یافتههای علمی و تجربی نشان میدهد: تعلیم و تربیت در سنین کودکی آسانتر و با پذیرش بیشتری همراه است. به همین دلیل، آموزشهای مرتبط با کسب سواد و مهارتهای حفظ محیط زیست در این دوران میتواند نتایج نهادینه شدهتری داشته باشد.
به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایرنا، انسان به عنوان یک فرد، مسئولیت حل مشکلات محیطی را بر عهده دارد. یکی از راه حلهایی که میتوان برای غلبه بر مشکلات زیستمحیطی انجام داد، آگاهی صحیح از تمامی عوامل محیطی به منظور حفاظت از محیط زیست است. مؤثرترین تلاش برای دستیابی به این هدف، ایجاد یک نظام آموزشی زیستمحیطی مناسب است.
آموزش حفظ محیط زیست را میتوان از پایه و در قالب آموزش رسمی برای کودکان آغاز کرد. اساس تحقق پایداری در توسعه و حفظ محیطزیست، آموزش اخلاق محیط زیستی است. اخلاقی که ارتباطات پیچیده و در حال تغییر میان انسان و طبیعت را شناسایی و با حساسیت به آنها پاسخ دهد. برای ایجاد چنین اخلاقی، بازنگری در روشهای آموزشی ضروری است.
بخش زیادی از بحرانهای محیط زیستی معاصر ناشی از تربیت ناصحیح و جهالت علمی و عملی انسانها نسبت به طبیعت و شیوه تعامل با آن است که موجب شده تخریب محیط زیست به یکی از جدیترین چالشهای پیشروی بشر تبدیل شود.
آموزشهای محیط زیستی نیازمند شناخت عواملی است که بر تغییر داوطلبانه رفتار تأثیرگذار شوند. بنابراین، آموزش پیرامون تعیینکنندههای رفتار در این زمینه سازگار با طبیعت ضرورت مییابد. برای عبور از چالشهای محیط زیست قرن بیست و یکم، یکی از توانمندیهای مدیریتی برای مبارزه با این مشکلات، به نظام آموزشی و یادگیری اشاره دارد که به آگاهی، تعهد، راهحل مدیریتی و ارزیابی نتایج میانجامد. برای اجرایی شدن آن، پیش از هر چیز باید گروههای انسانی را آموزش داد؛ آموزشی که باید با هدف درک محیط زیست و دوستی با آن باشد و برای همه سنین و در همه سطوح انجام پذیرد.
در این زمینه یکی از مقدمترین و مهمترین آموزشها، آموزشهای مدرسهای است. مدارس، مؤسسات اجتماعی هستند که در آنجا دانشآموزان از تجربیات در اجتماع میآموزند و در پی آن، توانایی تجربه مستقیم را که در آینده رخ خواهد داد، کسب کرده و افزایش میدهند.
«فرزانه ساعدپناه» و «یعقوب پناهی» در پژوهشی با عنوان «آموزش زیستمحیط به کودکان و شیوهها و پیامدهای آن» تلاش کردهاند، اهمیت آموزش مدرسهای بر زیستمحیط کودکی و روشهای آموزشی این مهارت به کودکان را تبیین کنند. در این پژوهش، مساله اصلی ناظر بر شیوههای آموزش حفاظت از محیط زیست بر کودکان و تأثیر آن بر پایداری طبیعت است.
در این پژوهش، گردآوری دادهها با روش کتابخانهای انجام شده و سپس با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر شیوههای اسنادی، دادههای مرتبط دستهبندی و پس از پالایش تبیین شدهاند. این مقاله نخستین بار در شماره سوم «پژوهشنامه فرهنگی و اجتماعی کودک و نوجوان» پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.
نگارندگان معتقدند، آموزش محیطزیست بهویژه آموزش زیستمحیط برای کودکان و دانشآموزان، تحقیقات و مطالعات اندکی صورت گرفته است. همچنین بررسی میزان آگاهی کودکان و دانشآموزان از زیستمحیط و ضرورت حفاظت از آن، چندان مورد توجه محققان نبوده است.
