نتایج برخی از مطالعات حاکی از این است که بسیاری از مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرفگرایی ناهنجار است و ایجاد تغییر در عواملی مانند الگوهای مصرف، شیوه زندگی، عادات مصرفی و آموزش افراد میتواند نقش مهمی در جهت کاهش این مشکلات داشته باشد.
مساله محیط زیست در جامعه جهانی و به طور مشخص در ایران، در یک وضعیت مخاطرهآمیزی قرار گرفته است و در این میان، تهران به عنوان پرجمعیتترین و پرتراکمترین شهر ایران، با مسائل زیست محیطی عدیدهای مانند آلودگی هوا، کمآبی، انبوه زباله، پسماندها و… مواجه است.
بسیاری بر این باورند که بخش عمدهای از این مشکلات ناشی از الگوهای رفتاری، کنشها و عادات روزمره شهروندان است. در واقع نظر این کارشناسان این است که برخی مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرفگرایی ناهنجار است و ایجاد تغییر در الگوهای مصرف شیوه زندگی و عادات مصرفی افراد میتواند نقش مهمی برای کاهش این مشکلات داشته باشد.
اگرچه برخی محققان بر افزایش آگاهیهای زیست محیطی به عنوان منبعی برای افزایش تمایلات افراد به رفتارهای سازگار با محیط زیست تاکید کردهاند، با این حال، نگرانیهای زیست محیطی مصرفکنندگان تاثیر چندانی بر ترجیح محصولات سبز و رفتار افراد ندارد.
به عبارتی، با وجود تمایلات ظاهری به رفتارهای زیست محیطی، در عمل تغییرات اساسی در رفتار مصرفکنندگان به ویژه در کشورهای در حال توسعه دیده نمیشود و احتمالا عوامل دیگری بر رفتار نهای مصرفکنندگان تاثیرگذار است.
بنابراین با توجه به مشکلات زیست محیطی که بیشتر ناشی از الگوهای نادرست مصرف و فعالیتهای ناپایدار است، تلاش در جهت ایجاد تغییراتی در الگوهای مصرفی افراد میتواند در کاهش این مشکلات موثر باشد.
«فرزانه فرهادیان بابادی» در پژوهشی با عنوان «بررسی جامعهشناختی تاثیر سبک زندگی مصرفگرایی فرهنگی بر رفتار زیست محیطی با رویکرد توسعه پایدار» به مساله سبک زندگی توجه کرده و به این پرداخته است که چه ارتباطی بین سبک زندگی افراد و محیط زیست آنها وجود دارد؟ آیا سبک زندگی شهروندن حامی محیط زیست است یا نه در قبال محیط زیست بی تفاوت است و یا برعکس تخریبگر محیط زیست است؟
در ادامه مختصری از این مطالعه را میخوانید:
هر کنش مصرفی، تفاوت اجتماعی را بازآفرینی میکند
«بوردیو» جامعهشاس فرانسوی میان سلیقه و ساختار اجتماعی ارتباط برقرار میکند. سبک زندگی بیش از هر چیز در سلیقه بازنمایی میشود و باعث تمایز میان عاملان اجتماعی و به دنبال آن مرزبندیها در جامعه میشود.
بوردیو سلیقه انسان را امری ذاتی نمیداند، بلکه معتقد است که سلیقه در نظام مبتنی بر تمایز سلسله مراتب فرهنگی و اجتماعی قرار میگیرد. نوع سلیقه برخاسته از سرمایه فرهنگی نشان دهنده طبقههای واقعی افراد است.
وی همچنین در کتاب «تمایز» براساس آرایش وضعیت فضای موقعیت اجتماعی افراد در سرمایه و نیز فضای زندگی به مطالعه تجربی سوگیریهای مصرفی و سلسلهمراتب فرهنگی سلیقه دست میزند و تلاش میکند سبکهای زندگی خاصی را به گروههای اجتماعی خاصی پیوند دهد.
