به گزارش روابط عمومی بنیاد به نقل از ایرنا، ۲۲ خدمت آرمانی مددجویان بهزیستی از جمله درخواست تحت پوشش شدن (مثلا برای دریافت مستمری) از سوی مراکز خدمات این سازمان موسوم به مراکز مثبت زندگی ارائه میشود اما این مراکز به رغم داشتن نقاط قوت متعدد حدود چهار سال پس از تشکیل در شرایط نابسامانی قرار دارند.
مراکز مثبت زندگی نقش موثری در کاهش مسیر مراجعه مددجویان بهزیستی و دریافت خدمات دارد که تا امروز بیش از ۲۵۰۰ مرکز با بیش از ۱۰ هزار نیرو در ۴۴۲ شهر ایجاد شده و به حدود یک میلیون خانواده تحت پوشش بهزیستی خدمت ارائه کرده است.
با این وجود مراکز مثبت زندگی که نقطه عطفی در تحول ارائه خدمات بهزیستی به شمار میرود اکنون به رغم داشتن مزایای بسیار مانند افزایش میزان دسترسی به خدمات بهزیستی به خاطر دومینوی چالشهای متعدد در شرایط مناسبی قرار ندارند و با واقعیت تلخی روبرو هستند.
گاهی برخی مددجویان و خانواده آنها فکر میکنند که مادام العمر و در هر شرایطی حتی در صورت پیدا کردن شغل و منبع درآمد و یا حتی فوت شخص مستمری بگیر باید تحت حمایت خدمات مراکز مثبت زندگی باشند و گاهی مسئولان به مراکز مثبت زندگی تکالیفی بیش از ظرفیت میدهند و بعضا رفتار دستوری با آنها دارند.
تن رنجور مراکز مثبت زندگی بعد از پنج سال از تاسیس اولین مراکز در سال ۱۳۹۸ زیر بار مشکلاتی مانند کسری بودجه و نقص قوانین و سرگردانی فعالان اجتماعی خم شده و تعداد قابل توجهی از آنها در شرف تعطیلی هستند.
هرچند که بستر اجتماعی و الگوی کسب و کار محله محور مراکز مثبت زندگی از نقاط قوت آن به شمار میآید و نمونه موفقی از کارآفرینی اجتماعی محسوب میشوند اما در این مسیر با مشکلاتی روبرو هستند. این مشکلات چیست و راهکار آن چه میتواند باشد؟
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در شهریورماه امسال در گزارشی با عنوان بررسی نقاط قوت و ضعف مراکز مثبت زندگی، مزایا و چالشهای این مراکز را بررسی کرده و راهکارهایی برای برطرف شدن این مشکلات نیز ارائه داده است که در ابتدا به نقطه قوت مراکز مثبت زندگی یعنی کارآفرینی اجتماعی میپردازیم.
مراکز مثبت زندگی، نمونهای از کارآفرینی اجتماعی در کشور
کارآفرینی اجتماعی فرآیند دنبال کردن راه حلهای خلاقانه برای مسائل اجتماعی است. کسب و کاری، اجتماعی است که هدف اصلی آن، ماموریتی اجتماعی و انسان دوستانه باشد. به عبارت دیگر یک کسب و کار اجتماعی به عنوان یک راهکار برای حل برخی مسائل و آسیب های اجتماعی ایجاد میشود تا مشکلاتی مانند فقر، اعتیاد، بیکاری، طلاق، کار کودکان و دیگر مشکلات را برطرف کند.
در واقع هر معضل اجتماعی میتواند نقطه آغاز موضوع یک کسب و کار اجتماعی جدید باشد. در این راستا مراکز مثبت زندگی نمونهای جامع از تحقق کسب و کاری اجتماعی در ایران هستند. مراکزی که فارغ از نقاط ضعف و قوت خود نمونه ای برجسته از یک کسب و کار اجتماعی انتفاعی است که صاحبان و مدیران آن به دنبال نوعی ارزش آفرینی اجتماعی در حوزه ارائه خدمات حمایت اجتماعی به شهروندان آسیب پذیر کشور بوده و در راستای مبارزه با فقر و آسیب های اجتماعی در کشور عمل میکنند.