چرا آموزش مبانی محیط زیست برای کودکان اهمیت دارد؟
امروزه محیط زیست در سطح جهانی و ملی در معرض تهدیدهای جدی قرار دارد و تغییراتی که انسان در محیط زیست ایجاد کرده و میکند و نیز بیمسئولیتی و ناآگاهی درباره مسائل محیط زیستی، مشکلات بسیاری را برای زیستبوم طبیعی انسان ایجاد کرده است. اثرات نامطلوب این رویکرد، روزبهروز در حال گسترش است؛ بنابراین داشتن شهروندانی باسواد محیط زیستی، ضرورتی انکارناپذیر است.
یکی از مهمترین راهکارها برای دستیابی به سواد محیطزیستی، آموزش است. آموزش محیطزیست یک فرآیند یاددهی است که عناصر طبیعی و ساخته ذهن بشر را به یکدیگر و به رشتههای مختلف علمی پیوند میدهد. یکی از مهمترین نهادهایی که میتواند با ایجاد و توسعه برنامههای درسی و آموزشی در زمینه محیط زیست افرادی باسواد محیط زیستی تربیت کند، آموزش و پرورش است.
اساس شکلگیری، رشد انسان و همچنین ایجاد رفتار و عادات صحیح از دوران کودکی آغاز میشود. حفاظت از محیطزیست هم نیازمند دانش و ملکه شدن عاداتی است که باید از کودکی آموخته شوند تا همراه با سواد هنری، علمی و فناورانه به یک باور ذهنی تبدیل گردند. این باور ذهنی انسان را موظف خواهد ساخت در طول حیاتش از یگانه زیستگاه خود به بهترین شکل محافظت نماید. در دوره پیشدبستانی میتوان با اتخاذ برنامههای متناسب با سن کودکان، آنها را در رشد دانش، نگرش و مهارتهای سازگار با محیط زیست یاری داد.
کودکان چگونه و چه زمان باید سواد و مهارت زیستمحیطی کسب کنند؟
سواد زیستمحیطی
سواد زیست محیطی، دانش و درک درست از تأثیر جوامع بر محیط طبیعی است (که شامل رشد جمعیت، توسعه جوامع، نرخ مصرف منابع و… میباشد). در واقع سواد زیست محیطی شامل بررسی، تجزیه و تحلیل مسائل زیست محیطی و بررسیهای دقیق برای یافتن راهحلهای مؤثر و اقدامهای فردی و جمعی در برخورد با چالشهای محیط زیستی است.
طبق تعریف یونسکو، سواد زیستمحیطی، آموزش عملی پایهای برای همه مردم است که برای آنها دانش، مهارت و انگیزههای مقدماتی را فراهم میکند تا بتوانند نیازهای زیستمحیطی خود را برطرف نمایند و به توسعه پایدار کمک کنند؛ بنابراین برای برخورداری از سواد زیستمحیطی، نیازمند آموزش زیستمحیطی هستیم و این آموزش نیز همچون هر آموزش دیگر، شامل سه حیطه دانش (شناخت)، نگرش (تعهد اخلاقی و زیباشناختی) و مهارت (عمل به راهکارهای زیستمحیطی) است.
سواد زیستمحیطی، دارای سه جزء اساسی و مهم است که این سه جزء عبارتند از: دانش، نگرش و رفتار (عملکرد)
رفتارهای زیستمحیط
رفتار زیست محیط به رفتارهایی گفته میشود که افراد در محیط خانه، محل کار، مدرسه و در شهر با توجه به ملاحظات زیستمحیطی و با چنین نیّاتی انجام میدهند. رفتار زیستمحیطی، رفتاری است که افراد در برخورد با محیط زیست از خود بروز میدهند. رفتار محیطگرایانه، رفتاری است که آگاهانه به دنبال کاهش اثر منفی کنش فرد بر جهان طبیعی و ساخته شده به دست انسان، باشد (از جمله کاهش مصرف انرژی و منابع، استفاده از مواد غیرسمی و کاهش تولید مواد زائد).
