به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایسنا، افسردگی و بیماریهای قلبیوعروقی از نظر ژنتیکی مرتبط هستند.
افسردگی و بیماریهای قلبیوعروقی چالشهای اصلی سلامت هستند که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهند.
نتایج تحقیقات از دهه ۱۹۹۰ نشان داده است که یک پیوند دوطرفه وجود دارد؛ افراد مبتلا به افسردگی بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبیوعروقی هستند و افرادی که بیماریهای قلبیوعروقی دارند اغلب افسردگی را تجربه میکنند. این رابطه متقابل نیاز حیاتی برای مداخله زودهنگام را برجسته میکند.
انجمن قلب آمریکا توصیه میکند که نوجوانان مبتلا به افسردگی را از نظر علائم قلبی عروقی تحت نظر داشته باشید و بر مدیریت پیشگیرانه این خطرات سلامتی مرتبط تاکید دارد.
در حالی که عوامل سبک زندگی مانند سیگار کشیدن، رژیم غذایی نامناسب و ورزش نکردن مدتهاست در رابطه بین افسردگی و بیماریهای قلبیوعروقی دخیل بودهاند، نتایج تحقیقات اخیر ارتباط درونیتری را نشان میدهد.
اکنون دانشمندان کشف کردهاند که این بیماریها مسیرهای ژنتیکی مشترکی دارند و مبنای ژنتیکی مشترک را آشکار میکنند که بر هر دو شرایط تأثیر میگذارد.
یافتههای مهم فنلاند
دکتر بینشا اچ میشرا و گروه او در دانشگاه تامپر فنلاند پیشرفت قابل توجهی در این زمینه داشتهاند. آنان از طریق تجزیهوتحلیل نمونههای خون و دادههای بیان ژن، ماژول ژنی خاص مرتبط با افسردگی و سلامت قلبیوعروقی را شناسایی کردند. این ماژول شامل ۲۵۶ ژن است که سطح بیان آنها با افزایش خطرات برای هر دو شرایط مرتبط است.
دکتر میشرا اظهار کرد: شناسایی این ژنها نه تنها نشانگرهای زیستی جدیدی را برای افسردگی و بیماریهای قلبیوعروقی فراهم میکند، بلکه دری را به روی توسعه درمانهایی باز میکند که میتوانند هر دو بیماری را به طور همزمان هدف قرار دهند.
محققان دریافتند که سه ژن برتر در این ماژول با چندین اختلال مغزی و سلامت ضعیف قلبیوعروقی مرتبط هستند و بر نقش عوامل ژنتیکی در بروز همزمان این شرایط تأکید دارند.
دکتر میشرا اظهار کرد که یافتهها نه تنها درک ما را از زمینههای بیولوژیکی این شرایط افزایش میدهد، بلکه به هموار کردن راه برای رویکردهای یکپارچه برای درمان کمک میکند.
این تحقیق نه تنها درک ما را گسترش میدهد، بلکه امیدی را برای راهبردهای پیشگیری و درمان مؤثرتر، با هدف قرار دادن علل ریشهای و نه فقط علائم این مسائل بهداشتی فراگیر، ارائه میدهد.
نتایج این تحقیق در مجله Frontiers in Psychiatry منتشر شده است.