افزایش عام گرایی اجتماعی، ترویج کسب و کار اجتماعی و غیرتجاری، آمایش مستمر و پویای سلامت اجتماعی در کشور، امکان نظارت میدانی، چهره به چهره، بومی و خردنگر بر صحت اجرای قوانین و مقررات موضوعه کشور، تهیه آمار دقیق، مستمر و بهنگام جمعیت شناختی کشور از طریق مراکز و امکان جذب منابع مالی و جلب نظر بنگاههای اقتصادی و خیرین به واسطه مشاهده عینی ارائه خدمات از دیگر نقاط قوت مراکز مثبت زندگی به شمار میرود.
چالشهای مرتبط با بستر سلامت اجتماعی کشور
به استناد گزارش شهریورماه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، مراکز مثبت زندگی در رابطه با بستر سلامت اجتماعی کشور با چالشهای مرتبط با بستر سلامت اجتماعی کشور از جمله چالش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی در کشور، وضعیت اقتصادی نامناسب، فقدان حکمرانی داده، هماهنگی و همکاری ناکافی میان نهادهای مرتبط با حوزه سلامت اجتماعی، یکپارچه نبودن سامانههای مرتبط با سلامت و خدمات اجتماعی در کشور، چالش اعتماد نهادی بین سازمان بهزیستی و مراکز، شفافیت کم در حوزه عملکرد نهادهای حمایتی و پرداخت ناکافی به حوزه آسیبهای اجتماعی در برنامه های مدون کشور روبرو هستند.
به طورمثال در رابطه چالش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی در کشور بر این اساس و با توجه به اینکه مراکز مثبت زندگی تنها با حفظ اعتماد و مشارکت اجتماعی امکان ظهور و بقا دارد اما مطالعات و گزارش های اخیر حکایت از کاهش سرمایه اجتماعی در کشور و کاهش اعتماد مردم به نهادهای حمایتی و امدادی دولتی و غیردولتی دارد.
براساس پیمایش ملی «گرایش مردم به نیکوکاری» که در سال ۱۴۰۱ توسط دانشگاه فردوسی مشهد بیش از ۷۵ درصد از ایرانیان در هیچ تشکل یا نهاد نیکوکاری یا خیریه ای عضویت ندارند. به همین میزان نیز درباره زمانی یک ماهه تا زمان پیمایش هیچ فعالیت داوطلبانه ای نداشتند. از میان معدود افرادی که فعالیت داوطلبانه و خیرخواهانه انجام می دهند، بیش از ۵۷ درصد از آنها ترجیح می دهند امور خیرخواهانه خود را به صورت فردی انجام دهند و تمایلی برای اعطای کمک از از طریق نهادهای حمایتی دولتی و غیردولتی ندارند. در شرایطی که سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی کاهش یابد، موفقیت تشکل های اجتماعی مانند مراکز مثبت زندگی نیز دور از انتظار خواهد بود.
چالشهای مرتبط با نگاشت نهادی مراکز
اینکه مسئولان بالادستی مراکز مثبت زندگی را به چشم نهاد نمیبینند چالشهایی را برای این مراکز به وجود آورده است که شامل چالشهای مرتبط با متولیان امور اجتماعی کشور، چالشهای مرتبط با سازمان برنامه و بودجه، چالشهای مرتبط با سازمان بهزیستی، مسائل مرتبط با کانون مراکز، چالشهای مرتبط با صاحبان مراکز، چالشهای مرتبط با مددکاران و کارکنان، چالشهای مرتبط با مددجویان و خانوادههای آنها، چالشهای مرتبط با فرایند صدور مجوز تاسیس مراکز، چالشهای مرتبط با فرایند عملیاتی مراکز و چالشهای مرتبط با ساختار تامین مالی و جبران خدمات مراکز است.
در رابطه با چالشهای مرتبط با متولیان امور اجتماعی کشور طبق گزارش شهریورماه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در حال حاضر سازمان بهزیستی کشور به عنوان یکی از بزرگترین نهادهای حمایتی در کشور به شکل کاملا یکسویه و توسط دولت اداره می شود؛ به این معنا که در اخذ تصمیمات راهبردی و سیاست گذاریهای کلان اجرایی، هیچکدام از شرکای اجتماعی دیگر این سازمان مانند مراکز غیردولتی وابسته و مددجویان نقشی ایفا نمی کنند.
