آموزش و یادگیری به عنوان اصلیترین راه افزایش مهارتهای فردی و اجتماعی و به عنوان پیشزمینه برای ارتقای سرمایه مدنی و فرهنگی میتواند نقش چشمگیری در نشاط اجتماعی افراد جامعه و در نهایت امیدواری آنان داشته باشد.
یکی از تعیینکنندهترین عوامل سلامت روان، وضعیت شادی و امیدواری در جامعه است. امید از جمله هیجانهای خوشایندی است که باعث انبساط خاطر و آرامش ذهنی فرد میشود و نبود آن به سرعت نمود اجتماعی مییابد؛ از جمله، ضعف و فقدانِ آن به انفعال اجتماعی دامن میزند و زمینههای مشارکت مردم را در امور مربوط به جامعه سست میکند.
در همین راستا و به واسطه تاثیر انکارناپذیر این مولفه بر برنامههای کلان توسعه پایدار، بند «ب» ماده۹۷ برنامه چهارم توسعه صراحتا دولت را مکلف کرده تا به منظور پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی نسبت به تهیه طرح جامعی برای بسط و گسترش روحیه نشاط، شادابی، امیدواری، اعتماد اجتماعی، تعمیق ارزشهای دینی و هنجارهای اجتماعی اقدام کند. البته در برنامههای توسعه بعدی از جمله برنامه ششم توسعه نیز بر این ضرورت تاکید شده است.
معنای امید و ناامیدی
در معنای اصطلاحی، امید عبارت است از تمایلی که با انتظار وقوع مثبت همراه است و یا به سخن دیگر ارزیابی مثبت از آنچه که فرد متمایل است و میخواهد به وقوع بپیوندد. در رویکرد روانشناختی، امید انرژی شناختی و راهکارهای رسیدن به هدف را فراهم میکند. بر همین اساس، اسنایدار معتقد است افراد امیدوار یک مفهوم عالی از انرژی ذهنی و راهکارهای دستیابی به هدفها را با خود دارند.
امید مفهومی قدرتمند است که موفقیت فرد را برای افزایش امکان دستیابی به هدفها، بهبود صدمههای جسمی یا دستیابی به شادیهای بزرگتر و ناراحتیهای کمتر تضمین میکند. به بیان دیگر امید بر حسب دو عنصر تعریف میشود: یک امید با ادراک عامل مرتبط با هدفها نیرو میگیرد، یعنی مردم حس میکنند میتوانند به هدف های خود دست یابند و دوم اینکه امید بر پایه این ادراک قرار دارد که راههای دستیابی به هدفها در دسترس هستند.
نگرشی نسبت به وضعیتی که جامعه گذرانده است
«بررسی روند امید در جامعه ایران بر اساس دادههای پیمایش ملی» (۱) عنوان پژوهشی است که در بخشی از آن میخوانیم: بر اساس پیمایشهای ارزشها و نگرشهای ایرانیان (۲) میتوان گفت در جامعه ایران بخش مهمی از پاسخگویان از وضع موجود رضایت نداشتهاند که اگر صرفا به نتایج موج آخر -که البته آن هم به دلیل آن که مربوط به چندین سال پیش است شاید چندان قابلیت استناد نداشته باشد- توجه شود بیش از ۸۵ درصد پاسخگویان از وضع موجود رضایتی نشان ندادهاند و به ضرورت اصلاح و تغییر اشاره کردهاند. البته از این میزان نزدیک به ۶۰ درصد پاسخگویان رای به اصلاح دادهاند و نه تغییر بنیادین که جای تامل دارد.
در گزارشهای پیمایشهای سرمایه اجتماعی از تجمیع سنجههایی نظیر وضعیت رفاهی، وضعیت نابرابریهای اجتماعی، پایبندی به ارزشهای اخلاقی و دینی، وضعیت اقتصادی، وضعیت وحدت و همدلی، میزان جرم و جنایت، وضع فقر و نداری، وضعیت اشتغال، بهداشت و درمان و نشاط و شادابی افراد، شاخص ترکیبی ارزیابی از آینده محاسبه شده که در جدول زیر آمده است.
در همه پیمایشها تقریبا بیش از ۶۰ درصد پاسخگویان میزان رواج ناامیدی در بین مردم را در حد زیاد توصیف کرده و تنها بخش کوچکی از نمونه مورد بررسی نظری مخالف داشته و معتقد بودهاند که میزان ناامیدی در بین مردم کم است.