تلفیق فعالیتها و برداشت از کنشهای مثبت زیستمحیطی، چهار رفتار مسئولیتی درباره محیط زیست را پیش روی انسان مینهد:
– عملگرایی محیط زیست (مشارکت فعال در آن یا نشان دادن ابتکار عمل مربوط به محیط زیست)
– رفتارهای سیاسی غیرفعال (پیوستن به یک سازمان)
– رفتارهای اکوسیستمی (ایجاد لانه برای پرندگان، محاسبه جمعیت حیات وحش و…)
– سایر رفتارهایی که ویژه تخصص و محل کار هستند (کاهش اتلاف انرژی و در روند تولید، ایجاد وام مسکن برای خانههایی با مصرف مناسب انرژی و غیره)
اخلاق زیستمحیطی
اخلاق زیستمحیطی در وسیعترین مفهوم خود یعنی مطالعه رابطه انسان با محیط خود؛ این رابطه، موجودی است که دارای احکام اخلاقی است و برای وی موضوع درستی و نادرستی قابل طرح است.
اخلاق زیستمحیطی را میتوان به دو بخش تقسیم نمود:
١. اخلاق طبیعی: براساس فلسفه اخلاق، همه موجودات زنده حق حیات دارند و انسان به لحاظ وجودی، هیچ امتیاز و تقدمی بر سایر موجودات ندارد. طبیعت بالذات اصالت دارد و تعهدات انسان را به تمام موجودات تعمیم میدهد.
٢. اخلاق انسان: اخلاق انسانی پیرامون حق بهرهمندی نسلهای آتی از منابع طبیعی و زیستمحیطی است، همچنین وظیفه و تعهد نسبت به نسل آتی را حکایت میکند.
آموزش زیستمحیطی بنیادیترین شیوه در حفاطت از محیط زیست بوده و هدف آن یافتن مناسبترین و بهترین شیوه ارائه مطالب و نحوه فعالیتها و اجرای ساختاری است که زمینهساز ارتقاء آگاهیهای زیستمحیطی در سطح جامعه است
ضرورت آموزش زیست محیط از دوران کودکی
آموزش مسائل مربوط به حفاظت محیط زیست به کودکان از دو جهت دارای اهمیت است:
۱. دانشآموزان امیدهای واقعی ملت برای تحقق اهداف و آرزوهای قابل دسترسی آینده کشور و کودکان امروز، کارگزاران فردا هستند. تصمیمگیری کودکان امروز در قرن بیست و یکم درباره نحوه استفاده از محیط زیست در صورتی عاقلانه خواهد بود که جامعه به ویژه نظام آموزش رسمی، آموزشهای لازم را در این زمینه داده باشد.
۲. اگر قرار باشد سیمای توسعه آینده ترسیم شود، بهتر است در طراحی آن کودکان امروز که بسیاری از آنان، فرداها صاحبان مشاغل و بزرگان آینده خواهند شد و به علت پیوندشان با مسائل زیستمحیطی در صف اول ملاحظات زیست و توسعه قرار خواهند گرفت، نیز مشارکت کنند.
کودکان چگونه و چه زمان باید سواد و مهارت زیستمحیطی کسب کنند؟
آموزش محیط زیست در مدرسه
توجه به آموزش و پرورش یکی از مناسبترین راهها برای رسیدن به توسعه در ابعاد مختلف است. گنجاندن مفاهیم پایهای و عمیق محیط زیست در مواد درسی مقاطع تحصیلی از دوران ابتدایی سبب میشود که دانشآموزان از سالها اولیه زندگی و در زمان تکوین و شکلگیری شخصیت اجتماعی به عنوان شهروندان آینده، حفاظت از محیط زیست را یک مسئولیت انسانی و اخلاقی در وجود خود نهادینه کنند.
برای حفظ محیط زیست، رویکردهای آموزشی مناسبی نیاز است که در جهت رو به رشد دانش، رفتار و نگرش زیستمحیطی حرکت نمایند؛ به طوری که به همراه توسعه دانش و مهارتهای مورد نیاز، دانشآموز را به آیندهای مطمئن سوق دهند.