در رابطه با چالشهای مرتبط با سازمان برنامه و بودجه، نداشتن قانون و آیین نامه اجرایی خاصه مراکز مثبت زندگی باعث شده که این مراکز، نماینده ای در بین ردیفهای پرتعداد جداول قانون بودجه کل کشور نداشته باشند.
آیا مراکز مثبت زندگی، شریک اجتماعیِ بهزیستی نیستند؟
در رابطه با چالشهای مرتبط با سازمان بهزیستی، عدم ثبات مدیریتی در ساختارهای مرتبط با تاسیس و فعالیت مراکز مثبت زندگی که تشکلهایی جدید و ناشناخته هستند، بسیار آسیب زا و نامطلوب است. از سوی دیگر بهزیستی ساختار مناسبی برای ساماندهی تکالیف محوله به مراکز مثبت زندگی را در اختیار ندارد. متاسفانه با گذشت حداقل سه سال از اجرای سراسری طرح مثبت زندگی در کشور، مدیران و کارکنان بهزیستی این مراکز را به عنوان شریک اجتماعی خود نمیشناسند. بهزیستی راسا مجوز تاسیس و فعالیت کانون مراکز را صادر می کند. تعلیق و انحلال آن تشکل اجتماعی نیز در اختیار بهزیستی است.
از سوی دیگر کانون مراکز مثبت زندگی نیز از سال ۱۳۹۹ تاسیس شدند اما فرایند ثبت رسمی آن در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در مرداد ماه امسال انجام شد و پروانه فعالیت رسمی خود را از بهزیستی دریافت کرد؛ از این رو کانون مذکور، مدت طولانی کارکردهای حقوقی و قانونی خود را نداشت و جامعه هدف یعنی مراکز مثبت زندگی از حمایت های یک نهاد صنفی محروم بودند.
در رابطه با چالشهای مرتبط با صاحبان مراکز مثبت زندگی، آنها با امید کسب درآمد و اشتغال زایی به میدان وارد شدند اما عدم تحقق کامل وعده های بهزیستی و زیان ده شدن کسب و کار آنها منجر به دلسردی و بی انگیزگی صاحبان مراکز شده است. آنها به شدت متاثر از فشارهای مالی و زیان انباشته مراکز هستند.
عصبانیت از مددکاران و بی احترامی به آنها
چالشهای مرتبط با مددکاران و کارکنان نیز بسیار است. در شرایطی که در عمل میزان حقوق و دستمزد پرداختی مددکاران و کارکنان مراکز مثبت زندگی جزو پایین ترین رده ها در بازار کار است، داشتن صلاحیت های تخصصی و ارائه استانداردهای حرفه ای و عملکردی از مددکاران، انتظاری به دور از واقعیت است. برخی از مددجویان به ویژه مددجویان امدادی با مشکلات روحی و روانی مواجه هستند، همچنین برخی از توانخواهان از کیفیت پایین خدمات حمایتی بسیار عصبانی هستند و بازدیدهای پرتعداد و سئوالات بی نتیجه مددکاران را بیاحترامی قلمداد می کنند. مددکاران که عمدتا خانم های جوان هستند عمدتا در معرض خطرات جسمی و روانی ناشی از مواجهه با این گروه از مددجویان عصبانی و آزرده خاطر هستند.
فقر فرهنگی از دیگر چالشهای مربوط به مددکاران است بطوریکه گاهی مشاهده شده، مادری برای دریافت یک کولر، فرزند خود را از تحصیل محروم میکند.در مورد چالشهای مرتبط با مددجویان و خانوادههای آنها نیز مسائل متعددی وجود دارد. به دلایل فرهنگی و اجتماعی مختلف، بسیاری از مددجویان اساسا انتظاراتی خارج از ظرفیت های قانونی و مالی بهزیستی دارند و اینگونه استنباط می کنند که همواره باید زیر چتر اینگونه حمایت ها باشند. به نحوی که حتی اگر مراکز مثبت زندگی شرایط استقلال نسبی آنها را فراهم کنند با مراکز همراهی نمی کنند تا اینکه بتوانند تا آخر عمر از مستمری دولتی استفاده کنند. تقریبا با قاطعیت می توان ادعا کرد که قطع نشدن مستمری مددجویان خط قرمز بخش زیادی از آنها است و هر کاری می کنند که مستمری شان قطع نشود.