بر مبنای پژوهش یادشده، همان طور که یافتهها نشان داد تصویر مطلوبی از ارزیابی حال و آینده دیده نمیشود. تحقیقات انجام شده در این حوزه بیانگر آن است که امید به سازههایی همچون سرمایه اجتماعی و مولفههای آن همچون اعتماد و انسجام اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، محدودیتهای اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی ، حمایت اجتماعی، احساس آنومی، نابرابریهای جنسیتی، رضایت از کشور و دینداری ارتباط معنادار دارد. لذا سیاستهای معطوف به ارتقا امید در جامعه باید با در نظر داشتن فرایندهای اثرگذار این متغیرها باشد و با تقویت متغیرهای دارای رابطه مثبت و پرهیز از عوامل کاهنده در بازآفرینی امید در جامعه نقش ایفا کند.
برای آوردن امید به متن جامعه چه باید کرد؟
پژوهش و بررسیهای گوناگونی درباره راهکارهای تقویت امید و نشاط اجتماعی انجام شده که راهکارهایی مجزا یا مشترک در آنها به چشم میخورد. بسیاری از این راهکارها ناظر به دگرگونی وضعیت اقتصادی و بهبود شاخصهای رفاه است؛ از جمله تاکید میشود اگر امکان اشتغال بیشتر فراهم شود و افراد متناسب با تخصص و تجربه و دانش و علایق خودشان شغلهایی را به دست آورند و زمینه اشتغال شان فراهم شود و درآمدهایی را از لحاظ اقتصادی داشته باشند، این موارد موثر بر نشاط اجتماعی هستند.
برخی روی مولفههای روانی جامعه متمرکزند و میگویند: زمانی که شهروندان یک جامعه از نظر نیازهای اولیه و اصلی، نیازهای روحی و روانی و در نهایت نیازهای ثانویه تامین باشند زندگی در آن جامعه معنادار و هدفمند است و کیفیت زندگی در سطح مطلوب قرار میگیرد و همین موضوع سبب گسترش نشاط در جامعه میشود.
پژوهشی با عنوان «نشاط اجتماعی و زمینههای شکلگیری آن از منظر سیاستگذاران فرهنگی» (۳) تصریح میدارد: برگزاری جشنوارهها در اعیاد مختلف، تقویت شبکههای اجتماعی شبکههای مروج نشاط اجتماعی، تشویق مردم به عضویت در انجمنها و سازمانهای مردم نهاد، شادسازی فضای شهری و عرصههای عمومی از جمله مواردی هستند که میتواند در ایجاد نشاط اجتماعی نقش داشته باشد.
با این حال، این پژوهش تاکیدی خاص بر رسیدن به نشاط و تقویت امیدواری اجتماعی از رهگذر آموزش دارد که نقطه شروع آن از خانواده است: خانواده به عنوان اولین مکانی که فرزندان الگوهای ارتباطی را فرا میگیرند و شخصیت فرد در دورههای اولیه و اصلی حیات در آنجا نقش میبندد، نقش کتمانناپذیری در آموزش مهارتهای زندگی داشته که همگی به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر نشاط موثرند.
آموزش؛ نقطه شروع امیدواری
بر اساس یافتههای پژوهش یادشده، آموزش و یادگیری به عنوان اصلیترین راه افزایش مهارتهای فردی و اجتماعی و به عنوان پیشزمینه برای ارتقای سرمایه اجتماعی و فرهنگی میتواند نقش چشمگیری در نشاط اجتماعی افراد جامعه داشته باشد. سیاستگذاران معتقدند که عواملی چون خودکارآمدی تحصیلی، هدفمندی تحصیلی و یادگیری مادامالعمر سبب بالارفتن مهارتهای شغلی و اجتماعی شده و در نهایت میتواند تغییراتی در پایگاه اقتصادی اجتماعی افراد ایجاد کند که منجر به افزایش نشاط میشود. توسعه اتفاق نمیافتد مگر در سایه وجود نیروی انسانی ماهر و باسواد. لذا بالا بردن جایگاه علم و سوادآموزی و در کل یادگیری و آموزش مهارت در تمام طول دوران حیات نقش سازندهای در رضایتمندی افراد جامعه از زندگی دارد.
همچنین این نکته مورد توجه قرار گرفته است که استفاده مفید از زمان، نگرش عمیق به مسائل زندگی به جای دید ظاهری، تمایل به مطالعه و آگاهی، اعتقاد قلبی به باورهای دینی و شرکت در مراسم و آیینهای مذهبی از زمینههای شکلگیری نشاط است که میتوان آنها را در مقوله سبک زندگی کانالیزه کرد. سبک زندگی میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر نشاط و شادکامی اثرگذار باشد.
منبع ایرنا