یکی از مهمترین ابزارها، آموزش محیط زیست است که با تأثیرگذاری بر فرهنگ جوامع و با بسترسازی لازم، شرایط حصول نتیجه را فراهم میآورد. در واقع آموزش زیستمحیطی بنیادیترین شیوه در حفاطت از محیط زیست بوده و هدف آن یافتن مناسبترین و بهترین شیوه ارائه مطالب و نحوه فعالیتها و اجرای ساختاری است که زمینهساز ارتقاء آگاهیهای زیستمحیطی در سطح جامعه است. این آموزش ضروری که بیشتر بلندمدت و پایدار است، موجب بالا بردن دانش و نگرشهای محیطی و رشد رفتار محیط دوستانه است.
نقش خانوادهها در آموزش زیستمحیط کودکان
یکی از مهمترین مسائل در آموزش محیط زیستی وظایف والدین از ابتدای تولّد فرزند است. امروزه جهت نگهداری و مراقبت از محیط زیست باید فرهنگسازی را از محیط خانواده و از دوران بچگی و خردسالی شروع کرد. در ابتدا فرهنگسازی باید در بنیان خانواده که محیطی کوچکی است آغاز شود و سپس به جامعه که محیطی بزرگ و اجتماعیتر است، منتقل شود.
خانوادهها باید از همان دوران کودکی، بچههای خود را با نظم و ترتیب و اهمیت محیطزیست آشنا کنند تا آنها نیز مسئولیتپذیری را یاد بگیرند. خانوادههایی که برای تربیت فرزندان خود وقت زیادی میگذارند و برای آنها تعریف محیط زیست را به خوبی تفهیم میکنند، باید بدانند که قطعاً کودکانشان در زندگی و جامعه به موفقیتهای بزرگ و نتایج مطلوبی خواهند رسید؛ زیرا آیندهسازان کسانی خواهد بود که به محیط زیست خود ارج مینهند. بهرهگیری کشورهای توسعهیافته از منابع طبیعی به صورتی است که نسلهای آینده نیز بتوانند از این منابع بهرهبرداری نمایند؛ به همین دلیل اکنون کودکان در رأس برنامههای توسعه پایدار قرار دارند.
برخی از روشهای کاربردی آموزش محافظت از محیط زیست به کودکان و نوآموزان پیشدبستانی عبارتند از: خواندن داستان برای کودکان، درست کردن یک باغ کوچک،کاشت درخت، حفاظت و صرفهجویی در انرژی، دستسازه با وسایل دور ریختنی، مهربانی با حیوانات، تماشای کارتونها و مستندهای محیط زیست در کلاس.
پیشنهاد
پیشنهاد میشود از انواع منابع اطلاعاتی از جمله فیلمهای آموزشی، سیدی، قصههای آموزنده، کتاب، کتابچه، رادیو و تلویزیون، فضاهای مجازی و… برای آگاهی دادن به دانشآموزان استفاده شود. در دنیای امروز به دلیل گسترش دنیای مجازی و تغییر شیوه مطالعه و اطلاعرسانی، نهاد آموزش و پرورش نیز باید برنامههای خود را در راستای پیشرفت تکنولوژی، منعطف و قابل تغییر سازد و با نیازهای امروزی اجرا نماید تا به نتایج بهتر و تأثیرگذارتری منجر شود.
برای ایجاد فرهنگ زیستمحیطی و ترویج رفتارهای حفاظت از محیط زیست، باید آنان را با رفتارهای اصولی حفاظت از محیط زیست آشنا ساخت. این رفتارها در حوزه مصرف انرژی، استفاده از وسایل استاندارد زیستمحیطی و استفاده دوباره از وسایل قابل استفاده بارزتر است. دانشآموزان باید به گونهای توجیه شوند که این فرهنگ را در خانواده و در بین دوستان خود ترویج دهند و نقش همیاران محیط زیست را در جامعه ایفا نمایند.
پیشنهاداتی برای مدیران مدارس
– طراحی و ساخت بازیهای آموزشی جهت آموزش حفاظت از محیط زیست به کودکان در مهدکودکها.
