روابط عمومی بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی به نقل از جوان آنلاین، موضوع کودکان کار و وضعیت نگرانکننده آنها در جامعه، به ویژه از نظر سوءتغذیه و ترک تحصیل، نیازمند توجه جدی است. جثههای لاغر و نحیف این کودکان، نشانهای از رنجهای عمیق و فراتر از سن و سال آنهاست. دستیار اجتماعی رئیسجمهور در یادداشتی در کانال تلگرامی خود به این موضوع اشاره کرد و نوشت: «در شرایط امروز ۲۱ درصد از کودکان کار و خیابان در ایران، سوءتغذیه دارند.» البته این تنها بخشی از واقعیت تلخ است، چراکه احتمالاً آمار واقعی بسیار بیشتر خواهد بود.
نکته نگرانکنندهتر این است که حدود نیمی از این کودکان به دلیل شرایط سخت زندگی، از تحصیل بازمیمانند. این موضوع نهتنها آینده آنها را تحتتأثیر قرار میدهد، بلکه به زنجیرهای از آسیبهای اجتماعی منجر میشود. ترک تحصیل، مشکلات روحی- روانی، اعتیاد و پرخاشگری تنها بخشی از پیامدهای این وضعیت هستند که میتواند نسلهای بعدی را نیز تحتتأثیر قرار دهد. چرخه معیوبی که باید شکسته شود. در غیر این صورت فرزندان کودکان کار در آسیبهای اجتماعی غرق میشوند و فرزندان آنها هم با رها شدن به حال خود درگیر مشکلاتی بیشتر و به مراتب بدتر از والدین خود خواهند شد. این موضوعی است که هم زندگی آنها و خانوادههایشان و به طور کلی جامعه را تحتتأثیر قرار میدهد.
مراکز پویا شهر؛ راهی نوین برای تحصیل و توانمندسازی کودکان کار
سید محمد نقیب، مدیر عامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی در رابطه با اقدامات شهرداری برای ساماندهی کودکان کار به «جوان» میگوید: «هرچند ساماندهی کودکان کار مربوط به سازمان بهزیستی میشود، اما شهرداری در این موضوع ورود کرده تا هر چه بهتر این کار انجام شود.»
او به یکی از اقدمات انجام شده طی این سالها برای مقابله با ترک تحصیل کودکان کار اشاره میکند و ادامه میدهد: «طی این سالها مراکز پویاشهر برای تحصیل، استعدادیابی و توانمندسازی کودکان کار راهاندازی شد تا بخشی از مشکلات این گروه را حل کند. در حال حاضر ۴۰ مرکز پویا شهر داریم که ۵هزارو۵۰۰ تا ۷هزار کودک و نوجوان در آنجا حضور پیدا میکنند. طی دو سال گذشته حدود۲هزارو۳۰۰ دانشآموز پویا شهر را به آموزش و پرورش برای ادامه تحصیل معرفی کردیم تا به مدارس و کلاسهای درس همسن و سالانشان ملحق شوند.»
او با اشاره به موفقیتهای کسب شده توسط پویاشهریها میگوید: «در این سالها کودکان کار در هر رشته و زمینهای که علاقه یا استعداد داشتند، پرورش دادیم و با حمایت و کمکهای مددکاران مربوطه، برخی از آنها قهرمان ورزشی رشتههایی، چون مویتای، بوکس و کشتی شدند. حتی برخی از این بچهها به عضویت تیم ملی درآمدند. این موارد به خوبی نشان میدهد که هر کدام از کودکان کار اگر در مسیر درستی قرار بگیرند، زندگیشان از این رو به آن رو میشود. موضوعی که باید به درستی بدان توجه شود.»
البته سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران به توانمندسازی خانوادههای کودکان کار نیز فکر کردهاست. نقیب در این رابطه میگوید: «اگر خانوادههای کودکان کار واقعاً نیازمند باشند تمام تلاشمان را میکنیم تا به آنها بستههای معیشتی و حمایتی بدهیم. در کنار آن نیز به دنبال شغل برای سرپرست خانواده، چه پدر و چه مادر هستیم. به تازگی نیز شرایطی مهیا شده که اگر پدر خانواده مایل باشد در شغل پاکبانی به استخدام شهرداری دربیاید و از درآمد و بیمه آن استفاده کند. مادران خانواده نیز که سرپرست خانواده هستند، توانمند میشوند تا با یادگیری یک شغل و کسب و کار کوچک، منبع درآمدی برای خود و خانواده داشته باشد.»
