد رصد و پایش درونی هم قرار میگیرند.
مرتضوی در این زمینه نیز به پژوهشگر ایرنا میگوید: روان پزشک مرکز سراج به صورت ماهانه به همه پزشکان مراکز خدمات جامع سلامت، آموزش میدهد تا برخی از موارد که نیاز به ارجاع به مراکز تخصصی ندارند، در همان مراکز خدمات جامع سلامت درمان شوند. بنابراین یکی از اقدامات مهم مراکز سراج، توانمندسازی پزشکان مراکز خدمات جامع سلامت از نظر خدمات سلامت روان است.
وی ادامه میدهد: همچنین روان شناسان مراکز سراج نیز برای روان شناسان مراکز خدمات جامع سلامت، دورههای آموزشی برگزار میکنند و به صورت ماهانه، پایش و رصد هم انجام میشود.
استقبال بیماران از ویزیت در منزل
یکی دیگر از اقدامات مراکز سراج، ویزیت در منزل است. به طور مثال ممکن است یک بیمار در بیمارستان روانی بستری شده و حالا مرخص شده و در منزل حضور دارد و به دلیل اینکه نمیتواند برای دریافت خدمات به مرکز مراجعه کند، تیمی برای ارائه خدمات به منزل آن فرد میرود. این موضوع منجر به کاهش عود و کاهش مراجعه بیمار ترخیصی به بیمارستانها میشود.
مرتضوی در این زمینه میگوید: مددکار به همراه روان شناس و پزشک عمومی به منزل این بیماران مراجعه کرده و وضعیت او را بررسی میکنند تا اگر به خدمات درمانی و حمایتهایی نیاز دارد، در منزل ارائه شود. ویزیت در منزل بر اساس سیستم ارجاع انجام میشود. تمام موارد ترخیصی از بیمارستانهای روان پزشکی در منطقه به مراکز سراج اعلام میشود تا مراقبتهای پس از ترخیص بیماران انجام شود. یکی از برنامهها برای این بیماران، آموزشهای توانبخشی بیمار و خانواده سایکوتیک (روان پریش) است که در کارگاههایی به خانوادهها آموزشهایی داده میشود. بسیاری از این خانوادهها مشکلاتی با بیماران دارند که در نتیجه در کارگاههای آموزشی شرکت میکنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا از ویزیت در منزل استقبال میشود، بیان میکند: تاکنون خانوادهها از ویزیت در منزل پس از ترخیص از بیمارستان، استقبال کردهاند. به خصوص در مناطق محروم تهران، استقبال بیشتری از این خدمات میشود. همچنین بهزیستی نیز ممکن است بیمارانی را اعلام کند که قادر به حضور در مرکز نیستند و در نتیجه به ویزیت در منزل نیاز دارند.
مراقبت مشارکتی چیست؟
در مراقبت مشارکتی، یک تیم، خدمات سلامت را به بیمار ارائه میکنند. همچنین برای دانش افزایی یکدیگر نیز کمک میکنند. بیمار در بسته پایه، در بسته تخصصی سلامت روان و در بسته اقدام جامعه، خدمات را به صورت مراقبت مشارکتی دریافت میکند. خدمات در بسته اول، سطح یک است و بسته دوم در واقع خدمات سطح دو سلامت است، اما در سطح یک قرار گرفته است.
پیگیری بیماران و رسیدگی به مشکلات اجتماعی با مشارکت مردمی
پیگیری بیماران قبل و بعد از ویزیت نیز انجام میشود. همچنین با بیمار تماس گرفته شده و میزان رضایت او از خدمات نیز سنجیده میشود. بیماران از این پیگیری خرسند میشوند و حس همدلی در آنها شکل میگیرد. در کنار همه اینها، بسته سومی نیز وجود دارد که با مشارکت مردم، به مشکلات اجتماعی بیماران میپردازد.
مرتضوی میگوید: بسته سوم خدمات، بیشتر اجتماع محور است. وقتی میخواهیم حمایتهایی برای بیمار جذب کنیم، باید همه ارگانهایی که به نوعی در سلامت افراد دخیل هستند نیز همکاری کنند. به طور مثال شهرداری، بهزیستی، کمیته امداد، هلال احمر، آموزش و پرورش و غیره باید پای کار میآمدند. در این راستا ابتدا با فرمانداری صحبت کردیم و سپس از ارگانهای دیگر دعوت شد تا طرح سراج را توضیح بدهیم.
در این توضیحات گفتیم که به طور مثال اگر زن سرپرست خانوار دچار افسردگی شود، تیم سلامت میتواند خدمات درمانی ارائه کند، اما درباره سایر مشکلات او نمیتوانیم خدماتی ارائه بدهیم و سایر ارگانها باید کمک کنند تا مراحل درمان تکمیل شود. در نتیجه با ارگانهای دولتی، تفاهم نامههایی امضا شد که بر این اساس، اگر بیمار نیاز به خدماتی داشته باشد، باید دریافت این خدمات تسریع شده و بازخورد آن هم اعلام شود. همچنین مددکار اجتماعی هم با رابطان این ارگانها در ارتباط است و موضوع را پیگیری میکند.
وی ادامه میدهد: در بسته سوم خدمات که عنوان آن «اقدام جامعه» است، یکی از مهمترین اقدامات، استفاده از مشارکت مردم و خیرین سلامت است. به این منظور، خانه مشارکت مردم در سلامت راه اندازی شد که نمایندگانی از ۲۱ سرشاخه مردمی مثل خیرین، شورایاری، بسیج، دانشجویان، بازنشستگان، هنرمندان و غیره در آن حضور دارند. این افراد، نیازهای منطقه را شناسایی کرده و در جلسات خانه مشارکت مردم در سلامت مطرح کرده و مطالبه گری میکنند. این مشکلات به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به سلامت افراد مرتبط میشود که نیاز به پیگیری دارد.
اگر در این مسیر قدمهای استواری برداشته شده و توسعه مراکز سراج را در دستور کار قرار گرفته، این مسیر سخت و دشوار با توجه به تمام موانع پیش روی آن، باید همچنان استوار و با حمایتهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مجلس شورای اسلامی و سازمانهای بیمه گر طی شود
جمع بندی
اگر بپذیریم که خانههای بهداشت و مراکز جامع سلامت یکی از مترقیترین طرحها در نظام سلامت کشورمان بوده که در دهه شصت و حتی قبل از آن پایه ریزی شده بود، باید قبول کنیم که جای خالی خدمات تخصصی سلامت روان که نگاه ویژهای به مسائل و آسیبهای اجتماعی داشته باشد هم احساس میشود.
اگر دولت سیزدهم در این مسیر قدمهای استواری برداشته و توسعه مراکز سراج را در دستور کار قرار داده، این مسیر سخت و دشوار با توجه به تمام موانع پیش روی آن، باید استوار و با حمایتهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مجلس شورای اسلامی و سازمانهای بیمه گر طی شود.
در این گزارش فقط شرحی بر عملکرد مراکز سراج ارائه کردیم و در گزارش بعدی، جزییات بیشتری از مشکلات پیش روی مراکزی خواهیم گفت که خدمات تخصصی سلامت روان را در مناطق محروم و حتی مناطق جنوبی شهر تهران به صورت رایگان ارائه میکنند و تنها نیاز آنها، حمایت بیشتر است. مراکزی که خودشان بار بسیاری از مشکلات را با همت و تلاش و رایزنی، از دوش برداشتهاند، اما همچنان بسیاری از ارکان نظام سلامت و حتی رسانهها خبری از آنها ندارند و به جزییات دیگری میپردازند که اولویت سلامت جامعه نیست.