جستجو
نه به بیسوادی دردآفرین

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی می‌باشد.

نه به بیسوادی دردآفرین

به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایرنا، سواد سلامت به طور مستقیم بر توانایی افراد برای حفظ سلامتی تاثیر می‌گذارد و این در حالی است که بر اساس پژوهش‌های انجام شده، سواد سلامت جامعه ایرانی در سطح مطلوبی قرار ندارد و باید توجه کرد که مسئولیت ارتقای این توانمندی فقط بر دوش وزارت بهداشت نیست و باید آن را اقدامی بین بخشی بدانیم و برای آن هزینه کنیم.

مفهوم سواد سلامت از سال ۱۹۹۷ به حوزه ارتقای سلامت وارد شده و بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، سواد سلامت به معنی مهارت‌های اجتماعی و شناختی است که تعیین کننده انگیزه و توانایی افراد برای دستیابی به اطلاعات و درک و استفاده از آن هستند، به گونه‌ای که سلامتی حفظ شده و ارتقا پیدا کند.

بنابراین باید سواد سلامت را چیزی بیشتر از توانایی خواندن بروشورها و پیام‌های بهداشتی بدانیم. انجمن پزشکی آمریکا، سواد سلامت را، ظرفیت افراد برای دستیابی، پردازش و درک اطلاعات سلامتی اساسی و اتخاذ تصمیم‌های مناسب در مورد سلامتی خود تعریف می‌کند.

پژوهش‌ها چه می‌گویند؟

بر اساس پژوهشی با عنوان «وضعیت سواد سلامت در جامعه ایران» که در تیر ماه ۱۳۹۹ توسط مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی انجام شده، ضعف در تولید داده‌های مورد نیاز در این حوزه، رصد میزان موفقیت و کارآمدی اقدامات حوزه اجرایی را غیرممکن یا بسیار سخت کرده است. با این حال شواهد موجود در حوزه اجرا نشان می‌دهد که برنامه‌های دولت‌ها در اجرای سیاست‌ها کافی و موثر نبوده است؛ به طوری که بر اساس نتایج مطالعات، سواد سلامت جامعه اعم از جامعه عمومی، گروه‌های آسیب پذیر و بیماران در سطح مطلوبی قرار ندارد.

بر اساس همین پژوهش، ارزیابی مطالعات انجام شده در حوزه سواد سلامت نشان دهنده ضرورت سامان دهی، طراحی و اجرای هدفمند آنها در دوره‌های زمانی مشخص است تا ضمن استفاده بهینه از بودجه‌های تحقیقاتی، نتایج آنها قابلیت مقایسه‌ای داشته و به عنوان ابزارهای مناسب برای رصد عملکرد حوزه اجرایی و بازنگری سیاست‌های موجود در حوزه سواد سلامت جامعه استفاده شوند.

وزارت بهداشت در این زمینه چه کرد؟

ارتقای سواد سلامت شامل برنامه‌هایی است که فقط یک گوشه آن، آموزش است. البته آموزش به تنهایی نمی‌تواند منجر به ارتقای سواد سلامت شود و باید فعالیت‌هایی در محیط نیز انجام شود. باید توجه کرد که چقدر از ارتقای سواد سلامت بر عهده وزارت بهداشت است؟

در این زمینه دبیرخانه‌ای در وزارت بهداشت شکل گرفته که بقیه وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها هم در آن نماینده دارند. هرچند این‌ که در ۴۰ سال گذشته، برنامه ملی افزایش سواد سلامت نداشتیم، جای تامل دارد، ولی در سال‌های اخیر این موضوع مطرح و کارگروه‌های علمی برای آن تشکیل شد و اکنون برنامه افزایش سواد سلامت نوشته شده و ۶ استراتژی و ۱۱۰ اقدام دارد و وظایف سازمان‌های مختلف نیز تعریف شده است.

فرشید رضایی «سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت و دبیر کارگروه فرهنگ سلامت و سبک زندگی سالم» در این زمینه به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: استراتژی اول شامل سیاست‌های سواد سلامت است؛ یعنی برخی سازمان‌ها در سیاست‌های کلان سواد سلامت نقش دارند و در واقع دانشگاه‌های مختلف شامل علوم پزشکی و غیر از آن، در این بخش، مرکز تولیدکننده داده برای سیاست گذاری و خلاصه‌های سیاستی محسوب می‌شوند.

وی ادامه می‌دهد: استراتژی دوم شامل تحقیقات و سنجش سواد سلامت به تفکیک گروه سنی و موضوع است که در مقوله سواد سلامت می‌گنجد. در این زمینه مراکز تحقیقاتی نقش خاصی دارند.

