جستجو
پیامدهای زیست‌محیطی طرح سدسازی گاپ بر کشورهای منطقه

این مطلب تهیه و تنظیم شده توسط روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی می‌باشد.

پیامدهای زیست‌محیطی طرح سدسازی گاپ بر کشورهای منطقه

سه کشور ترکیه، سوریه و عراق که حوضه‌های مشترک آب‏ریز و آب‌گیر رودخانه‌های دجله و فرات را در اختیار دارند، به دلیل وابستگی روزافزون به آب این رودخانه‌ها مجبور به ایجاد سد و کنترل جریانات آبی داخل قلمرو خود شده‌اند. در این بین کشور ترکیه که از موقعیت بالادستی نسبت به دو همسایه جنوبی خود برخوردار است، در چارچوب پروژه آناتولی جنوب شرقی یا گاپ (GAP) به منظور توسعه کشاورزی و صنعتی سرزمین‌های جنوب شرقی خود به مقدار زیادی از آب رودخانه‌های دجله و فرات نیاز خواهد داشت که با سد سازی‌های فراوان روی این دو رودخانه در خاک خود مقدار آب خروجی به دو کشور سوریه و عراق را به مقدار زیادی نسبت به قبل کاهش داده است.

کاهش آب دجله و فرات از زمان اجرای طرح، زیان‌های زیادی به امنیت زیست‌محیطی عراق و سوریه زده که این آسیب‌ها پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نامناسبی برای دو کشور به بار آورده است. این مساله همچنین باعث به وجود آمدن تردیدهایی در رابطه با اهداف سیاسی ترکیه در چند دهه اخیر، بروز کشمکش و مناقشه‌هایی بین سه کشور هم شده که نتایج آن خواسته یا ناخواسته دامن مسایل محیط‌زیست ایران با ورود ریزگردها را هم گرفته است.

بر این اساس «یاشار ذکی» و «سید سروش اسداللهی» پژوهشی را با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی و منابع کتابخانه‌ای انجام داده و در پی پاسخ به این پرسش هستند که «هیدروپلیتیک پروژه گاپ چه تاثیری بر امنیت زیست‌محیطی عراق و سوریه داشته و اهداف ترکیه از اجرای این طرح چیست؟»

اجرای مرحله‌ای پروژه گاپ در چند دهه اخیر پیامدهای زیست محیطی بسیاری از جمله آلودگی آب، از بین رفتن گونه‌های کمیاب زیستی جانوری و گیاهی، افزایش بیابان‌زایی، شور شدن خاک، خشکی باتلاق‌ها و حوضچه‌ها و تولید ریزگردها در عراق و سوریه شده است و به نظر می‌رسد ترکیه با تکیه بر این طرح به دنبال ایجاد هیدروهژمونی در منطقه است.

نتایج این تحقیق در قالب مقاله علمی_پژوهشی در نشریه فصل‌نامه آمایش سیاسی فضا دوره ۳، شماره ۱ (۱۳۹۹) منتشر شده و مهم‌ترین نتایج آن را در این گزارش می‌خوانیم.

آب به جای نفت در عصر جدید

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های هر واحد سیاسی در ارتباط با مدیریت کلان سرزمینی موضوع مدیریت محیط و به‌ویژه منابع تجدیدناپذیر محیطی است. امروزه منابع آب به یکی از مهم‌ترین ابزار نزاع‌های بنیادی قرن ۲۱ تبدیل شده که می‌تواند سرمنشا بسیاری از تحولات جهان قرار گیرد. در این ارتباط موانع موجود بر سر راه تامین آب و شدت تقاضا، به مقوله‌ای بحران‌زا تبدل شده است.

این ماده حیاتی که از ابزار رقابت بین کشورها قلمداد می‌شود، در آینده‌ای نزدیک، به ویژه بین کشورهایی که با کمبود آب روبه رو هستند، می‌تواند سبب‌ساز بروز تنش و درگیری شود. اهمیت این موضوع تا آنجاست که برخی از نظریه‌پردازان و کارشناسان حوزه جغرافیای سیاسی، سده کنونی را سده هیدروپولیتیک(سیاست‌های مبتنی بر آب) می‌نامند.