– تولید محتوای آموزشی مناسب در مورد مسائل محیطزیستی برای آموزش محیط زیست به کودکان.
– تلفیق برنامه تربیت زیستمحیطی در قالب برنامه آموزشی سال تحصیلی.
– برگزاری اردوهای طبیعی-تفریحی برای پاکسازی محیط، درختکاری در روز درختکاری و…
– فرهنگسازی برای کاهش مصرف مواد و انرژی، نصب سطلهای تفکیک زباله، پلاستیک و کاغذ و… غیره در حیاط مدرسه.
– آگاهیرسانی در وبلاگها، نصب تبلیغات زیستمحیطی در تابلوهای اعلانات، تهیه کاتالوگ و بروشور اطلاعرسانی و استفاده از دیگر ابزارهای تبلیغی.
– سازماندهی دانشآموزان در قالب طرح محیطیار، طرح درختکاری و پاکسازی طبیعت و حمایت از محیطبانان.
– آموزش زیستمحیطی برای خانوادهها، بهرهمندی درست از منابع انرژی، نان، آب، وسایل حملونقل عمومی و…
جمعبندی
هدف از انجام این پژوهش نظری بررسی میزان تأثیر آموزشهایی مدرسهای بر رفتار زیستمحیطی کودکان بود. نتایج بررسی نشان داد که آگاهیهای زیستمحیطی بر نگرش زیستمحیطی دانشآموزان اثر گذاشته و در نهایت منجر به رفتارهای مسئولانه نسبت به محیط زیست خواهد شد.
برنامهریزان آموزشی باید با طراحی و برنامههای درسی مناسب به مسائل زیستمحیطی بپردازند و معلمان با روزآمد شدن در اجرای روشهای تدریس مناسب، در چنین مباحثی، حفاظت از محیط زیست را بهصورت کاربردی و به نحوی شایسته به دانشآموزان آموزش دهند
آموزشهای زیستمحیطی اگر اصولی و منظم برنامهریزی، پیادهسازی و اجرا شود و به صورت فرهنگ در بین دانشآموزان و نوآموزان پیشدبستانی نهادینه گردد، تأثیرات مثبت و چشمگیری در پی خواهد داشت. در کنار آموزش، نتایج حاصل شده نشان داد سطح تحصیلات و جنسیت در رفتارهای زیستمحیطی تأثیر معناداری بر حفاظت از محیط زیست بر جای خواهد گذاشت.
وجود رابطه مثبت و معنادار میان متغیرهای رفتار، سواد، نگرش نوین و آموزش زیستمحیطی نشاندهنده آن است که هرچه سطح سواد نگرش نوین و آموزشهای زیستمحیطی بالا باشد، رفتار زیستمحیطی حساستر، مسئولانهتر و بهتر خواهد بود.
دلیل این امر این است که نگرش نوین زیستمحیطی و آموزشهای آن در رفتار حفاظت از محیط زیست در بین دانشآموزان تأثیر عمیق بر جای گذاشته است و میتواند موجب عملکرد خیلی خوب کنشگران شود و همچنین نهادها و منابع آموزشی نیز از نتایج مثبت آن بهرهمند شوند.
برای تحقق چنین امری، برنامهریزان آموزشی باید با طراحی و برنامههای درسی مناسب به مسائل زیستمحیطی بپردازند و معلمان با روزآمد شدن در اجرای روشهای تدریس مناسب، در چنین مباحثی، حفاظت از محیط زیست را به صورت کاربردی و به نحوی شایسته به دانشآموزان آموزش دهند.
روشهای آموزش و روش تدریس فعال و غیرفعال میتواند در ارائه مفاهیم و مؤلفههای زیستمحیطی مؤثر باشد، اما در مجموع باید با تنظیم و ارائه محتوای خوب و کاربردی برای یادگیری بهتر مسائلی نظیر امکانات، سن، هوش، رشد روانشناختی و… دانشآموزان و نوآموزان پیشدبستانی را مدنظر قرار داد.