رضایی می‌گوید: استراتژی سوم، نظام سلامت پاسخ گو است. یعنی نظام سلامتی که فقط خدمات بالینی ارائه نمی‌کند و بیمارستان‌ها باید بتوانند سواد سلامت را ارتقا بدهند.

سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت ادامه می‌دهد: استراتژی چهارم شامل تولید محتوا است که بر اساس اصول سواد سلامت باشد. در این قسمت، آموزش و پرورش، صفحه‌های مجازی و روزنامه‌ها و صداوسیما و غیره باید بر اساس این اصول رفتار کرده و کمیته ناظری هم وجود داشته باشد که محتوا را تحلیل کند. یعنی سواد سلامت در این بخش به تولید و انتشار محتوا توجه می‌کند.

وی بیان می‌کند: استراتژی پنجم به برنامه‌های محله محور مطابق با فرهنگ توجه می‌کند. زیرا فرهنگ‌ها متفاوت است و برای ارتقای سواد سلامت، موضوع فرهنگ‌ها و آداب و رسوم اهمیت دارد و نمی‌توان محتوایی را برای همه استفاده کرد.

رضایی می‌گوید: استراتژی ششم نیز درباره این است که سواد سلامت از مهد کودک تا دانشگاه و حوزه وجود داشته باشد. تمام مراکز آموزشی باید بر اساس اصول سواد سلامت پیش بروند. به طور مثال معلم باید گواهی لازم در زمینه آموزش سواد سلامت را داشته باشد. در نتیجه تفاهم نامه‌ها و برنامه‌هایی باید وجود داشته باشد که به طور مثال آموزش و پرورش در دوره‌هایی، آموزش‌های لازم را به معلم‌ها ارائه کرده و گواهی لازم را بدهند.

دبیر کارگروه فرهنگ سلامت و سبک زندگی سالم بیان می‌کند: کارگروه فرهنگ سلامت و سبک زندگی سالم در تیر ماه ۱۴۰۲ تشکیل شد و تاکنون ۵ جلسه برگزار کرده است. در ۳ جلسه از این ۵ جلسه به موضوع دخانیات و تبلیغ آن در سریال‌ها و فیلم‌های شبکه خانگی پرداختیم و این‌که چرا جلوی این تبلیغ‌ها گرفته نمی‌شود. از طرفی تبلیغ دخانیات ممنوع است، اما جرم انگاری نشده است و کارگروه باید آن را پیگیری کند.

اجرای خود مراقبتی با تمرکز بر شش موضوع

بدون تعارف باید گفت که وزارت بهداشت در طول سال‌ها برای افزایش سواد سلامت جامعه، اقدام ویژه‌ای انجام نداده است. هرچند استفاده از داوطلبان و رابطان سلامت در دوره‌هایی پیگیری شده که به آن خواهیم پرداخت، اما مهم‌ترین موضوع در حال حاضر، بهره مندی از تکنولوژی برای ارتقای سواد سلامت است.

محمد آسایی اردکانی «مشاور معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: شیوه‌های مختلفی برای ارتقای سواد سلامت وجود دارد و به طور مثال در مکان‌های مختلف بهداشتی و درمانی و حتی مراکز پرتردد، می‌توان ویدیوهای آموزشی سلامت را برای مردم به نمایش گذاشت. چه شد که در دوران کرونا، برخی رفتارها مانند شستن دست‌ها، دست ندادن غیرضروری، ماسک زدن، شکل گرفت و حتی ماندگار شده است؟ باید از این تجربه استفاده می‌شد و همین مسیر در آموزش سلامت ادامه پیدا می‌کرد.

وی ادامه می‌دهد: با استفاده از تکنولوژی می‌توان برنامه خود مراقبتی را اجرا کنیم و این برنامه را به زودی اعلام خواهیم کرد؛ این برنامه روی شش موضوع دیابت، فشار خون، تغذیه، مراقبت‌های دوران بارداری، سالمندان و سلامت روان تاکید خواهد کرد. مردم باید بدانند که چگونه می‌توانند از ابتلا به بیماری‌هایی مانند دیابت و فشار خون پیشگیری کنند. تمرکز دیگر این است که مردم علائم خطر را احساس کرده و به موقع مراجعه کنند. سه محور پیشگیری، تشخیص علائم خطر و مراجعه به موقع، در بسته‌های خود مراقبتی مورد توجه قرار خواهد گرفت.