آنها معتقدند منابع آب از عوامل سازنده بحران‌های ژئوپلیتیک است زیرا رقابت بین کشورها برای منابع آب مشترک و دستیابی به منابع آب شیرین، می‌تواند به دلیل تلاش کشورها برای دستیابی به امنیت ملی و کاهش نزاع‌های منطقه‌ای باشد؛ زیرا منابع آب کافی برای یک کشور به معنای توسعه در بخش کشاورزی، غذای کافی، رشد اقتصادی و رفاه عمومی است.

امنیت آب هم به ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک به امنیت ملی مربوط می‌شود. آب از مهم‌ترین شاخص‌های امنیتی در کشورهای غرب آسیاست، به‌گونه‌ای که امروزه به عنوان یک ماده حیاتی و اساسی، در حال جایگزینی با نفت مطرح بوده و هم اینک در منطقه غرب آسیا، به عنوان یک عامل تنش و جدایی و هم به عنوان یک عامل هم‌گرایی و همکاری مطرح است.

به همین دلیل یکی از مهم‌ترین مسایل در رابطه با روابط بین‌الملل و تعیین مرزهای یک کشور، رودخانه‌هایی هستند که به عنوان منابع اصلی آب شیرین بین یک یا دو کشور جریان دارند. در دنیا بیش از ۲۰۰ رود بین‌المللی وجود دارد. نوع کنش‌های میان ملت‌ها در بهره‌برداری از این منابع آبی مشترک، طیف گسترده‌ای از سازگاری و همکاری کامل تا ناسازگاری و جنگ را دربر می‌گیرد.

اهداف پروژه گاپ

بهره‌برداری از فازهای پروژه آناتولی جنوب شرقی در دهه‌های گذشته تاثیرات بسیاری بر حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیست‌محیطیِ ترکیه و کشورهای پایین‌دست داشته است. نویسندگان در این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری مجموعه امنیتی منطقه‌ای «بری بوزان»* ضمن بررسی اهداف ترکیه از اجرای پروژه آناتولی جنوب شرقی روی رودهای دجله و فرات، آثار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن را بررسی کرده‌اند.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد کشورهای ترکیه، عراق و سوریه به عنوان بازیگران اصلی حوضه رودخانه‌های دجله و فرات که در یک منطقه جغرافیایی نیز قرار گرفته‌اند، مجموعه هیدروپلیتیکی امنیتی را تشکیل داده‌اند که تغییر در الگوی هیدروپلیتیکی کشور بالادست موجب تغییرات و پیامدهایی در کشورهای پایین‌دست رودخانه شده است. ارزیابی اثرات زیست محیطی نشان می‌دهد پروژه گاپ در قالب حاکمیت داخلی کشورها نمی‌گنجد و آثار فرامنطقه‌ای دارد.

بنابراین، وابسته کردن امنیت آبی به منابع آبی خارج از کشور در واقع وابسته‌کردن بخشی از امنیت ملی به منطقه است؛ نبود ساختارهای مدیریتی در بهره‌برداری مشترک و حکمرانی آب‌های سطحی و زیرزمینی می‌تواند بهره‌برداری از این منابع را به عاملی برای ایجاد بحران بین کشورها تبدیل کند.

در اجرای این پروژه، نیازهای آبی در سطح ملی برآورده می‌شود اما به نظر می‌رسد اهداف سیاسی این پروژه بیشتر است و یا حداقل می‌توان این گونه استنباط کرد که این طرح این قابلیت را دارد که از آن به عنوان ابزار فشاری بر کشورهای پایین‌دست(عراق و سوریه) استفاده شود تا جایی که بتواند از آب در برابر نفت عراق و سوریه، به‌عنوان برگ برنده استفاده شود.

به نظر می‌رسد ترکیه به دنبال آن است که با در اختیار گرفتن شریان‌های آبی، قدرت خود را بر کشورهای همسایه به عنوان «قدرت آبی» منطقه تثبیت کند. با توجه به آنکه منطقه غرب آسیا در کمربند خشکی واقع شده و دچار خشکسالی‌های پیاپی و کاهش باران در سال‌های اخیر شده، بهره‌برداری نهایی از سدهای پروژه گاپ سبب شده است سوریه و عراق به‌عنوان کشورهای پایین‌دستی حوضه آبی دجله و فرات، از پیامدهای زیست محیطی آن در امان نمانند.

منبع ایرنا