به این ترتیب، از نظر بوردیو هر کنش مصرفی، تفاوت اجتماعی را بازآفرینی میکند. به طوریکه مصرف برخی اقلام نشانهای از تمایز تلقی میشود و مصرف کالاهای دیگر بیانگر نبود تمایز اجتماعی است.
سبک زندگی تجسم تلاش انسان برای فردیت برتر است
زیمل نخستین جامعهشناس نوگرایی بود که به اهمیت مصرف در ساخت اجتماعی زندگی مدرن پی برده و معتقد بود زمانیکه کلانشهرها توسعه مییابند، نوعی رضایت از نیروهای اجتماعی و روانشناسی در افراد ایجاد میشود که به گسترش مصرفگرایی کمک میکند.
در نظر زیمل آزادی فرد از تمامی قید و بندهایی که جامعه سنتی و در قالب همبستگی گروهی بر آزادی فردی مینهاد، نویدبخش بروز فردیت است. در چنین وضعیتی شیوه خاص مصرف کردن و سبک زندگی راهی برای بیان خود در رابطه با دیگران و انبوه جمعیت حاضر در کلان شهر است.
او در جایی مینویسد: سبک زندگی، تجسم تلاش انسان است برای یافتن ارزشهای بنیادی با به تعبیری فردیت برتر خود در فرهنگ عینی و شناساندن آن به دیگران.
به عبارت دیگر انسان برای معنای مورد نظر خود (فردیت برتر)، شکل ( صورت)های رفتاریای را برمیگزیند.
نتایج مطالعه:
یافتههای این مطالعه که به روش پیمایش روی ۳۸۴ نفر از شهروندان تهران انجام شده، به شرح زیر است:
۱ – میان مصرفگرایی فرهنگی و رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار وجود دارد. یعنی هر چه میزان مصرفگرایی فرهنگی بیشتر شود، میزان رفتارهای زیست محیطی مطلوب افزایش مییابد.
۲ – بین وضعیت اجتماعی-اقتصادی و رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه میزان وضعیت اجتماعی-اقتصادی در سطح بالاتری باشد، میزان رفتارهای زیست محیطی مطلوب افزایش مییابد.
۳ – بین تحصیلات و رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار وجود دارد. در واقع، هر چه میزان تحصیلات پاسخگویان بالاتر باشد، رفتارهای زیست محیطی مطلوب به شدت افزایش می یابد.
۴ – میان درآمد و رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار وجود دارد. هر چه میزان درآمد بالاتر باشد، رفتارهای زیست محیطی مطلوب افزایش مییابد.
۵ – بین سن و رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار وجود دارد. هر چه سن افزایش مییابد، میزان رفتارهای زیست محیطی مطلوب در حد خیلی کم، کاهش مییابد و یا بالعکس.
۶ – میان جنس و رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار وجود دارد. در واقع، زنان رفتارهای زیست محیطی مطلوبتری دارند.
از میان متغیرهای موجود، تحصیلات در مدل «گرسیون» گام به گام بیشترین تاثیر را بر رفتارهای زیست محیطی داشته است.
جمعبندی:
از زمانیکه نگرانی در حال رشد در مورد محیط زیست به منزله مساله اجتماعی تبدیل شده است، پژوهشهای زیادی در مورد عوامل اثرگذار بر رفتارهای زیست محیطی شهروندان انجام گرفته است و نتایج این پژوهشها نشان داده است که رفتارهای زیست محیطی شهروندان میتواند از عوامل بسیاری متاثر شود که یکی از مهمترین آنها تحصیلات است.
به همین دلیل هر چه افرادی که در یک جامعه و یا در یک محیط زندگی میکنند از لحاظ فرهنگی رشد بیشتری یافته باشند، میزان توجه به محیط زیست و حس مسئولیت نسبت به آن بیشتر خواهد بود.
منبع ایرنا