نقش داوطلبان در ارتقای سواد سلامت جامعه

آسایی اردکانی درباره نقش داوطلبان و رابطان سلامت در ارتقای سواد سلامت جامعه به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: استفاده از داوطلبان سلامت از دهه ۶۰ در نظام سلامت ایران آغاز شد و یکی از موفقیت‌ها محسوب می‌شود که به نظام مراقبت‌های بهداشتی اولیه متصل بودند. ولی در ۲۰ سال اخیر، برنامه داوطلبان سلامت با مشارکت مردم محله در تعیین اولویت‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و مولفه‌های سلامت، بسیار ضعیف پیگیری شد. اگر هر ۲۰ خانوار را در اختیار یک داوطلب سلامت آموزش دیده که از بین مردم انتخاب می‌شود، بگذاریم، نیازمند بیش از یک میلیون داوطلب یا رابط سلامت هستیم. این‌که در حال حاضر چقدر از ۴۰۰ هزار داوطلب سلامت فعال هستند، مشخص نیست.

وی ادامه می‌دهد: در بازدیدهای مختلف در استان‌ها مشاهده می‌کنم که داوطلبان سلامت هنوز آن طور که باید با خانواده‌ها ارتباط داشته باشند، ارتباط برقرار نکرده یا این ارتباط ضعیف است. قرار نیست این داوطلبان در راستای آموزش به کار گرفته شوند؛ همین که داوطلب سلامت در یک محله فعال باشد، مشکلات سلامت آن محله را می‌تواند پیدا کرده و به نظام سلامت اعلام کند.

مشاور معاون بهداشت وزارت بهداشت می‌گوید: داوطلبان و رابطان سلامت نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند که آگاهی لازم را به جامعه بدهند و همچنین جایگاه پزشک و احترام به کادر درمان و مراجعه به موقع را آموزش بدهند تا سواد سلامت مردم ارتقا پیدا کند. سواد سلامت نه تنها درباره بیماری‌ها، بلکه در ارتباط با کادر بهداشت و درمان هم باید افزایش پیدا کند.

رضایی «سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت» در این زمینه نیز به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: یکی از ضلع‌های ارتقای سواد سلامت، گفتمان اجتماعی است که افراد در جامعه، سواد سلامت را یاد می‌گیرند، زیرا معمولا افراد از خانواده و دوستان و همکاران خود، پذیرش و یادگیری بیشتری دارند که داوطلبان سلامت و سفیران سلامت این وظیفه را بر عهده دارند. وزارت بهداشت در حال حاضر حدود ‍۴۰۰ هزار نفر داوطلب سلامت در محله‌ها دارد. البته باید برای داوطلبان و سفیران سلامت، ردیف مشخص بودجه‌ای داشته باشیم تا تشویق شوند. همچنین ۶ کتاب آموزشی شامل دیابت، فشار خون، بهداشت دهان و دندان، تب مالت، پشه آئدس و تب دنگی و سلامت روان و تغذیه برای آموزش داوطلبان سلامت آماده شده یا در حال آماده سازی است.

رضایی ادامه می‌دهد: داوطلبان سلامت محله در مراکز جامع سلامت و خانه‌های بهداشت آموزش می‌بینند و این افراد، تعدادی از خانواده‌ها را تحت پوشش از نظر آموزش سلامت دارند و از طرفی خودشان به عنوان یک شهروند می‌توانند آموزش‌هایی که گذرانده‌اند را به سایر افراد جامعه منتقل کنند و در واقع یک نوع گفتمان اجتماعی درباره سواد سلامت ایجاد کنند. در واقع سواد سلامت، تبلور آموخته‌های شخص است که بتواند در یک دو راهی، مسیر سلامت را انتخاب کند. اتفاقی شبیه به این‌که خبرنگاران سلامت در دوران کرونا به دوستان و همکاران و خانواده و جامعه منتقل می‌کردند.

سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت می‌گوید: همچنین حدود ۲.۵ میلیون سفیران سلامت در دانش آموزان داریم و آموزش و پرورش در این زمینه حدود ۴ میلیون سفیر سلامت دانش آموزی را هدف گذاری کرده است. بیش از ۱۰۰ هزار نفر از دانشجویان نیز سفیر سلامت هستند. در زمینه طلبه‌ها نیز این اقدام آغاز شده و به حدود ۱۴ هزار نفر داوطلب سلامت رسیده است. در زمینه سفیر سرباز هم اقداماتی در حال انجام است. همه این افراد می‌توانند آموزش‌های مربوط به سلامت را به دوستان خود منتقل کنند.