فقر فرهنگی از دیگر چالشهای مربوط به مددکاران است بطوریکه گاهی مشاهده شده، مادری برای دریافت یک کولر، فرزند خود را از تحصیل محروم کرده و او را در معرض محرومیت اجتماعی قرار می دهد و در این شرایط زحمت مددکاران به سرانجام نمی رسد.
برای کوچک نشدن سبد درآمدی مراکز، مددجو باید در چرخه توانمندسازی باقی بماند
چالشهای مرتبط با ساختار تامین مالی و جبران خدمات مراکز از دیگر مشکلات مراکز مثبت زندگی است. یکی از مهمترین نقاط ضعف عملکردی مراکز مثبت زندگی، متوجه الگوی کسب و کار و نظام جبران خدمات آنها است. به این صورت که مراکز مثبت زندگی به ازای ۴۵۰ پرونده که سالی دو بار بازدید میکنند و اقدامات مددکاری مرتبط با آنها را انجام میدهند، از بهزیستی کمک هزینه جبران خدمات (یارانه) دریافت میکنند.
کسر هر پرونده از سرجمع فعالیتهای مراکز مثبت زندگی به منزله کوچک شدن سبد درآمدی مراکز خواهد بود. به عبارت دیگر مددجو همواره باید در چرخه توانمندسازی باقی بماند تا پرونده آن از سرجمع پروندههای تحت پوشش مرکز خارج نشود تا منابع دریافتی مراکز، استمرار یابد.
به عبارت دیگر نظام جبران خدمات مراکز مبتنی بر پرونده و ارزیابیهای کمی است و ارزیابی کیفی و جبران خدمات مبتنی بر اثربخشی، مدنظر قرار نگرفته است.
پیشنهاداتی برای تقویت ظرفیت مراکز مثبت زندگی
با توجه به این چالشها در گزارش شهریورماه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پیشنهاداتی از جمله تصویب آیین نامه تاسیس و فعالیت مراکز خدمات بهزیستی (مثبت زندگی) در هیات وزیران، ارائه کرده تا کارایی مراکز مثبت زندگی افزایش یابد که در اینجا به برخی از این پیشنهادات اشاره میشود.
واگذاری اماکن، مستحدثات (بناهای نوبرآورده) وامکانات سازمان بهزیستی به مراکزخدماتی تحت پوشش خود به صورت ارزان و بر اساس نظام رتبهبندی مراکز بهگونهای که در عملکرد سازمان مزبور خللی وارد نشود، از جمله پیشنهادات ارائه شده در گزارش شهریورماه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است.
پذیرش مراکز مثبت زندگی به عنوان شریک اجتماعی سازمان بهزیستی و مشارکت دادن کانون مراکز و موسسات خدمات بهزیستی در فرایندهای تصمیم گیری و نظارت بر عملکرد ذینفعان دولتی و غیردولتی حوزه مربوطه از دیگر پیشنهاداتی است که در گزارش شهریورماه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ارائه شده است.
این گزارش بر ایجاد امکان حقوقی و ساختاری برای بهره مندی مراکز مثبت زندگی از منابع مالی حوزه مسئولیت های اجتماعی مجموعه شرکت های ذیل شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی و همچنین تسهیل و تخصیص تسهیلات اشتغال، سرمایه درگردش و کمکهزینه خرید ساختمان به مراکز از منابع موجود در صندوقها و بانکهای تحت مدیریت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تاکید کرده است.
بدیهی است که عمل به این پیشنهادات برای رفع چالشها و تقویت ظرفیتهای مراکز مثبت زندگی برای بهزیستی و بهبود سلامت اجتماعی بسیار مثمرثمر خواهد بود.