او در پایان تأکید میکند: «هر چند هنوز راه برای خالی شدن چهره شهر از کودکان کار وجود دارد، اما در حال حاضر شرایط چهارراهها و خیابانها، نسبت به دوره مدیریت شهری گذشته، متفاوت شدهاست. دیگر سر چهارراه شاهد هجوم کودکان کار نیستیم، چراکه عمدهشان ساماندهی شدهاند. برخی از کارشناسان، صاحبنظران و حتی اعضای شورای شهر اذعان کردند که ساماندهی کودکان کار در تهران میتواند تبدیل به الگویی برای کلانشهرهای دیگر و همچنین سایر شهرها شود و آنها نیز از برنامههای اجرا شده توسط شهرداری تهران، الگوبرداری کنند.»
مدیریت متمرکز؛ شاهکلید حل مشکلات
باید برای بهبود وضعیت کودکان کار قدم برداریم. این قدمی است که نهتنها در جهت کیفیتبخشی به زندگی و آینده این کودکان که به ساخت جامعهای بهتر نیز کمک خواهد کرد. دکتر مجید ابهری، رفتارشناس و آسیب شناس اجتماعی در رابطه با مشاهده کودکان کار در سطح شهر به «جوان» میگوید: «گسترش روزافزون آسیبهای اجتماعی به ویژه بخشهایی از آن نهتنها در کشور ما بلکه در اکثر کشورها وجود و حضور دارد. در جامعه ما به علت وجود بدون حساب و کتاب اتباع بیگانه درصد قابلتوجهی از کودکان کار و خیابان که بخشی از آنها در چهارراهها و میادین مشغول تکدی و دستفروشی هستند و بخشی دیگر به پاک کردن شیشههای اتومبیلها و دود کردن اسفند مشغولند فرزندان اتباع بیگانه بوده و درصد کمی از آنها فرزندان هموطنانمان میباشند.».
اما علت آنکه در ساماندهی کودکان کار موفقیت کامل نداشتیم، چیست؟ ابهری در پاسخ به این سؤال اظهار میدارد: «علت افزایش چشمگیر این آسیبها تعدد مراکز تصمیمگیری و فقدان مدیریت متمرکز است. ۲۲ سازمان و نهاد در زمینه آسیبهای اجتماعی به ویژه کودکان کار و خیابان، معتادان متجاهر و کارتنخوابها مشغول کار هستند و هر کدام بودجههای جداگانهای از دولت و مردم دریافت میکنند، اما مدیریت واحدی برایشان وجود ندارد. بر اساس ۴۰ سال تجربه اینجانب در آسیبشناسی اجتماعی بارها گفتم و باز میگویم تا مدیریت متمرکز در این زمینه ظهور پیدا نکند، زحمتهای دولت و مردم ریختن آب در بیابان است.»
این رفتارشناس به نقش مهم سازمان بهزیستی در زمینه ساماندهی کودکان کار اشاره میکند و میگوید: «وقتی صحبت از کودکان کار و خیابان میشود همه نگاهها و اشارهها به سمت شهرداری متوجه میگردد. هر چند شهرداری نقش و سهم دارد، اما متولی اصلی سازمان بهزیستی است که از نگاه دولت و مردم مدیریت اینگونه آسیبها را به عهده دارد.»
بدون شک کودکی این بچهها دفن شده و آنطور که باید از بازی، تفریح و بچگیکردنشان لذت نمیبرند. آنها بدون آنکه بدانند در خانوادهای متولد شدند که باید کمک حال خرج و مخارجش میشدند؛ حتی اگر به قیمت ترک تحصیل یا سوءتغذیهشان تمام شود! در این شرایط، وظیفه دستگاهها و سازمانهای مربوطه و به طور کلی جامعه این است که نگذارند بزرگسالی این بچهها نیز تحتتأثیر مشکلات کودکیشان قرار گیرد، یعنی همه تلاش خود را به کار بگیرند با حضور تمام کودکان کار در مراکزی، چون مراکز پویاشهر، زمینه تحصیل، استعدادیابی و توانمندسازی آنها فراهم شود، تا حداقل از این طریق آیندهای بهتری برایشان رقم بخورد.