به آموزش و پژوهش درباره سواد سلامت توجه شود

در مدل‌های مختلف سواد سلامت در کشورهای گوناگون و عواملی که در ارتقای آن نقش دارند، نظام سلامت فقط یکی از ارکان است. یکی دیگر از موارد مطرح در این زمینه، نظام آموزشی است. یعنی نظام سلامت به موازات نظام آموزشی در ارتقای سواد سلامت نقش دارند. عامل دیگر، فرهنگ و جامعه است؛ یعنی افراد یک جامعه می‌توانند با سبک تربیتی و تفکری و شناختی خود در ارتقای سواد سلامت نقش کمک کننده یا مانع داشته باشند. بنابراین فقط نظام سلامت در ارتقای سواد سلامت نقش کلیدی ندارد.

نازنین آهنگری «دکترای روانشناسی بالینی و استاد دانشگاه» در زمینه اهمیت آموزش و پژوهش در مورد سواد سلامت به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: در حال حاضر برای بهبود شرایط سواد سلامت باید وضعیت موجود را ارزیابی کنیم. این‌که هر شخص بر اساس تجربه‌های خود صحبت کند، قابل تعمیم نیست و باید وضعیت موجود را با انجام پیمایش‌های ملی و دوره‌ای مشخص کرده و مبتنی بر شواهد صحبت کنیم. نظام آموزشی و پژوهشی باید بخشی از اولویت‌های پژوهشی را که هزینه‌ها و بودجه‌هایی دریافت می‌کند، بر موضوع بررسی وضعیت سواد سلامت متمرکز کند تا بررسی شود به طور مثال سواد سلامت روان به چه صورت است.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: دانشجویان زیادی در دانشگاه‌های علوم پزشکی به دنبال این هستند که بدانند اولویت‌های پژوهشی سازمان‌های مختلف چیست تا بتوانند کار پژوهشی انجام بدهند که برای جامعه مفید باشد و حمایت‌های مالی نیز انجام شود؛ بدین ترتیب می‌توان از موازی کاری یا انجام پژوهش‌های بی فایده پیشگیری کرد و باید توجه کنیم که پژوهش در زمینه سواد سلامت بسیار کمک کننده خواهد بود.

آهنگری می‌گوید: بنابراین علاوه بر بررسی شرایط فعلی، می‌توان از فضاهای پژوهشی و پتانسیل دانشجویان بهره برد و سپس مداخلاتی برای گروه‌های مختلف تعریف کرد. به طور مثال همه می‌دانیم که جامعه به سمت سالمندی می‌رود و هرچه سواد سلامت در سالمندان افزایش پیدا کند، هزینه‌های درمانی کاهش خواهد یافت و کیفیت زندگی سالمندان هم افزایش خواهد داشت و آثار مثبتی برای جامعه دارد.

جمع بندی

سواد سلامت فرآیندی پیچیده است که باید ضلع‌های آن با همکاری سازمان‌های مختلف پیش برود؛ یعنی پزشکان باید در زمینه آموزش سواد سلامت توانمند شده و البته وقت کافی برای ارائه آموزش به بیماران را هم داشته باشند که با توجه به بار مراجعه بالا در مراکز دولتی چنین اتفاقی دور از تصور است.

فضای مجازی باید قوانینی در این زمینه داشته باشد تا خبرهای نادرست در مورد سلامت منتشر نشود؛ همانند اتفاقی که در دوران کرونا در توییتر یا فیسبوک رخ داده بود.

سواد سلامت سلیقه‌ای نیست و در واقع یک علم است و قرار نیست در دوره‌های مختلف وزارت بهداشت تغییر کند؛ چهارچوب مفهومی یکی است و شاید در شیوه اجرا تغییر ایجاد شود. عوامل اجتماعی موثر بر سلامت و سایر عوامل، ثابت است و تیم‌های علمی باید بتوانند شیوه ارائه را بهتر کنند.

باید توجه کنیم که اثربخش بودن آموزش سواد سلامت، نیازمند زمان است. از طرفی محیط و محل زندگی افراد نیز در اثربخشی سواد سلامت موثر است و در واقع شکل گیری محله‌های سالم نیز می‌تواند به ارتقای سواد سلامت کمک کند. سواد سلامت فقط با آموزش ارتقا پیدا نمی‌کند، بلکه به قوانین و مقررات هم نیاز داریم.

سواد سلامت در آمریکا میلیاردها دلار از هزینه‌های سلامت پیشگیری می‌کند و اگر بر اساس پژوهش‌ها به این باور برسیم، باید برای آن ردیف اعتباری و بودجه بگذاریم. هرچند رییس جمهور و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به موضوع سواد سلامت علاقه دارند، اما باید در مرحله اجرا این علاقه شکل بگیرد و ساختار و ردیف اعتباری داشته باشد و به صحبت پای تریبون اکتفا نشود.